پارمنیدس: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز ←مابعدالطبیعه: replaced: می شود ← میشود (2)، یافته است ← یافتهاست، می دهد ← میدهد، شده است ← شدهاست، به طور با ویرایشگر خودکار فارسی |
جز ابزار پیوندساز: افزودن پیوند طرح نو به متن |
||
خط ۵۴:
پس عالم حس هم که بنا به تعریف در تغییر و جنبش است، وجود ندارد و فریب و سرابی بیش نیست. تنها چیزی که بودنش منطقأ ممکن است، هستی محض است.<ref name=j>{{یادکرد|فصل=فصل یک:تالس و پیشاسقراطیان|کتاب=کتاب کوچک فلسفه|نویسنده=گریگوری برگمن|ترجمه=کیوان قبادیان|ناشر=کتاب آمه|چاپ=نهم|شهر=تهران|کوشش=|ویرایش=|صفحه=صفحه ۱۲ و ۱۳|سال=۱۳۸۹|شابک=}}</ref>
پارمنیدس اما وجود و هستی را مادی؛ و در مکان متناهی میدانست و آن را به شکل یک کره درنظر میگرفت.<ref name=r />به موجب تعالیم پارمنیدس موجود کلی است یگانه، نامتحرک، بدون انتهای زمانی، که کاین نشدهاست و فاسد نمی شود، مطلقا ساده است، از حیث زمانی و مکانی عین خود است یعنی همیشه به یک نوع باقی می ماند و قسمت پذیر نیست. در درون مرزهای خود بی حرکت است، در همه جای خود به نحو برابر از خود آکنده است و شکل کره دارد. بنابراین موجود کره ای است همگون که نمی جنبد و دگرگون نمی شود. به عنوان کره دارای بعد است ولی فاقد کیفیت.زنده نیست و روحی دارای خرد ندارد. نه خداست و نه دارای خصوصیات و صفات خدایی. با تفکر یگانه میشود ولی در این یگانگی مقدم بر تفکر است. چیزی که دارای بعد ولی فاقد اعراض است از طریق حواس دریافتنی نیست. از این رو کره وجود که در هرسو به یک اندازه گسترده شده و فاقد کیفیت است، از دید تفکر انسانی که وابسته ادراک حسی است و نمود کثرت و تغیر است، پنهان می ماند. جهان محسوس و هرچه چنین می نماید که در آن رخ میدهد، واقعیتی خیالی است. واقعیت حقیقی، ایستاست، در هرسو بهطور برابر گسترش یافتهاست، فاقد کیفیت است و تنها به چشم تفکر خدایی دیده میشود.<ref>کارل بورمان. افلاطون. ترجمه محمد حسن لطفی. ناشر: [[طرح
اما با توجه به رابطهای که او میان اندیشه و هستی تصور میکند، برخی آوردهاند که از نظر پارمنیدس هستی محض هم مادٌی است و هم معنوی. جنبهٔ مادٌی هستی محض، فضای نامتناهی، و جنبهٔ معنوی آن، اندیشهاست.<ref name=j />
|