ارمنی‌های ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ارمنی های ازنا اضافه شد
خنثی‌سازی ویرایش 25128416 توسط 46.225.7.168 (بحث)، ابرابزار
برچسب: خنثی‌سازی
خط ۱۱۵:
}}
 
'''ایرانی‌های ارمنی''' یا '''ارمنیان ایران''' یا '''ایرانیان ارمنی‌تبار''' {{ارمنی|իրանահայ}} گروه قومی از شهروندان [[ایران]] هستند که در [[تهران]]،تهران، [[تبریز]]،تبریز، [[اصفهان]] و سایر شهرها سکونت دارند. جمعیت آنان در ایران بین ۸۰ تا ۱۲۰ هزار نفر است. ایرانیان ارمنی بزرگترین گروه مسیحیان ایران هستند.
 
== تاریخ ==
{{اصلی|ارمنستان صفویه-افشاریه-قاجاریه}}
بسیاری از مناطق [[آذربایجان]] از دیرباز محل سکونت ارمنی‌ها بوده‌است<ref>{{cite book |last=Brill |first=E.J. |editor1-last=Houtsma |editor1-first= M. Th.|date=1993 |title=First Encyclopaedia of Islam, 1913-1936 |url= https://books.google.com/books?id=Va6oSxzojzoC&pg=PA181&lpg=PA181&dq=armenian+long+history+in+maku&source=bl&ots=ItSLvK9f5Z&sig=tyNJj3_NyXBlJ6e9L5A9g7jF1Ms&hl=en&sa=X&ved=0ahUKEwjZ5LGW4NnMAhWGkCwKHTZYAgAQ6AEINzAE#v=onepage&q=armenian%20long%20history%20in%20maku&f=false|location= |publisher= |volume=5 |page=578 |isbn= }}</ref><ref>{{cite book |last=Hovannisian |first=Richard G. |date=1999 |title=Armenian Van/Vaspurakan |url= http://www.worldcat.org/title/armenian-vanvaspurakan/oclc/469766293?referer=di&ht=edition Armenian Van/Vaspurakan|location=Costa Mesa, California |publisher=Mazda Publishers|page= |isbn=1-56859-130-6}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = [[آندرانیک هویان|هویان]]|نام = آندرانیک | عنوان = کتاب ارمنیان ایران| ترجمه = | جلد = | سال = | ناشر = مرکز بین‌المللی گفتگوی تمدنها با همکاری انتشارات هرمس|مکان = | شابک = | صفحه = ۱۱| پیوند = | بازیابی = }}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = غوگاسیان|نام = وازگن س.| عنوان = کتاب تاریخ ارامنه ایران| ترجمه = سعید کریم پور| جلد = | سال = | ناشر = انتشارات امیرکبیر|مکان = | شابک = | صفحه = ۱۲| پیوند = | بازیابی = }}</ref> وجود یکصد و هشتاد و هفت کلیسا و کلیسای کوچک (دَیر) ارمنی در نقاط مختلف آذربایجان، مانند [[قره کلیسا]] در [[دشت چالدران]] (دوره صفوی)، [[کلیسای استفانوس مقدس]] در جلفای ارس (سده نهم میلادی)، [[کلیسای زور زور]] در در چالدران (دوره صفوی)، [[کلیسای مریم‌مقدس دره‌شام]] (سدهٔ شانزدهم میلادی) و [[کلیسای موجومبار]] نشانه‌هایی از حضور ارمنیان در این منطقه است.
 
سال‌ها پیش از آنکه [[شاه عباس بزرگ]]، ارمنیان را به داخل فلات ایران کوچ دهد، بازرگانان ارمنی از طریق [[شیراز]] و [[بندرعباس]] با [[هندوستان]] داد و ستد داشتند. «[[هایک عجمیان]]»، محقق نام آشنای ارمنی، شش دهه پیش در قبرستان ارمنیان شیراز در [[باباکوهی (کوه)]]، سنگ مزارهایی از ارمنیان یافت که تاریخ ۱۵۵۰ میلادی داشتند. این امر نشان می‌دهد که حداقل پنجاه سال پیش از مهاجرت اجباری بزرگ ارمنیان بازرگانان ارمنی در شیراز مستقر بوده و کلیسا و خانه‌هایی داشتند.
خط ۱۳۹:
ارمنیان ساکن در نواحی [[روستا]]یی به [[کشاورزی]]، [[دامداری]] و باغداری و ارمنیان جلفا به داد و ستد اشتغال یافتند. به موجب اعتماد خاصی که شاه عباس به تجار ارمنی داشت آنان را جهت صدور ابریشم که دراختیار خود شاه بود به خدمت گرفت. پس از درگذشت شاه عباس اوضاع ارمنیان دگرگون شد. جانشینان شاه عباس به آزار و اذیت تجار ارمنی پرداختند و مالیات‌های بسیار سنگینی به دارائی‌های آنان بستند.
 
