ابن سینا: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Evanescence12 (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏زندگی: با توجه به دانش اندکی که از دیار خویش داشتم لازم دانستم درباره گرگان مطلبی به این صفحه اضافه کنم، گرگان شهر نبوده بلکه به زبان حال استان بوده است
Evanescence12 (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۷۴:
چندی پس از این روزها پدرم در گذشت و روزگار احوال مرا دگرگون ساخت من از بخارا به [[گرگانج]] [[خوارزم]] رفتم. چندی در آن دیار به عزت روزگار گذراندم نزد فرمانروای آنجا نزدیکی پیدا کردم و به تألیف چند کتاب در آن شهر توفیق یافتم پیش از آن دربخارا نیز کتاب‌هایی نوشته بودم.
 
در این هنگام اوضاع جهان دگرگون شده بود ناچار من از گرگانج بیرون آمدم مدتی همچون آواره‌ای در شهرها می‌گشتم تا به جرجان (جرجان یا گرگان "به زبان یونانی معروف به هیرکان" ایالتی بوده که از شهر [[کردکوی|کردکودی]] تا [[گنبد کاووس]] قغلیفعلی امتداد داشته و مرکز آن [[استرآباد]] بوده است) رسیدم و از آنجا به دهستان رفتم و دوباره به جرجان بازگشتم و مدتی در آن شهر ماندم و کتابهایی تصنیف کردم. [[ابوعبید جوزجانی]] در جرجان به نزدم آمد.
 
ابو عبید جوزجانی گوید: این بود آنچه استادم از سرگذشت خود برایم حکایت کرد. چون من به خدمت او پیوستم تا پایان زندگی با او بودم. بسیار چیزها از او فرا گرفتم و بسیاری از کتاب‌های او را تحریر کردم استادم پس از مدتی به [[ری]] رفت و به خدمت [[مجدالدوله]] از فرمانروایان [[دیلمیان|دیلمی]] درآمد و وی را که به [[بیماری سودا]] دچار شده بود درمان کرد و از آنجا به [[قزوین]] و از قزوین به [[همدان]] رفت و مدتی دراز در این شهر ماند و در همین شهر بود که استادم به وزارت [[شمس‌الدوله دیلمی]] فرمانروای همدان رسید. در همین زمان‌ها استادم کتاب [[قانون در طب|قانون]] را نوشت و تألیف کتاب بزرگ [[شفا (کتاب)|شفا]] را به خواهشِ من آغاز کرد. چون ''شمس الدوله'' از جهان رفت و پسرش جانشین وی گردید؛ استاد وزارتِ او را نپذیرفت و چندی بعد به او اتهام بستند که با فرمانروای [[اصفهان]] مکاتبه دارد و به همین دلیل به زندان گرفتار آمد. ۴ ماه در زندان بسر برد و در زندان ۳ کتاب به رشته تحریر درآورد. پس از رهایی از زندان مدتی در همدان بود تا با جامه [[درویشان]] پنهانی از همدان بیرون رفت و به سوی اصفهان رهسپار گردید. ''من و برادرش و دو تنِ دیگر'' با وی همراه بودیم. پس از آنکه سختیهای بسیار کشیدیم به اصفهان درآمدیم. [[ابوجعفر دشمنزیار|علاءالدوله]] فرمانروای اصفهان استادم را به گرمی پذیرفت و مقدم او را بسیار گرامی داشت و در سَفَروحَضَر و به هنگام جنگ و صلح، استاد را همراه و همنشینِ خود ساخت. استاد در این شهر ''کتاب شفاء''را تکمیل کرد و به سال [[۴۲۸ (هجری قمری)|۴۲۸]] در سفری که به همراهی علاءالدوله به همدان می‌رفت، بیمار شد و در آن شهر در گذشت و به خاک سپرده شد. او با روش‌های اندیشمندانه بیماران را درمان می‌کرد.
خط ۲۱۱:
== منابع ==
* {{یادکرد |کتاب= دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه|نویسنده= انوشه، حسن (به سرپرستی)|ناشر =سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی|چاپ= اول (ویراست دوم)|شهر=[[تهران]] |سال=۱۳۸۰|شابک=964-422-417-5 (جلد اول)}}
* [http://www.w3-i.com/rp/ibnsinap.htm بیهقی، پورفندق، {{به عربی|تتمه صوان الحکمه}}، بخش زندگی‌نامه خودنوشت و اضافات ابوعبید جوزجانی][[زبان عربی|عربی]][[زبان عربی|عربی]][[زبان عربی|عربی]]
* {{یادکرد | کتاب= نام نامهٔ موسیقی ایران زمین جلد سوّم| نویسنده= ستایشگر، مهدی| ناشر= اطلاعات| چاپ=اوّل| شهر=تهران| سال=۱۳۷۶| شابک=964-423-377-8(جلد ۳)}}
* مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران