سرگذشت ندیمه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶:
'''''سرگذشت ندیمه''' یا '''قصهٔ ندیمه''''' {{به انگلیسی|The Handmaid's Tale}} [[رمان|رُمانی]] [[پادآرمانی]] نوشتهٔ [[مارگارت اتوود]] و منتشر شده در سال [[۱۹۸۵ (میلادی)|۱۹۸۵]] است. این رمان در ژانر [[علمی تخیلی]] جا می‌گیرد، هرچند خود نویسنده، با این که کتابش برندهٔ [[جایزه آرتور سی کلارک]] که مخصوص کتاب‌های علمی تخیلی است شده، با این نظر موافق نیست.
 
این کتاب در سال ۱۳۸۲، به دست سهیل سُمی ترجمه شد و انتشارات ققنوس آن را به چاپ رساند. در این ترجمه، نام اثری از پروفسور پیزوتو (شخصیتی در کتاب) که در قسمت ملاحظات تاریخی پایان داستان یاد می‌شود، «خاورمیانه و جلید: دو حکومت تئوکراتیک در اواخر قرن بیستم از نگاه دفترچه‌های خاطرات» ترجمه گردیده؛ در حالی کهدرحالیکه عنوان اثر در متن اصلی، بی‌پرده از کشور ایران نام می‌برد:<ref>{{یادکرد کتاب|نشانی=https://books.google.com/books?id=fO-uUbTa21sC&pg=PA117&lpg=PA117&dq=Iran+and+Gilead:+Two+Late-Twentieth-Century+Monotheocracies,+as+Seen+Through+Diaries&source=bl&ots=WNNbQDM5hD&sig=-W13YF34ehw-nO0pfHVgFHAtDl4&hl=en&sa=X&ved=0ahUKEwi34qfX3OHXAhWhm-AKHVE4B-oQ6AEIPjAE#v=onepage&q=Iran%20and%20Gilead:%20Two%20Late-Twentieth-Century%20Monotheocracies,%20as%20Seen%20Through%20Diaries&f=false|عنوان=Margaret Atwood's The Handmaid's Tale|نام خانوادگی=Foster|نام=Malcolm|تاریخ=1999|ناشر=Research & Education Assoc.|شابک=9780878912322|زبان=en}}</ref>
 
"Iran and Gilead: Two Late-Twentieth-Century Monotheocracies, as Seen Through Diaries"
 
==ریشه‌شناسی (وجه تسمیه)==
[[ریشه‌شناسی|ریشه نام]] [[گیلاد|جلید یا گیلاد]] برگرفته از منطقه‌ای به همین نام در [[فلسطین باستانی]] است که اینک در شرق [[رود اردن]] در شمال [[کشور اردن]] واقع شده است.<ref>https://www.dictionary.com/browse/gilead</ref> اما لازم به ذکر است که رژیم جلید و داستانش در کشور کنونی [[ایالات متحده آمریکا]] رخ میدهد.
 
== داستان کتاب ==
=== فضای داستان ===
داستان در شهر [[کمبریج]] در [[ماساچوست]] [[ایالات متحده آمریکا|ایالات متحدهٔ آمریکا]] رخ می‌یدهد. پس از [[ترور]] [[رئیس‌جمهور]] آمریکا با گلوله و به رگبار بستن همهٔ اعضای [[کنگره ایالات متحده]] توسط [[بنیادگرایی مسیحی|مسیحیان بنیادگرا]] و اعلام [[وضعیت فوق‌العاده]]، [[انقلاب]]ی در کشور رخ می‌دهد، [[قانون اساسی]] لغو شده و حکومتی [[تمامیت‌خواهی|تمامیت‌خواه]] [[مسیحی]] به نام جمهوری گیلاد تشکیل می‌شود. در این حکومت جدید [[آزادی فردی|آزادی‌های فردی]] اکثر [[شهروند]]ان پایمال می‌شود و همهٔ [[دین|ادیان]] به جز [[دین رسمی]] کشور، [[ازدواج]] مجدد، [[طلاق]]، [[سقط جنین]]، [[هم‌جنس‌گرایی]] غیرقانونی اعلام می‌شود. متخلفان مذهبی و سیاسی اگر بخت یارشان باشد به مناطق سمی و خطرناک که ''کولونی'' نامیده می‌شوند فرستاده می‌شوند، وگرنه در بیشتر موارد با [[طناب دار]] اعدام شده و به ''«دیوار»'' (ظاهراً دیوار [[دانشگاه کمبریج]]) آویخته می‌شوند تا مایهٔ عبرت بقیه باشند.
 
