آزمایش فرانک–هرتز: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات:مرتبسازی عنوانها+املا+مرتب+تمیز+ |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۱:
[[پرونده:FranckHertzHgTube.jpg|بندانگشتی|تصویر لامپ خلأ استفاده شده در آزمایش فرانک-هرتز در آزمایشگاههای آموزشی. قطرۀ جیوهای که درون این لامپ وجود دارد در تصویر قابل مشاهده نیست. حرف C نشان دهندۀ کاتد است که به دلیل داغ بودن به رنگ نارنجی در میآید. الکترونها پس از خروج از کاتد، از میان شبکه (G) عبور کرده و در آند (A) به عنوان جریان الکتریکی جمعآوری میشوند.]]
آزمایش فرانک-هرتز اولین اندازهگیری الکتریکیای بود که
این نتایج تجربی با [[مدل اتمی بور]] که در سال قبل توسط [[نیلز بور]] ارائه شده بود، مطابقت داشت. مدل بور پایه [[مکانیک کوانتومی]] و مدل [[آرایش الکترونی]] اتمها است. طبق این مدل، الکترون در یک اتم تنها میتواند یکی از سطوح انرژی کوانتومی را اشغال کند. پیش از برخورد، الکترون درون اتم جیوه، در پایینترین سطح انرژی ممکن قرار دارد. پس از برخورد، الکترون سطح انرژیای به میزان ۴.۹ الکترون ولت بالاتر از سطح انرژی قبلی را اشغال میکند. این بدین معناست که اکنون الکترون پیوند ضعیفتری با اتم جیوه دارد. در مدل کوانتومی بور هیچ سطح میانیای بین این دو سطح انرژی تعریف نشده بود. چنین ویژگیای در آن زمان، انقلابی محسوب میشد زیرا مخالف با نظریه پذیرفته شده آن زمان بود که طبق آن الکترون میتوانست هر میزانی از انرژی را دارا باشد.<ref name=":2">{{یادکرد کتاب|نشانی=https://www.worldcat.org/oclc/10949766|عنوان=Revolution in science|نام خانوادگی=1914-2003.|نام=Cohen, I. Bernard,|تاریخ=1985|ناشر=Belknap Press of Harvard University Press|شابک=0674767772|مکان=Cambridge, Mass.|oclc=10949766}}</ref>
فرانک و هرتز در مقالهٔ دومشان که چند ماه بعد منتشر شد، به نشر نور توسط اتمهای جیوهای که در اثر برخورد با الکترونها، انرژیشان افزایش یافته بود، اشاره کردند.<ref name=":3">{{یادکرد ژورنال|نویسنده=Franck, J.; Hertz, G|عنوان="Über die Erregung der Quecksilberresonanzlinie 253,6 μμ durch Elektronenstöße" [On the excitation of mercury resonance lines at 253.6 nm by electron collisions]|ژورنال=Verhandlungen der Deutschen Physikalischen Gesellschaft (in German)|سری=16|ناشر=|تاریخ=1914|صفحه=512-517|زبان=Ge|شاپا=|doi=|پیوند=|تاریخ دسترسی=}}</ref>
در نهایت، در سال ۱۹۲۶، فرانک و هرتز [[جایزه نوبل فیزیک]] را برای کشف قوانین حاکم بر برخورد الکترون با اتم دریافت کردند.
خط ۱۱:
[[پرونده:Franck-Hertz en.svg|بندانگشتی|جریان آندی برحسب ولتاژ شبکه (نسبت به کاتد). این نمودار براساس مقالۀ اولیۀ فرانک و هرتز در سال 1914 است.]]
[[پرونده:FHlines.svg|بندانگشتی|طولموجهای نور گسیل شده از تخلیه الکتریکی گاز جیوه در لامپ فرانک-هرتز در ولتاژ ۱۰ ولت. لامپ فرانک-هرتز تنها نوری با طول موج ۲۵۴ نانومتر گسیل میکرد اما تخلیه الکتریکی آن منجر به نشر نوری با طولموجهای مختلف میشد. برگرفته از تصویر اولیۀ منتشر شده در سال ۱۹۱۴.]]
