پرسفونه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴:
| وابستگان= آریون
}}
'''پرسفونه''' {{به یونانی|Περσεφόνη}} {{انگلیسی|Persephone /pərˈsɛfəni/; pər-SEF-ə-nee}} در [[اسطورههای یونان]] دختر [[زئوس]] و [[دمتر]]، و
[[رومی]]ها او را با نام ''[[پروسرپینا]]'' میشناسند. نام او به معنی «''کسی که نور را نابود ساخت''» است.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.theoi.com/Khthonios/Persephone.html |عنوان = Persephone Greek queen of Underworld | ناشر = theoi project |تاریخ = |کد زبان=en | تاریخ بازدید = October 3, 2015}}</ref>▼
هنگاهی که پرسفونه، دختر باکرهٔ دمتر، در میان مرغزارها در جلگهٔ [[انّا]]{{efn|Enna}} واقع در [[سیسیل]]<ref>{{پک|نام=سعید|نام خانوادگی=فاطمی|ص=۱۱۹ـ۱۲۰}}</ref> همراه با دیگر دوستانش در حال بازی و تفریح بود، زمین گلی عجیب را سر راه او رویاند.<ref>{{پک|Robin, Hard|ک=کتاب|ص=صفحه}}</ref>
▲[[رومی]]ها او را با نام ''[[پروسرپینا]]'' میشناسند. نام او به معنی «''کسی که نور را نابود ساخت''» است.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.theoi.com/Khthonios/Persephone.html |عنوان = Persephone Greek queen of Underworld | ناشر = theoi project |تاریخ = |کد زبان=en | تاریخ بازدید = October 3, 2015}}</ref>
پرسفونه فرزند ربوده
هنگامی که زمین زیر پای پرسفونه دهان گشود و او را به هادس رهنمون شد، پرسفونه فریادی از وحشت برآورد که دمتر صدای او را شنید و مشعل به دست، به جستجوی دختر خویش برآمد: کاری که در مراسم آئینی کورئه کاربرد یافت. سرانجام هلیوس آشکار کرد که چه اتفاقی افتادهاست. دمتر بسیار خشمگین شد و خود را در تنهایی اسیر کرد، و بدین سبب زمین، حاصلخیزی خود را از دست داد. زئوس با دانستن این که این موضوع بیشتر از این نمیتواند ادامه پیدا کند، [[هرمس]] را نزد هادس فرستاد تا پرسفونه را آزاد کند. هادس با بی میلی این درخواست را قبول کرد. اما قبل از اینکه او آنجا را ترک کند، به او یک انار داد و وقتی او آن را خورد، ناچار بود نیمی از سال را نزد هادس در جهان زیرین باشد و نیمی را نزد مادرش روی زمین. وقتی پرسفونه نزد هادس است، دمتر دست از کار میکشد و به گیاهان اجازهٔ رشد نمیدهد و به کُنجی میرود و بازگشت دخترش را انتظار میکشد و با بازگشت پرسفونه، دوباره به جهان میپردازد و از زمین گیاه میروید و جهان دوباره بارآور میشود. صدای پای پرسفونه که نزد مادرش بازمیگردد، برای زمین و گیاهان و حیوانات و جانوران آن به مانند پیک بهار است.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = Micha F. Lindemans |نشانی = http://www.pantheon.org/articles/p/persephone.html |عنوان = Persephone | ناشر = pantheon.org |تاریخ = |کد زبان=en | تاریخ بازدید = October 3, 2015}}</ref>
|