حزب الدعوه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatemibot (بحث | مشارکت‌ها)
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۳۳:
'''حزبُ الدّعوهٔ اسلامی''' {{به عربی|حزب الدعوة الإسلامية}} یا '''حزب دعوت اسلامی''' سازمان سیاسی [[اسلام‌گرایی|اسلام‌گرای]] [[شیعه]]‌ای در [[عراق]] است که در سال ۱۹۵۷ توسط [[سیدمرتضی عسکری]] و شاگردان و پیروان [[محمدباقر صدر]] تأسیس شد.<ref>مرزدار مکتب اهل بیت؛ محمدباقر ادیبی لاریجانی؛ ص 138</ref> این حزب ابتدا در قامت یک جنبش مذهبی [[اصلاح‌طلبی|اصلاح‌طلب]] پدیدار شد که به ترویج ارزش‌های اسلامی و مقابله با [[سکولاریسم]] می‌پرداخت. در دههٔ ۱۹۷۰ با افزایش نفوذ این حزب در میان جوانان و شخصیت‌های مذهبی و سرکوب آن از سوی حکومت [[حزب بعث عراق|حزب بعث]]، الدعوه به جریانی انقلابی تبدیل شد که به مقاومت مسلحانه در برابر حکومت می‌پرداخت. دشمنی حزب الدعوه و حکومت [[صدام حسین]] پس از قتل محمدباقر صدر رهبر معنوی این جنبش در سال ۱۹۸۰ به اوج خود رسید.
 
این حزب پس از براندازی حکومت صدام در سال ۲۰۰۳ توسط [[تهاجم به عراق در سال ۲۰۰۳|ائتلاف ضد ترور]] به یکی از مهمترینمهم‌ترین احزاب سیاسی عراق تبدیل شد، به طوری که [[حیدر العبادی]] نخست‌وزیر کنونی و [[نوری المالکی]] و [[ابراهیم الجعفری]] دو نخست‌وزیر قبلی کشور همگی از اعضای این حزب بوده‌اند.
 
حزب الدعوه از پشتیبانان مخالفان اسلام‌گرای حکومت شاهنشاهی ایران بود و پس از وقوع [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] در این کشور مورد حمایت [[جمهوری اسلامی ایران|حکومت ایران]] قرار گرفت و در جریان [[جنگ ایران و عراق]] به انجام عملیات‌های مسلحانه علیه حکومت صدام اقدام می‌کرد. حمایت ایران از این حزب و روابط نزدیک آنان با یکدیگر تاکنون نیز ادامه یافته‌است هرچند در برخی موارد اختلافات ایدئولوژیکی عمیقی با یکدیگر دارند؛ تفسیر حزب الدعوه از [[حکومت اسلامی]] در چارچوب نظریه [[ولایت امت]] محمدباقر صدر و شاگردانش می‌گنجد که با نظریهٔ رایج [[ولایت فقیه]] در ایران تفاوت‌های بنیادین دارد. این حزب از دههٔ ۱۹۹۰ به این سو گرایش‌هایی از [[ملی‌گرایی عراقی]] را نیز نشان داده‌است.
خط ۳۹:
== تأسیس ==
 
پس از قیام ۱۹۲۰ شیعیان [[عراق]] بر ضد استعمار انگلیس و نافرجام ماندن این اقدام سیاسی، تفکر عدم دخالت در امور سیاسی در بیشتر محافل شیعی تقویت یافت و راه برای فعالیت جریان‌های ملی گرا و مارکسیستی هموارتر شد. اما بهره‌مندی شیعیان عراق از تجربهٔ جنبش [[اخوان المسلمین]] مصر و ایجاد فضای باز سیاسی پس از کودتای ۱۳۳۷ش / ۱۹۵۸م به رهبری [[عبدالکریم قاسم]] و انقراض پادشاهی در عراق زمینه را برای فعالیت‌های حزبی و شکل گیریشکل‌گیری تشکل‌های اسلامی در این کشور فراهم کرد.<ref>ادیب موسوی، ص۷ - ۱۰؛ شبّر ج۳، ص۱۱۲ - ۱۱۳</ref>
 
هر چند پیش از آن یعنی در اواخر ۱۳۳۵ش / ۱۹۵۶م اندیشهٔ تشکیل حزب شیعی شکل گرفته بود و [[سید مهدی حکیم]]، فرزند آیت‌الله [[سید محسن حکیم]]، با جمعی از همفکران خود مانند [[سید محمد حسین فضل الله]]، عبدالصاحب دُخَیل، شیخ سلیمان یحفوفی، [[طالب رفاعی]] و محمد صادق قاموسی چگونگی تشکیل حزب شیعی را بررسی کردند. سید مهدی حکیم با جلب نظر [[سید محمد باقر صدر]]، نشست‌های متعددی برای فراهم کردن مقدمات تأسیس حزب برگزار کرد.
 