در دوران حکومت [[نادرشاه]] هم ارمنیان از شرایط مساعدی بهره‌مند نبودند، به عنوان مثال، ناچار بودند سالیانه ۶۰٬۵۰۰ نادری به حکومت غرامت بپردازند و بدین ترتیب بدنبال اعمال ناشایست عمال [[نادرشاه]] برخی از ارمنیان به [[هندوستان]]، [[هندوچین]] و [[جاوه]] مهاجرت کردند. در برخی از نواحی ایران، ارمنیان حق نداشتند سواره وارد شهر شوند و فقط می‌توانستند به مشاغلی چون زرگری، نجاری، تجارت و تهیه شراب اشتغال یابند.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = [[ژان دیولافوا|دیولافوا]]|نام = ژان| عنوان = ایران، کلده و آشور| ترجمه = علی محمد فره وشی| جلد = | سال = ۱۳۶۱| ناشر = کتابفروشی خیام|مکان = تهران| شابک = | صفحه = ۲۱۷| پیوند = | بازیابی = }}</ref>.
 
در دوران قاجار تحول قابل ملاحظه‌ای در اوضاع ارمنیان ایران حادث شد و به دنبال خدمات ارزنده آنان در دوران مشروطیت، آنان سرانجام حقوق یک شهروند ایرانی که سال‌ها از آن محروم بودند را یافتند.
خط ۱۴۹:
[[پرونده:Saint Mary Park in Tehran 2011.jpg|بندانگشتی|200px|پارک مریم مقدس]]
بنا به گزارشی، در سال ۱۷۵۰ میلادی تعدادی از ارمنی‌ها در دروازه [[شاه عبدالعظیم]] تهران ساکن بودند، از این رو می‌توان گفت که ارمنی‌ها پیش از جلوس [[کریم‌خان زند]] به سلطنت در سال ۱۱۶۳ ه‍.ق و در زمان [[نادرشاه]] افشار به تهران آمده بودند. این گروه باید نخستین گروه از ارمنی‌هایی باشند که به قصد رهایی از رفتار بد نادرشاه و کارگزارانش از جلفا به تهران مهاجرت کرده بودند. اندک اندک با مهاجرت ارمنی‌ها از سایر شهرهای ایران مانند:
تبریز و جلفای اصفهان و سلماس و حتی از [[قفقاز]] و [[ارمنی‌های ترکیه]] بر تعداد خانواده‌های ارمنی ساکن تهران افزوده شد. در سال ۱۷۶۸ میلادی در زمان سلطنت [[کریم‌خان زند]]، ارمنی‌های تهران اولین کلیسای خود را به نام [[کلیسای تادئوس و بارتوقیمئوس مقدس]] در تهران، خیابان مولوی، بازار حضرتی، کوچه ارامنه بنا کردند. اکثر ارمنی‌ها این محله صنعتگر بودند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://oldfarsi.hooys.com/Aramaneye_Iran/F_124_Tarikhe_Eskane_Aramane_Dar_Tehran.htm |عنوان = تاریخ مختصر اِسکان ارامنه در شهر تهران| ناشر = |تاریخ = |تاریخ بازدید = ۱۶ اکتبر ۲۰۱۸}}</ref>.
 
در نخستین سال‌های سلطنت [[قاجار]]، ارمنی‌های تهران در سه ناحیه از شهر مستقر شده بودند، یک گروه در [[دروازه‌های تهران|دروازه شاه عبدالعظیم]] و گروه دیگر در محله [[دروازه قزوین]] (حوالی میدان وحدت اسلامی کنونی) و محله توس که اکنون [[خیابان مخصوص]] نامیده می‌شود. ظاهراً [[آقامحمدخان قاجار]] هشت خانوار از ارمنی‌هایی را که در [[قره‌باغ]] اسیر کرده بود به تهران آورده و در محله دروازه قزوین سکونت داد. این چند خانواده با اجازه شاه، در سال (۱۷۹۵–۱۷۹۰ میلادی) کلیسایی به نام [[کلیسای سورپ گئورگ]] در آن محله برای خود ساختند.<ref>آلمار هوسپیان، نگاهی به زندگی ارمنیان تهران در گذشته نزدیک، سالنامه رافی، جلد اول، ۱۹۶۹م، ص ۲۶۷</ref>
 
