یوهان کرایف: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Wikimostafa (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۵۴:
'''مصدومیت'''
در فصل ۱۹۷۰–۱۹۶۹ برای دومین بار فاتح هردو جام باشگاهی هلند شد. در فصل بعد برای اولین بار به شدت مصدوم شد. پس از انجام یک عمل جراحی در دیدار مقابل آیندهوون در ۳۰ اکتبر ۱۹۷۰ به میدان بازگشت. در این بازی برای اولین مرتبه، شماره ۱۴ اسطورهای را به تن کرد، چراکه
'''مرد سال فوتبال اروپا'''
خط ۲۰۹:
'''سه: در زندگی'''
یوهان را با ساختارشکنی و ضد جریان بودنش میشناختیم. میگفت «به من یاد داده بودند هر چیزی را قبول نکنم و قبول هم نکردم». حاضر نشد در جام جهانی ۱۹۷۴ پیراهن آدیداس را برتن کند چرا که خودش با پوما قرارداد بسته بود. از حمله به ژنرال فرانکو ابایی به دل راه نداد و در جام جهانی ۱۹۷۸ به دلیل مسائل خانوادگی و تهدید که در مطلب بالا نیز به آن اشاره شد تیم ملی را همراهی نکرد (که اگر کرده بود برابر تیم ملی ایران به میدان رفته بود). آدم اهل حرف زدن بود. حرف و حرف و اظهار نظر و اظهار نظر. در میدان، کنار میدان، روی نیمکت، روی سکوها، برابر میکروفونها، برابر دوربینها. کتابی در مورد او درآمد تحت عنوان «باید شوت بزنی و در غیر این صورت گل نمیزنی». کتابی با بخشهای فوتبالی و اجتماعی و سیاسی. بخشی
میگفتند فوتبال را بهتر از هر کسی میفهمید، ولی چیزهای دیگر را هم خوب درک میکرد. میگفتند یک بار در شیکاگو که سوار تاکسی شده به راننده گفته بهتر میداند چه جوری راهی وسط شهر شوند. میگفتند پیش از عمل بای پس قلبش با جراحش در مورد جزئیات عمل جراحی بحث کرد. میگفتند به پرستارهای بچه تازه به دنیا آمده اش نشان داد چطور باید یک نوزاد را تر و خشک کنند. او مثل همه فیلسوفهای بزرگ، تناقض را هم به رخ میکشید. میگفت «شانس هم برای خودش منطقی دارد». میگفت «ایتالیاییها نیستند که در میدان شکست تان میدهند، شما هستید که مغلوب شان میشوید». میگفت «بازی فوتبال، ساده است ولی بازی کردن ساده خیلی سخت است».
خط ۳۷۹:
=== تلفظ هلندی و آلمانی ===
هلندیها، آلمانیها و خود کرایف نام خود را کغایف یا keghayf که
== کتاب ==
|