در سرزمین گیلاد بیشتر مردم به دلایلی که در مؤخزهٔ داستان می‌آید [[عقیم]] هستند، این مسئله بابت فجایع [[زیست‌محیطی]] است که بعضی نواحی کشور را غیرقابل سکونت کرده و احتمالاً به حوادثی در [[نیروگاه هسته‌ای|نیروگاه‌های هسته‌ای]] و پایگاه‌های دفع مواد سمی مرتبط است. به همین خاطر زنان [[بارور]] که ازدواج نکرده‌اند یا ازدواجشان مورد قبول حکومت نیست، به عنوان ''«[[کلفت|کُلفَت]]»'' در اختیار خانواده‌های تراز اول قرار می‌گیرند تا شاید برای آنها بچه‌ای بیاورند. زنان مجرد عقیم [[تبعید]] می‌شوند. طبق تعبیر حکومت، عقیم بودن مردان ممکن نیست و این مشکل تنها از جانب زنان ممکن است پیش بیاید.
سطر ۴۱ ⟵ ۴۴:
* جلید رژیمی بشدت [[تئوکراتیک]] (مذهبی)، [[الیگارشی]]، [[مردسالار]]، [[نژادپرستی|نژادپرست]]، [[سرکوب سیاسی|سرکوبگر]]، [[توتالیتر]]، [[حکومت پلیسی|پلیسی]] و متکی به [[پروپاگاندا]] است.
* رژیم با [[ترور]] [[رییس جمهور آمریکا]] و به گلوله بستن [[مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا|مجلس]] قدرت را بدست میگیرد. در ابتدا به دروغ [[مسلمانان]] را متهم میکنند، سپس قانون اساسی لغو میشود، بسرعت بیشتر روزنامه‌ها بسته و بسیاری سانسور شدند، گشت و ایست بازرسی دایر شد و مخالفان اعدام شدند.
* بصورت پیوسته از سوی رژیم تبلیغ میشود که برخلاف گذشته اینک امنیت و آزادی دارید. رژیم همواره فقر و تنگدستی را ستایش و تبلیغ میکند و آن را مایه سعادت و خوشبختی میداند. دعا و تضرع به درگاه خداوند تشویق میشود. رژیم مراسمها و آیینهای بسیاری همچون مراسم اعدام (نصب جسد بر دیواری در مرکز شهر)، مراسم [[توبه]] (تضرع و گریه به درگاه خدا) و مراسم لگدمال (لگدکوب کردن متخلفان و متجاوزان جنسی توسط زنان) را سالی چندبار بصورت گسترده و حتا در زمین فوتبال برگزار میکند. [[مجرم سیاسی|مجرمان سیاسی]] را تحت عنوان متجاوز جنسی بصورت لگدمال اعدام میکند.
* [[حجاب اجباری|حجاب برای زنان اجباری]] است. زنان باید [[روبنده]] و [[لباس متحدالشكل|لباسهای همشکل]] بپوشند. حکومت همواره زنان را به [[مروارید]] در [[صدف]] تشبیه میکند. درحالیکه بیحجابی و آرایش برای زنان گردشگر (خارجی) ممنوع نیست.
* حق سواد، سیگار کشیدن، آرایش، داشتن مال و اموال برای زنان ممنوع است؛ پول آنان به شوهرانشان یا نزدیکترین خویشاوند مرد منتقل میشود. درواقع زنان مایملک مردان و [[شهروند و جنس درجه دو]] هستند. [[ازدواج کودکان]] رواج دارد؛ دختران در سن کم (۱۴ سال) ازدواج میکنند.
* [[سقط جنین]]، گفتن واژگانی چون رهایی و آزادی، شلوار تنگ و [[شلوار جین|جین]]، موسیقی (بجز چند مورد تایید رژیم)، [[جراحی زیبایی|جراحیهای زیبایی]]، [[حمام آفتاب]]، [[پیراهن زنانه|لباسهای توری]]، [[لباس چسبان]]، [[لباس خواب|لباس خواب زنانه]]، [[پستان‌بند|پستانبند]]، [[بیکینی|مایو دو تکه (بیکینی)]]، [[سونوگرافی]] و [[سزارین]] به کل ممنوع است. آنهایی هم که پیش از جلید تولید شده بودند نابود شده‌اند و [[بازار سیاه]] برای آنها ایجاد شده است.
* وظیفه دختران و زنان (بجز همسران فرماندهان) تولید مثل و خانه‌داری است. ازینروست که زنان [[ناباروری|نابارور]] یا اجاق کور را به کلونی‌ها یا مستعمرات میفرستند. مستعمرات مکانهای وسیعی شبیه به [[اردوگاه‌های کار اجباری|اردوگاههای کار اجباری]] هستند. بعضی از آنها سایتهای قدیمی دفن [[زباله اتمی|زباله‌های اتمی]] هستند. بجز زنان نابارور، پیرزنها، اصلاح‌ناپذیران و خائنان جنسی نیز به مستعمرات فرستاده میشوند. به زنان گفته میشود شما [[آوند چوبی|آوند]] هستید و تنها اندرونتان اهمیت دارد نه ظاهرتان و رژیم این را دلیل ممنوعیت آرایش بیان میکند. درواقع ندیمه‌ها [[کارگر جنسی|کارگران جنسی]] فرماندهانند و توسط آنان برای زادوولد به [[بیگاری]] گرفته شده‌اند. نوزاد ندیمه‌ها به همسر فرمانده سپرده میشود و ندیمه یا همان مادر اصلی نوزاد به فرمانده دیگری منتقل میشود تا دوباره این کار را انجام دهد. بر روی قوزک پای چپ ندیمه‌ها [[خالکوبی]] برجسته می‌زنند که به معنای تملک و تصاحب توسط یک فرمانده است.