=== قزوین و ازنا ===
با توجه به مطلبی از «عالم آرای [[شاه اسماعیل یکم|شاه اسماعیل]]» می‌توان برداشت نمود که شمار گرجیانی که در سپاه شاه اسماعیل وارد شدند چنان فراوان بوده‌اند که محمدی سلطان ترکمان حاکم یاغیقراحمید که از سوی شاه اسماعیل منصوب شده بود، نامه‌ای به اسکندرخان کُرد محمودی داده و در صورت یاری به او در جهت شکست دادن شاه اسماعیل، مژدهٔ به دست آوردن غنایم فراوان به همراه سربازان [[مردم گرجی|گرجی]] مرصع پوش را می‌دهد. اسرای وی اغلب از شریف زادگان ازنائوری بودند که به همراه [[مردم آذری|آذری]] ها و [[مردم ارمنی|ارامنه]] در منطقه [[قزوین]] و [[ازنا]] و روستاهای [[آقبلاغ (ازنا)|آقبلاغ]]، [[گرجی (ازنا)|گرجی]]، [[کرتیلان]]، [[کهریز (ازنا)|کهریز]]، [[قشلاق گنجه]] و [[زرنان (ازنا)|زرنان]] و... ساکن شدند. از زمان ورود ارمنی‌ها به شهر قزوین اطلاعات دقیقی در دست نیست. بر پایه پژوهش‌های ایرانی‌ها و علاقه‌مندان ارمنی، با بهره‌گیری از پاره‌ای تألیفات و اسناد و مدارک بایگانی‌های مختلف، دستاوردهای اندکی فراهم شده‌است. نخستین اطلاعات از کوچ ارمنی‌ها به قزوین را در سال ۱۶۰۵ میلادی نوشته‌اند.<ref name="ReferenceA">گلریز، سیدمحمدعلی، مینودر یا باب‌الجنهٔ قزوین، قزوین، انتشارات طه، ۱۳۶۸، جلد:یکم، دانشگاه تهران، ۱۳۳۷، صفحه:۵۱۲</ref>
 
در سفرنامهٔ [[برادران شرلی]] نیز آمده‌است که در ۲۳ ژوئیهٔ ۱۶۳۸ میلادی سفیر یا فرستادهٔ دولت انگلیس به نام «سِر دِر مرکتن»<ref>Sir Der Merketin</ref> در قزوین فوت کرده و او را در گورستان ارمنی‌های شهر به خاک سپردند و (ارمنی‌ها با کشیش خود در این امر هیئت انگلیسی را معاونت کرده‌اند).<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = |نام = | عنوان = سفرنامهٔ برادران شرلی در زمان شاه عباس کبیر| ترجمه = آوانس با مقدمه و توضیحات دکتر محبت آیین| جلد = | سال = ۱۳۵۷| ناشر = منوچهری|مکان = تهران| شابک = | صفحه = ۱۹۱| پیوند = | بازیابی = }}</ref>.
 
[[ژان شاردن|شاردن]] فرانسوی در سال ۱۶۷۴ میلادی در دوره پادشاهی [[شاه سلیمان]] صفوی از قزوین دیدن کرده و ارمنیان شهر را چهل خانواده نوشته‌است.<ref>Voyage de Chevalier Chardin en Perse, ed, L.Langels. Paris p. 400</ref> جهانگرد دیگر اروپایی به نام کرنی لوبروئن<ref>Coruelle le Bruyn</ref> در سفرنامهٔ خود (۱۷۰۷ میلادی) آورده‌است:<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = لوبروئن|نام = کرنی | عنوان = سیمای تاریخ و فرهنگ قزوین| ترجمه = | جلد = دفتر دوم| سال = | ناشر = |مکان = | شابک = | صفحه = ۱۱۵۱| پیوند = | بازیابی = }}</ref>{{نقل قول|<small>'''ارمنیان در این شهر زندگی می‌کنند و دارای یک نمازخانه (شاپل) هستند که از دور شبیه کبوتردان ([[کبوترخانه]]) است. '''</small>}}
 
