وجود: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Fatranslator (بحث | مشارکتها) جز افزودن ناوباکس ۷.۵> الگو:فلسفه اسلامی (درخواست کاربر:Modern Sciences)+نشانی+تمیز+ |
||
خط ۱:
'''وجود''' مفهوم بهشدت گستردهای است که ویژگیهای [[عینیگرایی (فلسفه)|عینی]] و [[ذهنی]] [[واقعیت]] و [[هستی]] را دربرمیگیرد. هرچه از '''بودن''' بهرهای داشته باشد، '''وجود''' خوانده میشود، گرچه اغلب این استفاده محدود به چیزهایی است که برای انسان مفهوم ذهنی داشته باشند.
[[ن.فخر]] در کتاب '''برهان علیت''' وجود را این طور تعریف میکند: اگر بخواهیم '''وجود''' را تعریف کنیم باید ابتدا به آنچه در بین مصادیقِ وجود، مشترک است توجه کنیم؛ همانطور که اگر بخواهیم انسان را تعریف کنیم ابتدا باید چند مصداق از انسانهایی مانند تو و من را در نظر گرفته و سپس ببینیم این انسانها چه صفات مشترکی دارند، صفات مشترکی که
بههمینترتیب اگر بخواهیم تعریفی برای هستی و وجود ارائه دهیم، باید مصادیقِ هستی را در نظر آوریم. میبینیم که دست بر روی هر چیزی که بگذاریم، شامل هستی میشود و یکی از مصادیقِ هستیست. اگر بخواهیم هستی را تعریف کنیم، باید بگوییم:
در اینجا متوجه میشویم، پساز '''که''' هر صفتی و هر توضیحی که بیاوریم، ممکن است بعضی از مصادیقِ هستی را از این تعریف خارج کند. مثلاً اگر بگوییم '''هستی چیزی است که حجم داشته باشد'''، این نکته توجهمان را جلب میکند که شاید چیزی باشد و حجم هم نداشته باشد؛ یعنی شاید هستیِ بدون حجم هم داشته باشیم. به هرحال آنچیز هم، چیزیست که وجود دارد و هست. پس نباید صفتِ '''حجم داشته باشد''' را بهکار ببریم، مبادا که اشتباهاً برخی از چیزهایی که وجود دارند، بیرون از تعریفِ ما جا بمانند و تعریفِ ما تعریف جامعی نباشد.
ازآنجاییکه مطمئن نیستیم
پس در تعریفِ هستی فقط باید بگوییم: چیزی که و دیگر ادامه ندهیم؛ و یا به عبارت بهتر ، در تعریف هستی فقط باید بگوییم '''چیز'''.
هر '''چیز'''، یک هستی است و فرقی نمیکند چه باشد و چه خصوصیاتی داشته باشد. هر شیء یا هر چیز، مصداقی از هستی و وجود است. چیز بودن یا شیء بودن برای وجود داشتن کافیست. مادی یا غیرمادی، جاندار یا بیجان، واقعیت یاخیال...<ref>{{یادکرد کتاب|نشانی=http://www.mediafire.com/file/yf4594xzb08c4vx/Borhan-Eleeyat-Noon-Fakhr
'''وجود''' ازنظر واژگانی به معنی هستی، بودن، فرتاش و یافتن است.
خط ۴۲:
{{متافیزیک}}
{{جهانبینی}}
{{فلسفه اسلامی}}
{{فلسفه-خرد}}
|