سوسیالیسم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Shahrooz m20 (بحث | مشارکتها) برچسب: متن دارای ویکیمتن نامتناظر |
Shahrooz m20 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: متن دارای ویکیمتن نامتناظر ویرایشگر دیداری: به ویرایشگر منبع تغییر داده شده |
||
خط ۱۰۲:
== سوسیالیسم غیر مارکسیسمی==
با فروپاشی [[شوروی]]، [[سوسیالیسم مارکسیستی]] به پایان خط رسید اما اندیشه [[سوسیالیسم غیرمارکسیستی]] همچنان اندیشه ای زنده و پویاست و به راه خود ادامه میدهد. احزاب [[سوسیال دموکرات]] در دنیای امروز میکوشند جمع مناسبی از حقوق و آزادیهای فردی را با [[مسئولیت اجتماعی]] در حیطههای مختلف سیاست و اقتصاد در هم آمیزند. حتی در برخی کشورهای اروپایی سوسیالیسم توانسته پیوند مناسبی با مسیحیت ایجاد کند و به خلق احزاب سوسیال مسیحی منجر شود. [[مسیحیت]] برای این گونه سوسیالیسم منبع قابل توجهی از ارزشهای اخلاقی برابری خواهانه است. همچنین سوسیالیسم معاصر به دنبال انتقاد از ابزارانگاری انسان و تفرد آدمها در [[نظام تولیدی]] و کالایی مبتنی بر [[بورژوازی]] و سرمایهداری است. بحران اخیر [[نظام سرمایهداری]]، سبب گرایش برخی کشورها به سیاستهای سوسیالیستی شدهاست. از آن جمله برخی سیاستهای اخیر دولت [[آمریکا]] همچون اصلاح ساختار بیمههای درمانی به فاصله گرفتن از [[لیبرالیسم]] و نزدیک شدن به سوسیالیسم قلمداد میشود. سوسیالیسم امروزی از گرایشهای افراطی نفی مالکیت خصوصی فاصله گرفته و در مقابل از دخالت برنامهریزی شده و کنترل شده [[دولت]] در [[اقتصاد]] برای کاهش نابرابری دفاع میکند. سیاستهایی همچون کوپن، سهام مردمی، ملی سازی بانکها و شرکتهای بزرگ، انواع بیمه بخصوص [[بیمه بیکاری]]، گسترش [[تعاونی]]ها، تنظیم بازار، یارانه، تعیین حداقل دستمزد برای کارگران، بستن دست کارفرما در اخراج [[کارگر]]، گسترش [[سندیکاهای کارگری]] و… در زمره سیاستهای سوسیالیستی دانسته میشوند.
==انواع مکاتب سوسیالیستی ==
مکاتب سوسیالیستی بسیار متنوع هستند. برخی از آنها عبارتند از:
=== سوسیالیست تخیلی===
این گروه از سوسیالیستها معتقد بودند از طریق ایجاد نهادهای سوسیالیستی (Utopic Socialism)؛ و گسترش آن، یا از راه اصلاح نظام سرمایهداری، میتوان به یک جامعه سوسیالیستی رسید. به این دسته از سوسیالیستها به دو علت سوسیالیستهای تخیّلی اطلاق شده است:
۱. تصوّر اینکه نظام سرمایهداری قابل اصلاح است.