بدین سان روشن است که از سال ۱۶۰۵ میلادی از زمان کوچ ارمنیان به قزوین تا سال ۱۷۰۷ میلادی، شهر قزوین یک سده پذیرای مهاجران ارمنی بوده‌است و این مهاجران مسیحی در شهر شیعی ـ اسلامی قزوین، به گونهٔ یک اقلیت دینی دارای محله و اماکن زندگی و کلیسا و گورستان ویژه بوده و با داشتن مشاغل و حرفه‌هایی چند، در آرامش زندگی کرده و فرزندانشان نیز از آموزش‌های قومی، دینی و زبانی برخوردار شده‌اند.
مورخان ایرانی نیز بر این قول بوده‌اند که (ارمنیان ظاهراً از زمان شاه عباس دوم به قزوین آمده‌اند)<ref name="ReferenceA" /> و سال بنای کلیسای قزوین به نام ''کلیسای هریپسیمه مقدس'' را سال ۱۶۷۶ میلادی تشخیص داده‌اند.
 
نقش بازرگانی ارمنیان قزوین بسیار چشم گیر بوده، در دورهٔ ناصری، «هارتون تومانیانس» و برادرش در قزوین تجارتخانه و صرافی داشتند و با روس‌ها و بانک استقراضی نیز در ارتباط بودند. «آرامیان» و «بدل آرزومانیان» هم که از بازرگانان بنام بودند، در قزوین دفتر و دستگاه داشتند.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = معتضد|نام = خسرو | عنوان = حاج امین الضرب، تاریخ تجارت و سرمایه‌گذاری صنعتی در ایران| ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۶۶| ناشر = انتشارات جانزاده|مکان = تهران| شابک = | صفحه =۶۴۵–۶۴۸ | پیوند = | بازیابی = }}</ref>. در کتاب سیمای تاریخ و فرهنگ قزوین آورده‌است: {{نقل قول|<small>''' دههٔ آخر سده نوزدهم معرف دوران فعالیت قابل توجه ارمنی‌ها در قزوین است. در این دهه تنی چند از بازرگانان ارمنی نقش مؤثری درداد و ستدهای بازرگانی، به ویژه با [[روسیه]]، برعهده داشته‌اند. تجارتخانه‌های ''برادران تومانیان [تومانیانس] آرارات، برادران برخورداریان (سیمون و میکائیل خان) و برادران آرزومیان'' به کار صادرات [[خشکبار]] و وارد کردن پارچه و ظرف‌های چینی می‌پرداختند.'''</small>}}
«آدریس خان» ملقب به (تاجر باشی)، «سهراب خان، هاکوپ خان و کاراپت خان» نیز از جمله بازرگانان مشهور ارمنی ساکن قزوین بودند. نامه‌های متعددی با مهر برجسته از شرکت تجارتی برادران تومانیان [تومانیانس] در آرشیو کلیسای وانک وجود دارد.»<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = لوبروئن|نام = کرنی | عنوان = سیمای تاریخ و فرهنگ قزوین| ترجمه = | جلد = دفتر دوم| سال = | ناشر = |مکان = | شابک = | صفحه = ۱۱۵۲–۱۱۵۳| پیوند = | بازیابی =}}</ref>
 
=== شهرکرد ===
خط ۲۰۶:
 
بدین ترتیب در سال ۱۶۰۴ میلادی شاه عباس نزدیک به سیصد و پنجاه هزار تن از ارمنیان را کوچاند ولی تنها پنجاه هزار تن آن‌ها به زاینده رود در جلفا رسیدند. بعد از [[جنگ‌های ایران و روسیه در دوره قاجار]] در سال ۱۸۲۸ میلادی و در نتیجه مذاکرات صلح و [[عهدنامه ترکمانچای]] ارمنی‌های ساکن ایران مجاز بودند طی فقط یک سال به ارمنستان و مناطق و روستاهای ارمنی [[قفقاز جنوبی]] مهاجرت کنند. در سال‌های ۱۸۲۸ و ۱۸۲۹ میلادی حدود چهل و پنج هزار نفر به آن مناطق مهاجرت کردند. در سال ۱۹۱۵ میلادی در طی [[مقاومت وان]] ۱۵۰۰۰ نفر از [[وان]] و [[ارمنستان غربی]] به سلماس و تبریز پناه بردند و بیشتر آنان به ارمنستان یعنی در زمان کشتار مسیحیان تبریز توسط عثمانی مهاجرت کردند و تعدادی از آنان هم در سال ۱۹۱۸ میلادی مهاجرت کردند.
طی سال‌های ۱۹۴۶ و ۱۹۴۷ میلادی از ایران حدود ۲۶۰۰۰ نفر به ارمنستان مهاجرت کردند.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = ملکمیان|نام = دکتر لینا| عنوان = کتاب تعاملات و تشابهات فرهنگی بین ایران و ارمنستان از دیرباز تاکنون| ترجمه = | جلد = | سال = تابستان ۱۳۸۹| ناشر = انتشارات نائیری|مکان = تهران| شابک = | صفحه = | پیوند = | بازیابی = }}</ref>.
 
