{{نقل قول|''من هرگز تصور نمیکردم آقا محمد خان با این همه لشکر به ما حمله کند و نیز فکر نمیکردم او شخصاً فرماندهی سپاه را به عهده بگیرد و شخصاً در جمع مهاجمین حضور یابد.<ref name="che">{{پک|گلابزاده|۱۳۹۰|ک=۲۰ هزار جفت چشم، فرش قرمز خان قاجار}}</ref>''}}
===کلهمنار===
پس از مسلط شدن لطفعلی خان زند بر کرمان در سال ۱۲۰۹ه.ش کرمان تحت محاصره شدید نیروهای اقامحمدخانآقامحمدخان قاجار واقع شد. تاجایی که بیش از نیمی از ساکنان شهر به هلاکت رسیدند. در زمانی که نیروهای خان قاجار به ناچار درتدارک غقبعقب نشینی وبازگشتبازگشت بودند یکی از سرداران بنام [[نجفقلی خان]] توافق کرد تا دسته ای از قشون قاجاری را ازطریق یکی از سنگرهای تحت حفاظتش وارد شهرکند واین دسته باباز نمدنتمدن دروازه ای که ساخنمانیساختمانی ناقص داشت شرایط ورود تمام سپاهیان به شهرراشهر را هموار ساخت پس از افتادن شهر به دست ارتش خان قاجار لطفعلی خان به همراه عده ای از یاران وفادروفادار خود به شهر بم گریخت روز اول مرردمرد استقبال واز نهایت احترام دربار بم برخوردارشد اما بعداز این که [[محمد علی خان سیستانی]] حگمرانحکمران بم آگاه شد که برادرش گروگان اقامحمدخانآقامحمدخان است واپسنواپسین خان دودمان زند را تسلیم خواجه شاه قاجار کرد. نقل شده که درروز جشن سقوط سلسله زندیه اقامحمدخانآقامحمدخان مناره ای از سر هواداران لطف علی خان زند برپا کرد که عدهٔ ان در منابع مربوط متفاوت ذکر شدهاست اما همهٔ مآخذ متفقالقول از فراوانی وفجیعو فجیع بودن ان خبر دادهاند. منطبق با مشاهدات [[ستوان هنری پاتینجر]] آثار ان تاسه دهه پس از وقوع ان موجود بودهاست.<ref>{{پک|پاتینجر|۱۳۴۸|ک=سفرنامه پاتینجر|ص=۲۵۴–۲۵۶}}</ref>