۲. راهحلهای نسبتا غیر عملی برای رسیدن به یک جامعه سوسیالیستی ارائه دادهاند. <ref>جاسبی، عبدالله، ارزیابی و نقد نظامهای اقتصادی (نظام سرمایهداری و سوسیالیسم)، تهران، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۷۶، چاپ اول، ص۴۲.</ref>
سیسموندی (Leonard Simon de Sismondi: ۱۷۷۳-۱۸۴۲)، یکی از افراد اصلی این مکتب است؛ که اوّلین اعتراض او به هدف اقتصاد کلاسیکها بوده است. از نظر کلاسیکها هدف اقتصاد، "ثروت" است؛ ولی بهنظر او ثروت، امری مادّی و غیر انسانی است. بهنظر سیسموندی بیعدالتیهای اجتماعی که از سیستم آزادی مبادله بهوجود آمده، دخالت دولت را بهمنظور اصلاح وضع اجتماعی و تغییر جریان نامطلوب اقتصاد ضروری میسازد. <ref>قدیری اصلی، باقر، سیر اندیشههای اقتصادی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۴، ص۱۲۳.</ref>
سیسموندی بهمنظور تضمین حقوق کارگران و جلوگیری از استثمار ناحق ایشان، تدابیر گوناگونی پیشنهاد کرد. اهمّ این تدابیر عبارتند از: تایید و قبول حقّ تشکیل اتحادیه صنفی کارگری، ممنوعیت کار خردسالان، محدودیّت ساعات کار و پرداخت دستمزد در مدت بیماری و سالمندی. <ref>لویی، بدن، تاریخ عقاید اقتصادی، هوشنگ نهاوندی، تهران، چاپخانه بهمن، ۱۳۴۰، ص۸۷.</ref>
تدوین اندیشه سوسیالیستهای تخیّلی تقریبا از سال ۱۸۰۰ آغاز گردید. سن سیمون (Saint Simon: ۱۷۶۰-۱۸۲۵)، سیمون سیسموندی، شارل فوریه (Charles Fourier: ۱۷۷۳-۱۸۳۷) و رابرت اون (Robert Owen: ۱۷۷۱-۱۸۵۸) بهعنوان بنیانگذارن آن معروف هستند. <ref>لویی، بدن، تاریخ عقاید اقتصادی، هوشنگ نهاوندی، تهران، چاپخانه بهمن، ۱۳۴۰، ص۳۱۹.</ref>
=== سوسیالیسم علمی===
گروهی دیگر از سوسیالیستها با ردّ نظریه فلسفی ایدهالیسم و پذیرش اصالت ماده به این نتیجه رسیدند که جامعه، چیزی جز یک پدیده مادی نیست، دارای یک حرکت جبری است و جامعه سرمایهداری، بر پایه اصول ماتریالیسم، بهصورت جبری دچار تحول شده و به سوسیالیسم خواهد رسید. بههمین جهت معتقدند که اصلاح نظام سرمایهداری ممکن نیست و تنها با انهدام آن است که سوسیالیسم پدیدار میگردد. به این دسته از سوسیالیستها، سوسیالیستهای دگرگونطلب نیز اطلاق میشود؛ که البته به ادعای خودشان، چون بر پایه قانونمندیهای طبیعت قرار گرفته، آنرا سوسیالیسم علمی نامگذاری کردهاند. آغاز شکلگیری عقاید سوسیالیسم علمی (Scientific Socialism)؛ و در عین حال پایان سیطره سوسیالیسم تخیّلی، از زمان انتشار منشور معروف مارکس و انگلس در سال ۱۸۴۸ است. <ref>تفضلی، فریدون، تاریخ عقاید اقتصادی (از افلاطون تا دوره معاصر)، تهران، نی، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۱۵۵.</ref>
=== بنیانگذار کمونیسم===
کارل مارکس (Karl Marx: ۱۸۱۸-۱۸۸۳)، فیلسوف اجتماعی، رهبر انقلابی و پایهگذار مکتب کمونیسم است. او در زندگی خود، به تحلیل کامل اقتصادی نظام سرمایهداری پرداخت. این تحلیل تحت عنوان "سرمایه" مهمترین اثر مارکس را تشکیل میدهد؛ که جلد اول آن در سال ۱۸۶۷به چاپ رسید. وی در بزرگترین پایتخت سرمایهداری جهان، کتاب سرمایه را در انتقاد شدید از رژیم سرمایهداری نوشت. <ref>تفضلی، فریدون، تاریخ عقاید اقتصادی (از افلاطون تا دوره معاصر)، تهران، نی، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۱۵۵.</ref>