منابع مختلف تاریخ تأسیس حزب الدعوة الاسلامیة را بین سال‌های ۱۳۳۵ش / ۱۹۵۶ تا ۱۳۳۸ش / ۱۹۵۹، در نشستی در [[کربلا]] یا [[نجف]] دانسته‌اند، اما حزب تاریخ رسمی تأسیس خود را ۲۰ مهر ۱۳۳۶ / ۱۲ اکتبر ۱۹۵۷ اعلام کرده استکرده‌است. در این نشست [[سید محمد باقر صدر]]، [[سید محمد باقر حکیم]]، محمدصادق قاموسی و چهار تن دیگر شرکت داشتند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۳۵، ۱۶۹، ۲۰۰؛ حسینی، ص۷۲ - ۷۴؛ الاحزاب و الحرکات و الجماعات الاسلامیة، ج۲، ص۳۳۷ - ۳۳۸؛ عاملی، ج۱، ص۲۴۵- ۲۴۶ و پانویس</ref> در تابستان ۱۳۳۷ش/۱۹۵۸ به توصیهٔ سید محمدباقر صدر، [[سید مرتضی عسکری]] (متوفی ۱۳۸۶ش) از بغداد نیز به حزب الدعوة پیوست. نشست بعدی مؤسسان حزب الدعوة چند ماه پس از کودتای ۲۳ تیر ۱۳۳۷ / ۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸، در کربلا برگزار شد، که در آن سید محمدباقر صدر، سید مرتضی عسکری، سید محمدمهدی حکیم و محمدصادق قاموسی به شورای رهبری برگزیده شدند.<ref>حسینی، ص۶۸ - ۷۴؛ خرسان، ص۵۵ - ۵۶، ۶۳ - ۶۴؛ عاملی، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۵۶</ref>
 
== اهداف ==
 
بر اساس اساسنامهٔ حزب الدعوة که بعدها در سال ۱۳۶۰ش/۱۹۸۱ تدوین شد، دعوت مردم به [[اسلام]] برای اعضا [[واجب]] شرعی است و ایجاد جامعه‌ای اسلامی با همهٔ ویژگی‌های آن و در همهٔ سطوح اجتماعی و جایگزین کردن قوانین مبتنی بر شریعت اسلام به جای قوانین وضعی بشری از اهم اهداف حزب است. بنا بر اساسنامه، این اهداف با ایجاد تغییر در آحاد [[مسلمان]]ان و اصلاح تدریجی فرد و جامعه از لحاظ روحی و اخلاقی، بازگشت به آموزه‌های اصیل اسلامی و زدودن افکار و اندیشه‌های غربی، ایجاد دولت اسلامی به عنوان مقدمه‌ای برای برپایی دولت فراگیر اسلامی، آزادسازی سرزمین‌های اسلامی از سیطرهٔ استعمار و ضمیمه کردن آنهاآن‌ها به دولت اسلامی و دعوت مردم به اسلام در همهٔ نقاط جهان تحقق می‌یابد.<ref>حزب الدعوة الاسلامیة، ۱۴۱۹، ص۵۴۱ - ۵۴۲</ref>
 
حزب الدعوة در اساسنامه اش، خط مشی خود را انقلابی اعلام کرد و تحقق اهداف حزب را در چهار مرحله دانست:
خط ۷۷:
== کناره گیری سید محمدباقر صدر از حزب ==
 