== ارمنی‌ها در مجلس ==
خط ۳۳۱:
امیرکبیر در شوال ۱۲۶۶ه‍.ق اختیارنامه‌ای به جان داودخان داد که در قسمتی از اختیارنامه چنین نوشته‌است:
[[پرونده:Darolfonun WikiFa 1.jpg|بندانگشتی|چپ|250px| نمای سمت ورودی ساختمان دارالفنون پس از بازسازی کلی در سال ۱۳۸۹]]
«عالی جاه فطانت و ذکاوت همراه زیده المسیحین مسیوجان داود مترجم اول دولت علّیه ایران را مرقوم می‌شود که چون برای مکتبخانه پادشاهی که در مقر خلافت باهره بنیان شده‌است، شش معلم که کمال مهارت و وقوف داشته باشند و از قرار بتفصیل؛ معلم نظام پیاده یک نفر، معلم حکمت و جراحی و تشریح یک نفر، معلم هندسه یک نفر، معلم علم معدن یک نفر، معلم توپخانه یک نفر، معلم سواره نظام یک نفر ضرور و در کار است، لهذا آن عالیجناب از جانب شرافت جوانب اولیای دولت علّیه مأمور و مرخص است که به مملکت شما (اتریش) و پروس رفته، معلم هایمعلم‌های مزبور را از قرار تفصیل فوق تا مدت پنج تا شش سال اجیر کرده با مخارج آمدن و رفتن نوشته به آن‌ها داده هر قراری که عالی جاه به آن‌ها بدهد در نزد اولیاء دولت ابدمدت مقبول و ممضی است.
 
حرره فی شهر شوال ۱۲۶۶ه‍. ق»
خط ۳۴۵:
* دکتر بازیل
«بازیل که از او با نام‌های میناس، مانوک و بارسق یاد شده در ۱۴ ژوئن ۱۸۵۷م/۱۲۷۳ ه‍.ق در محله تبریزیان جلفای اصفهان دیده به جهان گشود و دوره ابتدایی را در مدرسه میناس، در جلفا طی کرد. در سال ۱۸۷۱م/۱۲۸۸ به هندوستان رفت، در کالج (سورپ پرگیچ) به تحصیل پرداخت و موفق به اخذ لیسانس شد. در سال ۱۸۸۰م وارد دانشکده پزشکی شد. در سال ۱۸۸۱م به انگلستان مسافرت کرد و در دانشکده پزشکی [[ادینبرو]] تحصیل کرد. در سال ۱۸۸۹م/۱۳۱۶ه‍.ق به تهران آمد و به عنوان استاد در رشته پزشکی دارالفنون به تدریس پرداخت. او مدت ۲۲ سال استاد و رئیس رشته پزشکی دارالفنون بود، و در طی این سال‌ها ۱۸۹ پزشک تحویل جامعه ایران داد.»
* [[سهراب ساگینیان|سهراب "«زورا"» ساگینیان]]
«متولد تبریز. ساگینیان پس از پایان تحصیلات در تبریز به کشور [[سوئیس]] رفت و در دانشگاه [[ژنو]] در رشته علوم سیاسی و اقتصادی به تحصیل پرداخت. پس از مراجعت به ایران در دارالفنون علوم سیاسی و اقتصادی تدریس می‌کرد.»
* دکتر گارابد پاپاریان
خط ۳۶۰:
 
=== شمشیرسازی ===
یکی از صنعتگران اسلحه ساز مشهور عصر فتحعلی شاه (خاچاطور ببوریان زرنشانی) بود. او از ارمنیان [[تفلیس]] بود که در ۱۸۲۶م در جنگ‌های ایران و روس در نزدیکی شهر [[ایروان]] به اسارت ایرانیان درآمد. چون در [[قفقاز]] بسیار مشهور بود برای اینکه ناشناس بماند خود را ''گورگن'' نامید. فتحعلی شاه به او لقب (اوستاباشی) داد و کارگاهی در اختیار او گذاشت.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = آلبویاجیان|نام = آرشاک | عنوان = تاریخ مهاجرت ارمنیان| ترجمه = | جلد = دوم| سال = ۱۹۵۵| ناشر = چاپ نور آستق|مکان = قاهره| شابک = | صفحه = ۲۶۰| پیوند = | بازیابی = }}</ref>.
 
