تفتازانی به تبع قطب رازی معتقد است کلی در خارج موجود نیست، بلکه فرد آن موجود است و اگر گفته می شودمیشود کلی طبیعی در خارج وجود دارد، مجاز است از باب وصف به حال متعلق موصوف ،موصوف، به این معنا که فرد آن موجود است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تهذیب المنطق|نام خانوادگی=سعدالدین تفتازانی|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=49}}</ref> تفتازانی با استاد خود در تعریف به اعم و اخص هم رأی نیست. از نظر او معرِف و معرَف باید مساوی باشند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=همان|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=50}}</ref> نیز وی برخلاف نظر استادش، حملیه محصوره را طبق رأی کاتبی به خارجیه و حقیقیه و ذهنیه تقسیم می کندمیکند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=همان|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=58}}</ref> تفتازانی در عکس نقیض هر دو روش قدما و متأخران را عکس قلمداد می کندمیکند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=همان|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=81 و 82}}</ref> او در شکل اول و سوم، فعلیت صغرا را شرط می داندمیداند و از این روی، بر آن است که این دو شکل با صغرای ممکنه نتییجه نمی دهدنمیدهد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=همان|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=89 و 92}}</ref>