فرانک و هرتز در ابتدا از یک لامپ خلأ استفاده کردند که درون آن قطرهای جیوه قرار داشت. در دمای ۱۱۵ درجه، فشار بخار جیوه درون لامپ به حدود ۱۰۰ [[پاسکال (یکا)|پاسکال]] میرسید که بسیار کمتر از فشار اتمسفر بود.<ref name=":0"/><ref>{{Cite journal|last=Huber|first=Marcia L|last2=Laesecke|first2=Arno|last3=Friend|first3=Daniel G|date=2006|title=The vapor pressure of mercury|url=https://nvlpubs.nist.gov/nistpubs/Legacy/IR/nistir6643.pdf|location=Gaithersburg, MD|doi=10.6028/nist.ir.6643}}</ref> لامپ فرانک-هرتز که در تصویر نیز نشان داده
نمودارهایی که فرانک و هرتز منتشر کردند (تصویر سمت چپ)، وابستگی میان جریان الکتریکی عبوری و پتانسیل الکتریکی بین شبکه و کاتد را نشان میدهند. خلاصه آنچه آنها مشاهده کردند به صورت زیر بود:
خط ۲۰:
* گرچه در آزمایشهای اولیهٔ آنها شواهدی وجود ندارد ولی این افت جریان در فواصل ۴.۹ ولتی، تا حداقل ولتاژ ۷۰ ولت ادامه مییابد.
فرانک و هرتز در مقالهٔ اولشان به این نکته اشاره کردند که انرژی مشخصه ۴.۹ الکترون ولت در آزمایش آنها متناسب با یکی از طول موجهای نور منتشر شده از اتمهای جیوه هنگام [[تخلیهٔ الکتریکی گاز]] جیوه است. در آن زمان، آنها از رابطه کوانتومی بین انرژی برانگیختگی و طول موج نور منتشر شده که توسط [[یوهانس اشتارک]] و [[آرنولد زومرفلد]] منتشر شده بود، استفاده کردند. این رابطه
== مدلسازی برخورد الکترون با اتم ==
فرانک و هرتز آزمایش خود را بر اساس [[برخورد الاستیک]] و [[برخورد غیرالاستیک|غیرالاستیک]] بین الکترونها و اتمهای جیوه توجیه کردند.<ref name=":0"/><ref name=":1"/> الکترونهایی که سرعت کمتری دارند به صورت الاستیک با اتمهای جیوه برخورد میکنند. این بدین معناست که گر چه جهت الکترونها پس از برخورد تغییر میکند اما سرعتشان بدون تغییر باقی میماند. برخورد الاستیک در تصویر نشان داده
هنگامی که سرعت الکترونها به بیش از ۱.۳ میلیون متر بر ثانیه میرسد، برخورد آنها با اتمهای جیوه غیرالاستیک میشود. این سرعت متناسب با انرژی جنبشی ۴.۹ الکترون ولتی است که به اتم جیوه منتقل میشود. همانطور که در تصویر نشان داده
در صورت حرکت آزادانۀ الکترونهای خارج شده از کاتد، برای آن که این الکترونها بتوانند به شبکه برسند، به انرژی جنبشی معادل با پتانسیل اعمال شده به شبکه نیاز دارند. انرژی جنبشی یک الکترون ولت متناسب است با اختلاف پتانسیل یک ولتی میان شبکه و کاتد. همانطور که الکترون به تدریج به شبکه نزدیک میشود، انرژیاش نیز به دلیل اختلاف پتانسیل بین شبکه و کاتد، رفته رفته افزایش مییابد. برخورد الاستیک اتمهای جیوه، زمان رسیدن الکترونها به شبکه را افرایش میدهد اما بر انرژی جنبشی این الکترونها
هنگامی که ولتاژ شبکه به ۴.۹ الکترون ولت میرسد، انرژی الکترونها در نزدیکی شبکه به ۴.۹ الکترون ولت میرسد. در این حالت برخورد الکترونها در نزدیکی شبکه، غیرالاستیک شده و به دلیل از دست دادن انرژی جنبشی، حرکتشان بسیار آهسته میشود. انرژی جنبشی این الکترون هنگامی که به شبکه میرسند به قدری کاهش یافته که نمیتوانند مسیر بعدی به سمت آند را ادامه دهند. بنابراین جریان آند کاهش مییابد. با افزایش مجدد ولتاژ شبکه، انرژی
== نظریۀ کوانتومی اولیه ==
فرانک و هرتز در حالی آزمایشهای خود را در سال ۱۹۱۴ منتشر کردند که از مدل اتمی بور که توسط نیلز بور در سال ۱۹۱۳ منتشر شده بود، بیاطلاع بودند. مدل بور توانسته بود خصوصیات اپتیکی اتم هیدروژن را به خوبی توجیه کند.