* [[ادله اثبات دعوی |شهادت (گواهی)]] یک زن کافی نیست و حرف هیچ زنی را بدون شاهد و مدرک محکم نمیپذیرند.
* [[مجازات شرعي|مجازاتهای شرعی]] همچون [[اعدام در ملأ عام|اعدام در ملاعام]]، [[شکنجه]]، [[قطع عضو]]، [[شلاق]] و [[تازیانه]] رواج یافته و قانونی است. برای مثال مجازات مطالعهمطالعه، قطع عضو و مجازات [[زنا]]، اعدام است که برای اثباتش گواهی دو مرد نیاز است. مراسم اعدام (رژیم به آن پاکسازی میگوید) از تلویزیون پخش میشود.
* حکومت شدیدا بر مردم نظارت و [[پایش]] دارد. در شهرها و جاده‌ها، ایست بازرسی و گشتیهای فراوانی وجود دارد. در این فضا [[اعتماد]] اجتماعی از بین رفته است و مخبر و جاسوسانی زیادی بین مردم وجود دارد. همچنین ریاکاری و دورویی در بین طبقه حاکم رواج دارد (مثلا همسر یکی از فرماندهان پیش از جلید در تلویزیون سخنرانی میکرد و میگفت زنان باید در خانه بنشینند و شوهرداری و فرزندداری کنند، درحالیکه خودش همواره بیرون از خانه مشغول سخنرانی بود و البته این کار را نوعی ازخودگذشتگی معرفی میکرد. همینطور خود فرماندهان برای عیاشی و تفریح، ندیمه‌ها و زنان جوان را به مکانهای مخفی میبرند. در آنجا زنان همه آرایش دارند و لباسهای نازک و کوتاه به تن دارند. مشروب و مواد مخدر مصرف میشود و مردان با زنان مراوده دارند. فرماندهان به این مکانها سلیطه‌خانه میگویند).
* بعلت اعمالاِعمال [[جدایی جنسیتی|جدایی شدید جنسیتی]]، [[حسرت]] و [[عقده روانی|عقده‌های جنسی]] بین مردم زیاد است. حتی [[بوسه]] در هنگام رابطه جنسی و دست دادن و گفتگوی کوتاه بین مرد و زن ممنوع است.
* [[کتابسوزی]] و [[سانسور]] شدید کتب، مجلات و مطبوعات انجام میشود. کتب ممنوعه که مربوط به دوران پیشین است، سوزانده میشود. برای یافتن این کتب ممنوعه گشت خانه به خانه انجام میشده است.
* [[خودکشی]] بویژه در بین زنان زیاد است (همانطور که شخصیت اصلی داستان، اُفرد مدام به خودکشی فکر میکند) به همین علت پنجره‌ها شیشه نشکن دارند، قاب عکسها بدون شیشه هستند، تیغ، چاقو و کبریت از دسترس زنان برداشته شده است و لوسترها جمع‌آوری شده‌اند (برای جلوگیری از [[دار زدن]]).
* رفتار جلید با شهروندان به گونه ایست که همواره فرد قربانی، مقصر است (در [[تجاوز جنسی|تجاوزهای جنسی]] خود قربانی هم مقصر معرفی میشود چراکه به فرد متجاوز راه داده است ).
* ظاهرا کشور همواره درگیر جنگ (با شورشیان [[باپتیست]]) است و در این شرایط همه کالاها سهمیه‌بندی است.
* مهمترین برنامه‌های تلویزیون، تبلیغات دینی، سوگواریها و سخنرانیهای مذهبی و تبلیغات مربوط به جنگ است. به سربازان و رزمندگان، فرشتگان گفته میشود.
* بنظر میرسد تمامی مناسبتهای ملی و جهانی نادیده گرفته شده‌اند. [[روسپی‌خانه|روسپی‌خانه‌ها]]، [[بار (مکان) |بارها]] و [[میکده|میکده‌ها]]، [[رستوران|رستورانها]]، [[کتابخانه|کتابخانه‌ها]] و [[دانشگاه|دانشگاهها]] همگی بسته شده‌اند و تالار آیینه به [[کلیسا]] تبدیل شده است. [[مدارا|رواداری مذهبی]] از بین رفته است (مثلا [[یهودیان]] مجبور به [[تغییر دین اجباری|تغییر آیین]] یا [[مهاجرت اجباری|مهاجرت]] به [[اسراییل]] میشوند).
* هوا آکنده از پرتوهای مضر و مواد شیمیایی است و آبها بشدت مسمومند. ازینرو اکثریت مردم [[نازایی|نازا]] هستند و نوزادان ناقص الخلقه بسیار متولد میشوند. البته حکومت مشکل نازایی را تنها به زنان نسبت میدهد.
 
== خلاصهٔ ماجرا (متن زیر تمامی داستان را لو می‌دهد!) ==