طغرل بیک: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسیشده] | [نسخهٔ بررسیشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Sa.vakilian (بحث | مشارکتها) ←رابطهٔ بساسیری با مصر: جزیی |
|||
خط ۲۵۳:
=== سیاست دینی ===
طغرل را بر طریق [[سنی|اهل سنت]] و حنفی مذهب میدانند که متأثر از گرایش اولیه تمامی [[سلجوقیان]] به همراه [[سلجوق|سلجوق بن دقاق]] به مذهب حنفی بودهاست. در بررسی احوال خلافت در دوران طغرل نیز میتوان به تسلط ارسلان بساسیری بر اوضاع و نقش نجاتبخش طغرل برای خلافت عباسی اشاره کرد که او را همانند احیاگر مقام خلیفه به عنوان رهبر مذهبی جامعهٔ اسلامی به همگان شناساند.<ref>{{پک|حلمی|۱۳۹۰|ک=دولت سلجوقیان|ص=۱۵۱}}</ref> او را در کار دین کوشا میدانند، چرا که به عنوان نمونه، به ساخت مسجد بزرگی در ری برای حنفی مذهبان آن شهر همت گماشت. روایتی نیز از [[نجمالدین راوندی]] بیان شده، بدین مضمون که [[ابوحنیفه نعمان بن ثابت|ابوحنیفه]] پس از درخواست یاری از خداوند در صورت بر حق بودنش در [[کعبه|خانهٔ کعبه]]، آوازی از هاتف بدین مضمون شنید که حق گفتی و رایت مذهب تو افراشته و صفهٔ اعتقاد تو نگاشته خواهد بود مادام که شمشیر در دست ترکان حنفیمذهب باشد.<ref>{{پک|حلمی|۱۳۹۰|ک=دولت سلجوقیان|ص=۱۵۲}}{{سخ}}{{پک|بازورث|دران|دبلوا|راجرز|کاهن|لمبتون|هیلنبراند|۱۳۸۰|ک=سلجوقیان|ص=۶۵|رف=سلجوقیان}}{{سخ}}{{پک|باسورث|۱۳۸۱|ک=تاریخ ایران کمبریج|ص=۲۳}}</ref> راوندی نیز از مقام و ارجمندی مذهب حنفی بدینگونه یاد کرده که حمایت ترکانی را دارا بود که با نیروی شمشیر، بر [[مردم عرب|عرب]] و [[عجم]] و [[روم]] و [[مردم روس|روس]] غالب شدند و همچنین میگوید که سلاطین آل سلجوق چندان تربیت علمای اصحاب بوحنیفه کردهاند که اثر محبت ایشان در دل پیر و جوان ماندهاست.<ref>{{پک|حلمی|۱۳۹۰|ک=دولت سلجوقیان|ص=۱۵۲}}{{سخ}}{{پک|بازورث|دران|دبلوا|راجرز|کاهن|لمبتون|هیلنبراند|۱۳۸۰|ک=سلجوقیان|ص=۶۵|رف=سلجوقیان}}{{سخ}}{{پک|باسورث|۱۳۸۱|ک=تاریخ ایران کمبریج|ص=۲۳}}</ref> میتوان گفت که حاکمان پس از طغرل نیز متمایل به مذهب حنفی بودهاند و حتی در آن کوشش فراوان داشتند. همچنین وزیر طغرل، [[عمیدالملک کندری]] را از حنفیمذهبان بسیار متعصب میدانند که دستور به نفرین [[شیعه|شیعیان]] و [[رافضی|رافضیان]] بر منابر [[خراسان]] دادهبود. همچنین در سال ۴۴۵ ه.ق به واسطهٔ فعالیتهای عمیدالملک کندری و ابوعلی حسن صندلی، خطیب حنفیمذهب نیشابور، طغرل به صدور اعلامیهای بر ضد [[اشاعره|اشعریان]] اقدام کرد که نتیجهٔ آن را ستیز با [[شافعی]] مذهبان میدانند که در [[علم کلام|کلام]]، بسیار متمایل به اشعریمذهبان بودند. طغرل اقدام به صدور فرمانی مبنی بر لعن رافضیان، بدعتگزاران و اشاعره بر منابر و منع شافعی-اشعریها از هرگونه فعالیت مذهبی نمود که متأثر از آن، [[ابوالحسن اشعری]] و پیروانش از سوی خطیبان، ملعون، بددین و اهل [[بدعت]] معرفی شدند.<ref>{{پک|باسورث|۱۳۸۱|ک=تاریخ ایران کمبریج|ص=۵۲}}</ref> در این بین، نامهٔ [[عبدالکریم قشیری|ابوالقاسم قشیری]] به طغرل و علمای شهرهای اسلامی در دفاع از عقاید اشعری نیز سودی نبخشید و طغرل در اقدامی شدیدتر، فرمانی به همراه عمیدالملک صادر کرد که بر اساس آن بزرگان معترض شافعیمذهب [[نیشابور]]، طرد و تبعید شدند. پس از این رخدادها، حنفیها در مرکز توجه قرار گرفتند و علاوه بر تأسیس مدرسهٔ سلطانی در نیشابور برای آنان، شعائرشان در مساجد جامع شهرها به اجرا درآمد و قاضیان حنفیمذهب در قلمرو سلجوقیان به قضاوت مشغول شدند. پس از ورود طغرل به بغداد نیز، این دسته مورد تکریم قرار گرفتند و به دستور عمیدالملک کندری، یکی از عالمان حنفی به نام ابیعبدالله دامغانی، جایگزین فقیهی شافعی در منصب [[قاضیالقضات|قاضیالقضاتی]] شد. این روند پس از مرگ طغرل در سال ۴۵۵ ه.ق، به مدت سی سال متوقف شد.<ref>{{پک|فروزانی|۱۳۹۴|ک=سلجوقیان از آغاز تا فرجام|ص=۸۰–۳۷۷}}{{سخ}}{{پک|بازورث|دران|دبلوا|راجرز|کاهن|لمبتون|هیلنبراند|۱۳۸۰|ک=سلجوقیان|ص=۱۲۲|رف=سلجوقیان}}</ref> بنابر روایت گرجی، طغرل بیک تا سال ۴۴۹ ه.ق، چندین بار کتابهای [[شیخ طوسی]] را در ملأ عام سوزاند. پس از این حادثه، شیخ از بغداد خارج شد و به [[نجف]] رفت و [[حوزه علمیه]] نجف را تأسیس کرد.<ref>{{پک|گرجی|۱۳۷۵|ک=تاریخ فقه و فقها|ص=۱۸۴}}</ref>
== سکهشناسی ==
|