ذهن ناهشیار: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Capricorn2020 (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایشگر دیداری
Capricorn2020 (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲:
'''ناهوشیار هوشمند''' یا '''ضمیر ناخودآگاه''' یا '''ناآگاه'''، دربرگیرنده پدیده‌های روانی و فرآیندهای زندگی است که به وسیله شناسایی، ادراک نشده و فاقد کیفیت آگاهی‌اند. ناخودآگاه، انباری است پر از [[تمایل]]‌ها، [[آرزو|آرزوها]] و خاطرات خارج از دسترس که بر [[اندیشه]]‌ها و اعمال تأثیر دارند. [[فروید]] نخستین کسی نبود که عوامل تأثیرگذار [[ذهن|ذهنی]] را پیدا و کشف کرد، [[شکسپیر]] نیز در نمایشنامه‌های خویش، آن‌ها را عنوان می‌کرد؛ ولی کاری که فروید کرد این بود که برای عوامل تأثیرگذار ذهنی در زندگی روزمرهٔ [[انسان]]، اهمیت بسیاری قائل شد.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=گنجی|نام=مهدی|عنوان=زمینه روان‌شناسی اتکینسون و هیلگارد|شابک=978-946-7609-66-1|نویسنده=ادوارد دی اسمیت. سوزان نولن. باربارا ل فردریکسون. جفری ل لافتوس. داریل ج بم. استیفن مارن|ویراستار=دکتر حمزه گنجی}}</ref> .
 
'''مفهوم ناهشیار''' (The unconscious) از مبانی نظریه روان کاویروان‌کاوی است. هر چند فروید «کاشف» ناهشیار نبود، نخستین کسی بود که در قالب کاوشی نظام مند، تأثیر آن را در حیات ذهنی بهنجار و نابهنجار آدمی بررسی کرد. در روان کاویروان‌کاوی معاصر، ناهشیار واجد چهار معنای عمده است.
<ref name="ReferenceA">{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =بیتمن | نام =آنتونی | | نام خانوادگی =هلمز | نام =جرمی |پیوند نویسنده = | عنوان =درآمدی نو بر روان کاوی. نظریه و درمان | ترجمه =علیرضا طهماسب | جلد = | سال = | ناشر =بینش نو |مکان = تهران| شابک = 9-3-912–۶۰۰-978| صفحه =65| پیوند = | تاریخ بازبینی = {{جا:تاریخ}}}}</ref>
 
==ناهشیار به منزلۀ « شیء فی نفسه»==
فروید در وهلۀ نخست ناهشیار را جزئی از «دستگاه روان» می دانست،می‌دانست، نوعی مفهوم کانتی که مستقیماً ادراک پذیر نیست، اما به واسطۀ آن می‌توان تبیینی علّی از پدیده‌های روانی غیرعقلانی مانند رویا، عارضه‌های نوروتیک و لغزش‌های زبانی به دست داد. او این فرض را پیش کشید که خاطرات، خیالات، آرزوها، افکار و ایده‌های ناپذیرفتنی و نامطلوب، و نیز وجوهی از رویدادهای دردناک به همراه هیجان‌های همایند با آن ها، از طریق سرکوبی به ناهشیار رانده می‌شوند.
فروید در پروژه منتشر نشده اشنشده‌اش ابراز امید می‌کند به شرحی نوروبیولوژیک از عملکرد ناهشیار دست یابد که اساس جریان پیوند و تخلیۀ انرژی روانی، یا لیبیدو باشد. هر چند این مدل «هیدرولیک» عمدتاً کنار گذاشته شد، نوروسایکولوژی جدید، در قالب پدیده‌هایی مانند ادراک زیرآستانه‌ای و «پردازش پیش هشیار» این واقعیت را تائید کرده‌است که بسیاری از جنبه‌های حیات ذهنی که برای بقاء ضروری است، خارج از حیطۀ آگاهی روی می‌دهد.
<ref name="ReferenceA"/>
 
خط ۲۹:
 
== الگوهای کاربرد ==
ذهن ناهوشیار دارای سه الگوی کاربرد قابل تمیز به صورت‌های صفت و اسم است. دومین آن‌ها گسترده و غیر نظریه‌ای است. و سومین آن‌ها با دیدگاه خاصی در مورد نظریه‌های مربوط به شرایط انسان ارتباط دارد. اما هرسههر سه این‌ها به نحوی به یک مفهوم کلی اشاره دارند و آن حالتی ذهنی است مبنی بر فقدان هوشیاری. به عبارت دیگر:
 
۱.(الف). اسم. حالتی که نشانه آن ناآگاهی و ناهوشیاری است.۱.(ب). صفت. مشخصه کسی که در چنین حالتی است. این معانی در متون فنی کم و بیش همان است که در زبان روزمره، یعنی به آن قطب پیوستار انگیختگی اشاره دارند که نشانه اشنشانه‌اش اغما، بیهوشی، خواب عمیق یا [[بی هوشی|بی‌هوشی]] عمومی است.
 