=== تپانچه‌سازی ===
خط ۳۷۵:
از معروفترین خیاطان می‌توان به ''مارتینو توتوانیان'' و ''هوسپ تاتووسیان'' (هوسپ خیاط باش هم می‌گفتند) را نام برد.
 
مارتینو چند نشان از کشورهای مختلف دریافت کرده بود. ناصرالدین شاه نشان شیروخورشید به او اهداء داده بود.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = سرنا|نام = کارلا | عنوان = مردم و دیدنی‌های ایران| ترجمه = غلامرضا سمیعی| جلد = | سال = ۱۳۶۳| ناشر = انتشارات نشر نو|مکان = تهران| شابک = | صفحه = ۲۹۴| پیوند = | بازیابی = ۱۶ اکتبر ۲۰۱۸}}</ref>.
 
=== عکاسی ===
خط ۳۸۳:
از نخستین پزشکان ارمنی که در تهران به طبابت پرداختند [[داوید مگرچیان داویدیانس]] بود که نزد مقامات و مردم ایران به ''حکیم داودخان'' معروف بود. او در سال ۱۷۸۶م در [[استان آرارات]] متولد شد. برخی زادگاه او را شیراز و برخی دیگر در ارمنستان غربی می‌دانند. در سنین نوجوانی به [[هند]] سفر کرد و در شهر [[کلکته]] به تحصیل پرداخت و در سال ۱۸۱۲م فارغ‌التحصیل شد. او مدتی در ارتش [[انگلستان]] در کشور هند خدمت می‌کرد.
 
در سال ۱۸۳۱م به تهران آمد و پزشک مخصوص فتحعلی شاه شد. فتحعلی شاه داویدیانس را مفتخر به لقب خان و دریافت نشان شیر و خورشید گوهر ساخت. پس از درگذشت فتحعلی شاه، حکیم داودخان پزشک مخصوص محمدشاه قاجار شد. محمدشاه نیز حکیم داودخان را به دریافت نشان گوهر مفتخر کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = بامداد|نام = مهدی | عنوان = شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲،۱۳،۱۴| ترجمه = | جلد = پنجم| سال = ۱۳۵۷| ناشر = انتشارات کتابفروشی زوار|مکان = تهران| شابک = | صفحه = ۱۱۳| پیوند = | بازیابی = }}</ref>.
 
از دیگر پزشکان ارمنی عصر قاجار می‌توان به:
خط ۴۰۰:
 
== اقتصاد ==
پس از مرگ شاه عباس ارمنیان به تدریج از آزادیهایی که داشتند محروم گشتند. در همین دوران بود که فعالیت‌های شغلی ارمنیان به چهار حوزه شغلی تجارت، نجاری، زرگری و جواهرسازی، و تهیه شراب محدود گردید.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = آلبویاجیان|نام = آرشاک | عنوان = تاریخ مهاجرت ارمنیان (به زبان ارمنی)| ترجمه = | جلد = دوم| سال = ۱۹۵۵ | ناشر = چاپ نورآستق|مکان = قاهره| شابک = | صفحه = ۱۳۵ | پیوند = | بازیابی =}}</ref>. پس از روی کار آمدن سلسله قاجار مجدداً ارمنیان آزادیهایی یافتند؛ در آغاز تعدادی از ارمنیان به سپاه [[آقامحمدخان قاجار]] پیوستند. در دوره سلطنت [[فتحعلی‌شاه قاجار]] به‌شمار ارمنیانی که در دربار قاجار به کار اشتغال داشتند افزوده شد. [[عباس میرزا]] نایب السلطنه از حامیان ارمنیان بود؛ با پشتیبانی او بسیاری از سدهایی که فرا راه پیشرفت جامعه ارمنیان بود شکسته شد و از میان رفت و زمینه برای فعالیت ارمنیان آماده شد.
 