بر اساس نظریه فلسفه مادی تاریخ وی، کلیه جوامع بشری متناسب با مراحل پیشرفت ابزار مادی تولید، ناگزیر هستند، مراحل پنجگانه نظامهای کمونهای اولیه، بردهبرداری، فئودالی، سرمایهداری و سوسیالیستی را بهترتیب طی میکنند. بهاعتقاد او، نظام سوسیالیستی مرحلهای موقّت و گذرا برای استقرار نظام اقتصاد کمونیستی است. <ref>نمازی، حسین، نظامهای اقتصادی، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۷، چاپ پنجم، ص۸۱.</ref>
===سوسیالیسم دولتی===
نوعی از تفکرات سوسیالیستی است که توسط لویی بلان (Louis Blanc: ۱۸۱۱-۱۸۸۲) بنیانگذاری شد. لویی بلان بههمراه سایر طرفدارانش توانست دولت را مجبور به دخالت در امر اقتصادی کرده تا در مورد تجدید ساعات کار و جلوگیری از کار اجباری زندانیان، تصمیماتی بگیرد. دولت همچنین اقدام به تشکیل دفاتر کاریابی و شرکتهای تعاونی و کارگاههای ملی نمود.<ref>جاسبی، عبدالله، ارزیابی و نقد نظامهای اقتصادی (نظام سرمایهداری و سوسیالیسم)، تهران، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۷۶، چاپ اول، ص۴۵.</ref>
===سوسیالیسم مسیحیگرا===
ابتدا در آلمان و انگلستان ظهور پیدا کرد و سال آغازین این تفکر ۱۸۴۸ و چارلز کینگرلی اولین نظریهپرداز آن است. در قالب این اندیشه بود که کارگرها برای کاهش دردها و رنجهای خود به مذهب پناه بردند و از امیدبخش بودن مذهب نیرو میگرفتند. توجه به آموزش و بهداشت عمومی، تدوین مقررات در کارخانهها و ساماندهی تعاونیها از پایههای فکری این دیدگاه محسوب میشود.
=== سوسیالیسم آنارشیسمگرا===
مبتنی بر این تفکر بود که دولت بهطور کلی یک ترتیبات ظالمانه است و تماما باید برچیده شود. براساس این تفکر، نظم و قانون در جامعه، توسط خود مردم و انجمنهای داوطلب تدوین و اعمال میگردد و برای تحقّق آن، دولت مستقلی لازم نیست. میتوان از پرودون (Pierre Joseph Proudhon: ۱۸۰۹-۱۸۶۵) بهعنوان بنیانگذار این مکتب نام برد.
=== سوسیالیسم سندیکاگرا===
در این اندیشه، ضروری است که تمام کارگران یک اتحادیه بزرگ را تشکیل دهند. بهعقیده آنها فعالیت اتحادیه عمومی کارگران سرانجام باعث کنار گذاشتن نظام سرمایهداری میگردد.
===سوسیالیسم صنفگرا===
این رویکرد، حضور دولت را برای حفظ منافع اصناف مورد تایید قرار میدهد. طبق عقیده صنفگرایان، اداره امور کارخانهها باید در اختیار کارگران و صنفهای مرتبط با آنها باشد و دولت برای تمام اقشار جامعه خدمات مورد نیاز عمومی را ارائه نماید. <ref>دادگر، یدالله، تاریخ تحولاتاندیشههای اقتصادی، قم، انتشارات دانشگاه مفید، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۳۱۹-۳۲۱.</ref>
===سوسیالیسم اخلاقی===
چنین سوسیالیستی که به سوسیالیسم یوتوپیایی یا آرمانشهری هم مشهور است به کاپیتالیسم اینگونه انتقاد میکند که وضع موجود وضع خوبی نیست؛ لذا بهدنبال جامعهای است که بهطور کامل خارج از وضع موجود است و از طرف دیگر به موجودات بشری دیدگاهی انساندوستانه دارد؛ به این صورت که موجودات بشری مخلوقاتی هستند که عشق و همدلی و همکاری آنها را بههم پیوند داده است. بنابراین بهطورکلی این گروه از سوسیالیستها همانند انگلس که پیش از مارکس بودند، انتقادی اخلاقی نسبت به کاپیتالیسم داشتند. بهطورخلاصه قدرت اخلاقی سوسیالیسم نه از توجه به آنچه مردم دوست دارند، بلکه از توجه به آنچه آنها توان تبدیل شدن به آن را دارند، نشات میگیرد. <ref>هیوود، اندرو، مفاهیم کلیدی در علم سیاسیت، ترجمه عباس کاردان و حسن سعید کلاهی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۷، ص۹۸.</ref>
