اهواز: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ابزار پیوندساز: افزودن پیوند انتشارات امیرکبیر به متن |
جز ابزار پیوندساز: افزودن پیوند کانال سوئز به متن |
||
خط ۸۳:
علت ویرانی اهواز بهدرستی مشخص نیست. هرآنچه تاکنون گفته شده حدس و گمان است که بهوسیله وقایعنگاران و مورخان متأخر نوشته شدهاست. احمد کسروی «ویرانی اهواز کهن را یکی از معماهای تاریخ خوزستان دانسته که نه زمان و نه علت آن را در جایی ننوشتهاند.» او در ادامه میگوید: «آنچه ما از جستجو به دست آوردهایم زمان آن را آخرهای قرن پنجم یا آغاز قرن ششم بوده.»<ref>احمد کسروی، همان، ص ۱۹۶</ref> این سخن کسروی نیز درست نیست چون ابن حوقل که در نیمه دوم قرن چهارم میزیسته، ویرانی اهواز را از قرن چهارم روایت کردهاست.<ref>قیم، عبدالنبی، همان</ref> با وجود این کسروی علت ویرانی را دو چیز پنداشته: یکی شکستن بند و دیگری برگشتن مسرقان از جوی خود و پیوستن آن به دجیل [کارون].<ref>احمد کسروی، همان</ref>
از قرن ششم هجری قمری به بعد بهعلت خراب شدن [[سد شادروان]] و پایین رفتن سطح آب رونقدهنده شهر و نیز جنگها و اغتشاشات داخلی و بروز بیماریهای [[وبا]] و [[طاعون]]، اهواز رو به خرابی رفت تا آن که در سال ۱۸۶۹ م (۱۲۴۸ ش) همزمان با حفر [[کانال سوئز]] که منجر به کوتاه شدن مسیر تجارت دریایی اروپاییان و توجه آنها به منطقه شد رونق تازهای گرفت. [[ناصرالدین شاه قاجار]] هم از این فرصت برای گسترش تجارت و کشتیرانی بر روی رود کارون استفاده کرد و در سال ۱۲۶۶ ش کشتیرانی را بر رود کارون برای خارجیان آزاد اعلام کرد و توسط والی خوزستان در کنار اهواز قدیم بندرگاهی به نام «[[بندر ناصری]]» احداث کرد. در پی احداث این بندر نام اهواز به «[[ناصریه]]» تبدیل شد تا اینکه در دورهٔ [[سلسله پهلوی|پهلوی]] و بهتبع سیاست قاجارزدایی [[رضاشاه]] نام باستانی «اهواز» احیا شده و جای ناصری را گرفت.{{مدرک}}
[[سیدعبدالله جزایری]] که در قرن دوازدهم یعنی قرنها پس از ویرانی اهواز میزیسته، فتنه صاحبالزنج را عامل عدم اعتنا و بیرغبتی خلفا دانسته که «بعد از تسکین فتنه چون خلفا را به عمارت آن ولایت رغبت باقی نماند و واماندگان آنجا از عمده ضبط آن همه نیشکر و ادای مال و جهات دیوانی آنها بیرون نتوانستند آمد، لاجرم اکثر جلای وطن نمودند و…»<ref name="autogenerated13">سید عبدالله جزایری، ''تذکره شوشتر''، ص ۳۴</ref>
|