پروژه امکیاولترا: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز ←top: اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز ←top: اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۱۸:
آیا از صدای افتادن سکه یا یک تاس مغز میتواند تخمین بزند کدام جهت تاس یا سکه افتادهاست غیر از انتظار نیست. یا از نحوه زنگ زدن بفهمد چه کسی پشت درب است. اما نکته مهم این است که مطالعه امواج مغزی شبیه به تصویر مات تلویزیون است. هرچند مطالعه امواج بررسی بسیار موشکافانه و دقیقتری از اطلاعات مغز در اختیار میگذارد اما برای حدس زدن یک تصویر در تلویزیون وضوح مشخصی لازم است و این موشکافی بینهایت نیست.
برای مثال شاید تمام فیزیکدانان جواب نظریه نهایی فیزیک را در ذهن خود داشته باشند اما چون اصول مطالعه امواج مغزی از اصول امواج و نظریه کوانتوم پیروی میکند و خاصیت تمام امواج یکی است و مبتنی بر [[اصل عدم قطعیت]] و وضوح نسبی و عدم شفافیت مطلق است هیچ میانبری و تکنولوژی راحتی شبیه واسط مغز رایانه موجب تکینگی فناوری و کشف یک شبه اسرار خلقت نمیشود هرچند میتواند موجب سرقت فوری اطلاعات گردد. اما نکته جالب این است که بررسی این اطلاعات برای پیشبرد علم و در کنار هم گذاشتن و تحلیل و ترکیب آنان زمانبر است و در کل در طی زمان طولانی میتواند موجب پیدا کردن سوزن در انبار کاه و به جلو راندن علم گردد (در صورتی که برای سرقت اطلاعات حافظه و اطلاعات پیش پا افتاده که نمیتوان آنان را اسرار خلقت نامید زمان بسیار بسیار کوتاهی مورد نیاز میباشد).
نکته مهم این است که بسیاری از عناصر مثلاً پلاتین که یک عنصر معمول در پزشکی هست در موقع گذر از گیتها کاملاً قادر به آشکارسازی نیستند و معمولاً تغییرات میدانهای الکترومغناطیسی و آشکارسازی در حضور این عناصر نسبی هستند. پس در نتیجه اشعه ایکس یا رادیولوژی یا هر تکنیک و طول موج طیف تابیده شدهای که قادر به عبور از واسط مغز رایانه را نداشته باشد منطقا موفقیت بیشتری در کشف هرگونه عنصر خارجی نسبت به روشهای دیگر مانند اندازهگیری تغییرات الکترومغناطیسی در حضور واسط را دارد. هر گونه جسم و واسطی احتیاج به منبع تغذیه دارد و تنها کاندیدا برای تغذیه طولانی مدت باتریهای بتاولتیک که برای باتری قلب بکار میروند هستند و عمر طولانی بیشتر از ده سال دارند. هرگونه منبع تغذیه حتی باتری بتاولتیک بناچار موجب تولید گرما میشود. پس اختلاف دمای ناچیز هرچند مشهود بین تراشه و قسمتهای مختلف همجوار همیشه وجود دارد.
مطمئناً اندازه تراشه و آلیاژ بکار برده شده با روشهای کنونی رادیولوژی و پزشکی و تصویر برداری مغزی قابل تشخیص نیستند. هرچند قوانین موج و اپتیک و فاصله آنتن گیرنده و فرستنده احتمال فرستنده ماهواره ای را
آیا امواج و ارتباط نورونها و سیکل آنها میتوانند کار یک دارو را دقیقاً تقلید کنند و آیا باعث ترشح یک ماده شیمیایی خاص یا حتی هورمون خاص در بدن میشوند؟ چندین نوع مواد شیمیایی ارتباط بین سلولهای عصبی را تحت کنترل دارند. آیا یک ماده شیمیایی اگر بتواند یک موج خاص مغز را بوجود بیاورد برعکس این امر ممکن است؟ آیا سیستم عصبی ناخودآگاه بدن مثلاً عضلاتی که هیچ ربطی به سیستم خودآگاه ندارند مانند عضلات قلب و سیستم گوارشی میتوانند با تحت کنترل درآوردن سیستم عصبی مهار شوند؟ آیا زخم شدن یا تاول زدن قسمت خاصی از بدن میتواند فقط از طریق واسط مغز رایانه و کنترل تمام عیار سطح فوقانی زیر پوست سر
نهایتاً اصول مکانیک کوانتومی میگوید اگر پروژه ذهن خوانی برای کشوری انجام شود هر چند در بعضی مکانها یا با بعضی توریها مثلاً طوری بدور مکانهای نظامی امواج تا حدودی مختل میشوند اما داستان مثل ورود یک ویروس به یک کشور است و ویروس در جا فرد را گیج میکند. اصول میگویند این داستان جنگ اطلاعات در برابر اطلاعات است و نمیتوان کلکی به سیستم زد. در مکانهایی امواج مختل میشوند اما ویروس یا تزریق تراشه دوباره از سر گرفته میشود. اصول مهمتر از تفکر و محاسبه حالتهاست.
|