فرض اساسی مدل بور، در مورد انرژیهای پیوند محتمل یک الکترون به هستهٔ اتم است. اگر برخورد با ذرهٔ دیگر این حداقل انرژی پیوند را فراهم کند، اتم میتواند [[یونیزه]] شود. در این حالت یک الکترون از اتم جدا شده و یونی با بار مثبت باقی میگذارد. این تصویر مشابه با رابطهٔ اجرام آسمانی و زمین است. هر کدام از این اجرام که در حال چرخش به دور زمین هستند، مدار خودشان را دارند. از سوی دیگر داشتن هر فاصله و یا انرژی پیوندی نیز امکانپذیر است. بدین معنا که این مدارها میتوانند شعاعهای مختلفی داشته باشند. از آنجا که یک الکترون با نیرویی مشابه با این اجرام به هسته مثبت اتم جذب میشود، محاسبات کلاسیک اولیه پیشنهاد کرده بود که داشتن هر میزان انرژی پیوندی برای الکترونها امکانپذیر است. اما بور فرض کرد که تنها انرژیهای پیوند مشخصی میتواند وجود داشته باشد. این انرژیها متناسب با سطوح انرژی کوانتومی الکترون هستند. الکترون
فرانک و هرتز پیشنهاد کرده بودند که مشخصۀ ۴.۹ ولتی در آزمایش آنها به دلیل یونیزاسیون اتمهای جیوه در اثر برخورد با الکترونها است. در سال ۱۹۱۵ بور مقالهای را منتشر کرد که در آن به این نکته اشاره شده بود که اندازهگیریهای فرانک و هرتز با فرض وجود سطوح کوانتومی در مدلی که برای اتمها پیشنهاد داده بود، مطابقت دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|نشانی=https://www.worldcat.org/oclc/769989390|عنوان=Niels Bohr and the quantum atom : the Bohr model of atomic structure, 1913-1925|نام خانوادگی=Kragh|نام=Helge|ناشر=|سال=2012|شابک=9780199654987|ویرایش=First edition|مکان=Oxford|صفحات=144|oclc=769989390}}</ref> در مدل بور الکترون درون جیوه که در پایینترین سطح انرژی قرار دارد، بر اثر برخورد، به سطح انرژی کوانتومی بالاتری برانگیخته میشود. مدل بور همچنین پیشبینی کرده بود که در اثر بازگشت این الکترون برانگیخته به سطح انرژی پایینتر نوری گسیل خواهد شد. طول موج این نور متناسب با تفاوت انرژی سطوح انرژی اتم خواهد بود. مشاهدهٔ فرانک و هرتز مبنی بر خروج نوری با طول موج ۲۵۴ نانومتر با دیدگاه بور مطابقت داشت. فرانک و هرتز این دیدگاه را در سال ۱۹۱۸ و در انتهای جنگ جهانی اول، برای تفسیر آزمایش خود استفاده کردند.<ref name=":1"/>
|