۲.(الف). اسم. حالتی که نشانه اشنشانه‌اش فقدان آگاهی از فرایندهای جاری درونی است.۲.(ب). صفت. به آن دسته از فرایندهای درونی اطلاق می‌شود که به نحوی نامحسوس و غیر هوشیارانه جریان دارند. این دو معنا اگر چه تمامی فرایندهایی را که خارج از آگاهی آدمی روی می‌دهد در برمی‌گیرند، با این حال معمولاً به فرایندهای شناختی، هیجانی یا انگیزش اشاره دارند. فرایندهای فیزیولوژیکی بیشتر بدون آگاهی تشخیص صورت می‌گیرند، اما به ندرت از سوی کاربران به معنای این اصطلاح به کار می‌رود.
 
۳.(الف). در [[روان‌شناسی]]<nowiki/>های ژرف‎نگر، به ویژه در روانکاوی، بر حوزه‌ای از روان اطلاق می‌شود که کارکردهای سرکوب شده نهاد، امیال و تکانه‌های ابتدایی، خاطرات، تصاویر ذهنی و آرزوهایی که بسیار اضطراب انگیزتر از آن هستند که بتوان آن‌ها را به هوشیاری راه داد.۳.(ب). صفت. مشخصه همین تصاویر ذهنی، خاطرات و امیال سرکوب شده اولیه. توجه کنیم که فرض بر آن است که ناهوشیار (در معنای ۳ الف). دارای دو نوع ماهیت روانی است. :۱-یکی چیزهایی که قبلاً در هوشیاری بوده‌اند، اما از هوشیاری بیرون رانده شده‌اند،۲-و دیگری چیزهایی که هرگز در هوشیاری نبوده‌اند.<ref>آرتور اس. ربر(۱۹۹۵). فرهنگ توصیفی روان‌شناسی. ترجمه یوسف کریمی و همکاران(۱۳۹۰)، انتشارات رشد، تهران، صفحه ۹۹۵</ref>
 
«ناخودآگاه مثل کودکی است که اصل استفاده از حداقل انرژی را که در فیزیولوژی مطرح است محقق می‌سازد. یعنی کارهای تکراری از ضمیر ملتفت (به کسر فاء) به ضمیر غیرملتفت (به فتح فاء) منتقل می‌شود. لذا می‌بینید اول کار رانندگی سخت است ولی بعدها ضمیر ناخوداگاه عنان کارهای روتین را به عهده می‌گیرد و ذهن آزاد می‌شود برای کارهای مهم‌تر و هراز گاهی التفات به کار روتین و تصحیحات آن، لذا در انرژی صرفه جویی می‌شود. و حتی نماز عادتی، بدون توجه خاصی با مدیریت داخلی ضمیر ناخوداگاه اداره و خوانده می‌شود و شما در آخر متوجه می‌شوی که نماز تمام شده‌است. مانند سوییچ اوتوماتاتومات در هواپیما که خلبان یا ضمیر خودآگاه را آزاد می‌کند. گویند [[اعصاب سمپاتیک]] و پاراسمپاتیک تحت مدیریت این ضمیرند.
 
ضمیر ناخودآگاه از زمان [[زیگموند فروید]] خیلی تئوریزه و باب شد و در بسیار موارد این تئوری به سوالات خوب جواب می‌دهد. هیپنوز با همین ضمیر سروکار دارد. این ضمیر مثل کودکی کارگر ساده است. اگر بگویید خسته نباشید نباشیدش را درک نمی‌کند، خسته را تحلیل می‌کند. در فیلم‌ها از همین طریق با فریم‌های مخفی دستورات و اطلاعاتی را که کمابیش مؤثر است به این ضمیر مخابره می‌کنند. در تبلیغات روی همین ضمیر هم کار می‌کنند. این ضمیر در شب یا غیر آن به تحلیل مسایل روز می‌پردازد تا مسایل منظم و مرتب و تا حد امکانش حل شوند. لذا می‌بینید مسایلیمسائلی که دیروز فهم و حل نمی‌شودنمی‌شدند فردا و بعد از خواب بهتر فهم و حل و هضم می‌شودمی‌شوند. می‌توان از این ضمیر نظرش را در خصوص مسایلمسائل مختلف جویا شد با روش وزنه و ریسمان و ... . البته این بدان معنا نیست که این ضمیر معصوم است و همواره نظرات عالی می‌دهد. ضمیر ناخودآگاه مثل کودکی کارگر و حرف گوش کن است که کارهای تکراری را مدیریت نموده و بار ضمیر ملتفت (به کسر فاء) را کاهش می‌دهد.
 
ناخودآگاه مخزن احساسات، افکار، تمایلات و خاطراتی است که خارج از آگاهی هشیار ما قرار دارند. بیشتر محتویات ذهن ناهشیار ما غیرقابل پذیرش و ناخوشایند هستند، مثل احساس درد، اضطراب یا تعارض. به عقیده فروید، ذهن ناهشیار بر اثر گذاریش بر روی رفتار ما ادامه می‌دهد، هر چند ما از این تأثیرات نهفته و ناآشکار، آگاهی نداریم.<ref>{{یادکرد|نویسنده =اتکینسون-اسمیت-بم-هکسما-اتکینسون|ترجمه= دکتر حسن رفیعی - دکتر مرسده سمیعی - دکتر محسن ارجمند|کتاب = روان‌شناسی هیلگارد جلد ۲| ناشر = |صفحه = |تاریخ =}}</ref>