در ۱۳۳۹ش / ۱۹۶۰، دولت عراق از فعالیت‌های حزب الدعوة به رهبری سید محمدباقر صدر آگاه شد. پس از آن آیت‌الله حکیم به عنوان مرجع تقلید [[شیعیان]] عراق که به فعالیت حزبی مراجع تقلید اعتقاد نداشت، از سید محمدباقر صدر و فرزندانش سید مهدی و سید محمدباقر حکیم خواست که از فعالیت در حزب و انتساب به یک جریان خاص سیاسی بپرهیزند. آنان درخواست وی را پذیرفتند و از حزب الدعوة کناره گیریکناره‌گیری کردند.<ref>عاملی، ج۱، ص۴۲۰ – ۴۲۵؛ حسینی، ص۹۹ - ۱۰۰</ref> پس از کناره گیریکناره‌گیری آنها، [[سید مرتضی عسکری]] رهبر حزب الدعوة شد، اما در ۱۳۴۲ش / ۱۹۶۳ آیت‌الله [[سید محسن حکیم]] مأموریتی تبلیغی به وی محول کرد و از همین رو وی از عضویت حزب استعفا داد و [[محمدهادی سبیتی|محمدهادی سُبَیتی]] به رهبری آن برگزیده شد. <ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۸۵ - ۸۶؛ خرسان، ص۱۲۱، ۱۳۵ - ۱۳۸؛ حزب الدعوة الاسلامیة، ۱۴۰۵ – ۱۴۰۹، ج۳، ص۲۳۰</ref>
 
== حمایت از قیام ۱۵ خرداد ایران ==
خط ۹۹:
== انتفاضهٔ ۱۷ رجب ==
 
در پی دستگیری [[سید محمد باقر صدر]] در ۲۲ خرداد ۱۳۵۸ / ۱۲ ژوئن ۱۹۷۹، حزب الدعوة تظاهرات گسترده‌ای در سراسر عراق برپا کرد که در نتیجهٔ آن صدها تن دستگیر شدند. این قیام به [[انتفاضه ۱۷ رجب|انتفاضهٔ ۱۷ رجب]] معروف شد. [[رژیم بعث]] ۱۲۰۰ تن از بازداشت شدگان را محاکمه کرد که ۸۶ تن از آنهاآن‌ها به اعدام محکوم شدند.<ref>حزب الدعوة الاسلامیة، ۱۴۰۵ – ۱۴۰۹، ج۴، ص۳۴۰ – ۳۴۱؛ علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۲۲۳ - ۲۲۴ </ref> سرکوب قیام سبب شد حزب الدعوة خط مشی مسلحانه را در پیش گیرد. این حزب شاخهٔ نظامی خود را تأسیس کرد که چند تن از رهبران حزب بر آن نظارت داشتند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۲۱۹ – ۲۲۰؛ خرسان، ص۳۳۹ - ۳۴۰</ref>
 
پس از دستگیری یا متواری شدن برخی از رهبران حزب به خارج از عراق، عبدالامیر منصوری در خرداد – تیر ۱۳۵۸ / ژوئن ۱۹۷۹ با ساماندهی دوبارهٔ حزب، رهبری آن را بر عهده گرفت.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۱۳۹ – ۱۴۲؛ خرسان، ص۲۹۷</ref>
خط ۱۰۵:
== انتقال مرکز فعالیت به ایران ==
 
با به قدرت رسیدن [[صدام حسین]] در عراق در ۲۵ تیر ۱۳۵۸ / ۱۶ ژوئیه ۱۹۷۹، روند سرکوب حزب شدت گرفت. واکنش حزب در پیش گرفتن مبارزهٔ مسلحانه بود. رژیم صدام اعضای حزب را دستگیر و صدها تن از آنان را پس از محاکمه‌های فرمایشی اعدام کرد.<ref>خرسان، ص۳۰۹ – ۳۱۱؛ علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۲۲۸ – ۲۲۹، ۲۳۷ – ۲۳۹؛ عجلی، ص۱۳۶</ref> در چنین اوضاعی، حزب الدعوة مرکز فعالیت خود را به ایران منتقل کرد. محمد مهدی آصفی در تابستان ۱۳۵۸ش / ۱۹۷۹ به ایران آمد. او و سایر رهبران حزب تصمیم گرفتند ساختار تشکیلاتی حزب را بازسازی کنند و رهبری حزب را از فردمحوری که در محمد هادی سبیتی متجلی می‌شد، خارج کنند. بنا بر این، شورای مرکزی حزب با عضویت محمدهادی سبیتی، علی کورانی، محمد مهدی آصفی، سید مرتضی عسکری و سید کاظم حائری (فقیه الدعوة) شکل گرفت. سبیتی و همفکرانش این توافق را بر ضد خود دانسته، با آن مخالفت کردند که بی‌نتیجه بود.<ref>خرسان، ص۳۶۷ – ۳۶۹؛ علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۲۹۳ - ۲۹۴</ref>
 