===سوسیالیسم تجدید نظرگرایانه===
بسیاری از پیروان مارکس و سوسیالیسم، علاوهبر دیدگاه جهانگرایانه نسبت به سرمایهداری، دارای نگرش تجدید نظرخواهانه در مورد سوسیالیسم نیز بودند. آنها از اتحادیههای تجاری، اصلاحات مالیاتی، تعاونی مصرف، نظارت دولت بر صنعت و ملی کردن صنایع کلیدی حمایت میکردند و معتقد بودند با حمایت از تشکلهای کارگری و توصیه به دولتمردان باید به حل مشکلات پرداخت و زمینه تحقق عدالت اجتماعی را فراهم ساخت. <ref>دادگر، یدالله، تاریخ تحولاتاندیشههای اقتصادی، قم، انتشارات دانشگاه مفید، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۳۴۶.</ref>
==اشتراکات سوسیالیسم و مارکسیسم==
اینکه با وجود گرایش وسیع و متفاوت، سوسیالیسم و مارکسیسم در چند دیدگاه اشتراک دارند. هر دو اندیشه اقتصاد لسفری «اولین اصل مکتب کلاسیک این است که بهترین دولت دولتی است که حداقل دخالت را در امور داشته باشد. این اصل به اصل لسفر معروف است. اصطلاح لسفر یک اصطلاح فرانسوی (lassiez faire: let them do it) و بهمعنای "بگذار بگذرد" است.» و وجود هماهنگی منافع بین طبقات را ردّ میکنند. برای فراهم کردن شرایط بهبود زندگی تودههای مردم، مالکیّت عمومی را به رسمیت میشناسند. تفاوت این دو مکتب در این است که در اندیشه سوسیالیسم، شعار اصلی این است که از هرکس بهاندازه تواناییاش کار کشیده و به هرکس بهاندازه کارش پرداخت شود. اما در تفکر کمونیسم گفته میشود از هرکس بهاندازه تواناییاش کار کشیده و به هرکس بهاندازه نیازش پرداخت شود.
<ref>دادگر، یدالله، تاریخ تحولاتاندیشههای اقتصادی، قم، انتشارات دانشگاه مفید، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۳۱۶.</ref>
==ارزیابی مکتب سوسیالیسم==
۱. عقاید مارکسیستی و سوسیالیستی، یکی از مهمترین پروژههای انتقادی نسبت به مکتب کلاسیک و سرمایهداری هستند؛ که اولا روی چند دشواری کلیدی سرمایهداری متمرکز شدند. ثانیا در هر صورت، نگرش جایگزینی را برای آن مطرح ساختند.
۲. تفکر مارکسیسم، در واقعاندیشه اقتصادی و اجتماعی را با تاریخ مرتبط میسازد، در این صورت، خود، نوعی افکار نهادگرایانه است.
<ref>دادگر، یدالله، تاریخ تحولاتاندیشههای اقتصادی، قم، انتشارات دانشگاه مفید، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۳۴۸.</ref>
۳. سوسیالیسم با انگیزه خدمت به خلق و طبقات محروم طراحی شد، اما به دو دلیل در این هدف موفق نبود:
ا) بهعلت نبود انگیزه، سطح تولید پایین بود؛ در نتیجه فقرزدایی در سطح وسیع صورت نگرفت؛ اگر چه توزیع درآمد نسبتا عادلانه توسط سوسیالیستها به ارمغان آورده شد.
ب) نادیده گرفتن آزادی انسانها که یک میل فطری است، باعث شد تا مکتب سوسیالیم بهرغم توزیع عادلانه درآمد، به یک مکتب مورد تنفر برای اکثر افراد تبدیل شود.
<ref>رزمی، سیدعلیاکبر، نظامهای اقتصادی، مشهد، موحد، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۷۴.</ref>
== انواع حکومتهای سوسیالیستی ==
|