پس از مذاکراتی میان رهبران حزب الدعوة و مسئولان ایرانی، اردوگاهی نظامی در نزدیکی [[اهواز]] به نام [[اردوگاه شهید صدر]] به این حزب اختصاص یافت. این اردوگاه مهم‌ترین مرکز آموزشی حزب الدعوة در ایران بود که در آن حدود ۷۰۰۰ نیروی نظامی آموزش می‌دیدند. این نیروها پس از آغازِ «جنگ عراق با ایران» بر ضد نیروهای عراقی جنگیدید. در ۱۳۵۹ش / ۱۹۸۰ محمدمهدی آصفی سخنگوی رسمی حزب شد.<ref>عجلی، ص۱۴۶؛ شامی، ص۱۷۶ – ۱۷۷؛ خرسان، ص۳۱۶ – ۳۱۷، ۳۴۲ - ۳۴۵</ref>
 
== کشته شدن سید محمد باقر صدر و بنت الهدی ==
خط ۱۱۶:
== اختلاف در حزب الدعوة ==
 
حزب در ۱۳۶۰ش / ۱۹۸۱ کنگرهٔ عمومی را در تهران برگزار کرد. در این کنگره، کمیته‌ای ۱۲ نفره برای تدوین اساسنامهٔ حزب تشکیل شد. این کمیته پیش نویسپیش‌نویس اساسنامه را تدوین کرد، که به تصویب رهبری حزب رسید. اعضای شاخهٔ [[بصره]] که از هواداران محمدهادی سبیتی - رهبر سابق حزب – بودند و با اعضای رهبری حزب در ایران اختلاف داشتند، در این کنگره شرکت نکردند. در نتیجه، اختلافات میان این دو طیف افزایش یافت.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۳۶۵؛ خرسان، ص۳۹۹</ref>در تیر – مرداد ۱۳۶۱ / ژوئیه ۱۹۸۲ شاخهٔ نظامی حزب پس از سوء قصد ناموفق به صدام حسین در شهر دُجَیل، کشف شد و ۱۱۷ تن از اعضای آن اعدام یا زندانی شدند.<ref>زهیر کاظم عبود، ص۱۵ – ۱۶؛ طحّان، ص۳۶۲، ۳۶۹؛ علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۴۵۱ - ۴۵۳</ref>
 
== تشکیل مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق ==
خط ۱۲۷:
در اسفند ۱۳۶۲ / اواخر فوریه ۱۹۸۴ کنگرهٔ عمومی حزب برگزار شد. در این کنگره منصب فقیه الدعوة از اساسنامهٔ حزب حذف و به جای آن شورای فقهی به ریاست [[سید کاظم حائری]] و عضویت محمد مهدی آصفی و محمدعلی تسخیری تشکیل شد. اما پس از مدتی بین شورای فقهی و اعضای رهبری حزب اختلاف افتاد. سید کاظم حائری معتقد بود که شورای فقهی باید رهبری حزب را در دست داشته باشد، اما اعضای رهبری، شورا را صرفاً مرجعی برای حل مسائل دینی می‌دانستند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۳۶۱ – ۳۶۲؛ خرسان، ص۴۰۹ – ۴۱۳؛ عادل رؤوف، ص۴۳</ref>
 
در ۱۱ دی ۱۳۶۶ / اول ژانویهٔ ۱۹۸۸ برای حل اختلافات کنگره‌ای در تهران برپا شد. در این کنگره، اکثریت به لغو شورای فقهی رأی دادند. بنا بر این، اعضای موافق بقای شورای فقهی به رهبری سید کاظم حائری از حزب منشعب شدند و حزب الدعوة الاسلامیة – المجلس الفقهی را تأسیس کردند که بعدها به حزب الدعوة الاسلامیة ولایة الفقیه تغییر نام داد.<ref>خرسان، ص۴۰۹ – ۴۱۹؛ عادل رؤوف، ص۴۲، ۴۴</ref> در نتیجهٔ این اختلافات، محمد آصفی در کنگرهٔ عمومی حزب در ۱۳۶۸ش / ۱۹۸۹ از سخنگویی حزب کناره گیریکناره‌گیری کرد و اعضای حزب ضمن حذف منصب سخنگو، به جای آن دفتر سیاسی را تشکیل دادند که شامل ۳ سخنگو می‌شد: علی ادیب در ایران، ابراهیم جعفری در لندن و [[نوری مالکی]] در [[سوریه]].<ref>خرسان، ص۴۱۹</ref>
 
== تأسیس کنگرهٔ ملی عراق ==
خط ۱۳۹:
* در همان سال شاخهٔ بصره به رهبری عزالدین سلیم (ابویاسین) رسماً از حزب جدا شد و نام حرکة الدعوة الاسلامیة را برگزید.<ref>همان، ص۴۲؛ خرسان، ص۴۲۲ - ۴۲۳</ref>
 
حزب الدعوة در اجلاس کنگرهٔ ملی عراق در نیویورک در ۸ آبان ۱۳۷۸ / ۳۰ اکتبر ۱۹۹۹ و در لندن در ۲۳ آبان ۱۳۸۱ / ۱۴ نوامبر ۲۰۰۲ شرکت نکرد، زیرا رهبران حزب این اجلاس‌ها را مقدمه‌ای برای اقدام نظامی بر ضد عراق می‌دانستند و حزب با حملهٔ نظامی موافق نبود.<ref>صمانجی، ص۴۱۰ – ۴۱۷، ۵۲۷ – ۵۲۸ و پانویس؛ جعفری، ۱۳۹۰ش الف، ص۴۶ - ۴۷ </ref>
{{اصلی|کنگره ملی عراق}}
 
== پس از سقوط صدام ==
 
پس از سقوط حکومت [[صدام]] در ۱۳۸۲ش/ ۲۰۰۳، اعضای حزب پس از بازگشت به عراق دفاتری را در [[کربلا]] و بغداد افتتاح کردند. در همان سال، شورای حکومتی (مجلس الحکم) به منظور تدوین قانون اساسی جدید عراق و تشکیل دولت، با حضور ۲۵ تن از احزاب مهم عراق، تأسیس شد. ابراهیم جعفری از حزب الدعوة به عضویت این شورا درآمد و به ریاست آن منصوب شد.<ref>جعفری، ۱۳۹۰ش الف، ص۴۸، ۷۲ - ۷۳</ref>در ۳۱ تیر ۱۳۸۳ / ۳۰ ژوئن ۲۰۰۴، حکومت موقت عراق جایگزین شورای حکومتی شد. در این حکومت که به ریاست جمهوری غازی مِشعَل عَجیل الیاور و نخست وزیری اَیاد عَلاوی تشکیل شد، ابراهیم جعفری معاون رئیس جمهوررئیس‌جمهور شد. در انتخابات مجلس موقت عراق در ۱۱ بهمن ۱۳۸۳ / ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۰۵، حزب الدعوة همراه دیگر احزاب شیعی با ارائهٔ فهرستی مشترک به نام ائتلاف یکپارچهٔ عراق (ائتلاف العراقی الموحَّد) شرکت کرد و با کسب ۱۳۳ کرسی از ۲۷۵ کرسی مجلس به پیروزی رسید. در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۴ / ۳ مه ۲۰۰۵، حکومت انتقالی از سوی مجلس برگزیده شد، که ابراهیم جعفری نخست وزیر و [[جلال طالبانی]] رئیس جمهوررئیس‌جمهور شدند.<ref>همان، ص۸۷ – ۸۹؛ «الحکومة العراقیة الانتقالیة»، ۲۰۱۲</ref>
 
در ۲۴ آذر ۱۳۸۴ / ۱۵ دسامبر ۲۰۰۵، در انتخابات مجلس عراق نیز حزب الدعوة در چهارچوب ائتلاف یکپارچهٔ عراق مشارکت کرد و ۱۲۸ کرسی از ۲۷۵ کرسی مجلس را به خود اختصاص داد. در ۱۳۸۵ش / ۲۰۰۶ مجلس عراق، [[نوری المالکی]] از اعضای بارز حزب الدعوة را به نخست وزیری برگزید. در ۱۳۸۶ش / ۲۰۰۷، در کنگرهٔ عمومی حزب الدعوة منصب جدید دبیر کل اضافه و نوری مالکی به این منصب برگزیده شد. در پی این کنگره، ابراهیم جعفری از حزب الدعوة جدا شد و جریان اصلاح ملی (تیار اصلاح الوطنی) را تأسیس کرد.<ref>علی مؤمن، ۲۰۱۱؛ «مجلس النواب العراقی»، ۲۰۱۲، «السیرة الذاتیة لرئیس الوزراء السید نوری کامل المالکی»، ۲۰۱۲</ref>