«چنگور آناگولوپیان» معروف به «منوچهرخان معتمدالدوله» از محارم فتحعلی شاه به‌شمار می‌رفت و در به سلطنت رسیدن محمدشاه قاجار و سرکوب مدعیان سلطنت نقش عمده‌ای ایفا کرد. منوچهرخان به تدریج یکی از قدرتمندترین رجال ایران گردید. برادران و برادرزادگان او، مانند: (سلیمان خان سهام الدوله، آقالربیگ، رستم بیگ، نریمان خان قوام السلطنه و میرزا جهانگیرخان) وزیر صنایع به مقام والیگری، فرماندهی، وزیر مختاری و وزارت رسیدند.
خط ۴۰۸:
[[سرزمین کوهستانی ارمنستان|سرزمین ارمنستان]] به منزله چهارراهی است که آسیا را به اروپا وصل می‌کند؛ از دیرباز بازرگانان ارمنی کالاهای کشورهای آسیایی را به اروپا صادر می‌کردند و مصنوعات و فراورده‌های کشورهای اروپایی را به کشورهای آسیایی می‌آوردند. شاه عباس ابریشمها را به وسیله بازرگانان ارمنی صادر می‌کرد. بازرگانان ارمنی ابریشمها را از انبار سلطنتی تحویل می‌گرفتند و در کشورهای اروپایی می‌فروختند؛ در عوض کالاها و مصنوعات کشورهای اروپایی را خریده، به ایران می‌آوردند؛ سپس بهای ابریشنها را به خزانه شاهی می‌پرداختند.
 
بازرگانان ارمنی جلفای اصفهان برای سامان دادن به فعالیت‌های بازرگانی خود شرکت‌های بازرگانی تشکیل دادند. این شرکت‌های بازرگانی مقرراتی داشتند که همه کارکنان آن‌ها موظف به اجرای آن بودند و آن‌ها را به صورت اصولی غیرقابل تغییر پذیرفته بودند و اجرا می‌کردند. متن قراردادها به ارمنی بود ولی کلمه‌های خوراک و پوشاک به فارسی نوشته می‌شد. در آن عصر راه تجارتی بازرگانان ارمنی به اروپا از طریق [[تبریز]] به بندر [[ترابزون]] یا [[ازمیر]] بود، ولی چون دولت عثمانی دشواریهایی برای بازرگانان ایرانی فراهم می‌کرد، بازرگانان جلفا درصدد برآمدند کالاهای خود را از طریق روسیه حمل کنند. نخستین نماینده ارمنیان جلفا که برای گفتگو به روسیه رفت یکی از بازرگانان جلفا به نام «خوجا زاکار شامیریان» بود. او در ۱۶۶۰ میلادی به نمایندگی از سوی بازرگانان جلفا با دولت [[روسیه تزاری]] به گفتگو پرداخت. تزار [[الکسیس یکم روسیه]] در ۳۱ مه ۱۶۶۷ میلادی فرمانی صادر کرد و به بازرگانان ایرانی اجازه داد از طریق کشور روسیه با اروپا به داد و ستد بپردازند.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = خاچیکیان|نام = | عنوان = بازرگانان ارمنی جلفای نو و روابط تجاری آن‌ها با روسیه در سده‌های ۱۷ و ۱۸ (به زبان ارمنی)| ترجمه = | جلد = | سال = ۱۹۸۸ | ناشر = |مکان = ایروان| شابک = | صفحه = ۲۱ | پیوند = | بازیابی = }}</ref>.
* خاندان لازاریان
یکی از ثروتمندترین و نامی‌ترین خانواده‌های ارمنی جلفای اصفهان، لازاریان‌ها بودند. نام این خاندان به صورت (یقیازاریان، نازارتیان، آقازاریان) نیز نوشته شده‌است؛ ولی چون به روسیه تزاری مهاجرت کردند روس‌ها آنان را لازاریان نامیدند. بزرگ این خاندان، «قازار»، ساکن ارمنستان بود و «مانوگ» فرزند او که به (خوجا مانوگ) شهرت داشت، در کوچ بزرگ ارمنیان به ایران به اصفهان آمد و در [[شمس‌آباد (اصفهان)]] مقیم شد، ولی پس از مدتی به محله جلفای اصفهان نقل مکان کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = در-هوهانیان|نام = هاروتیون | عنوان = تاریخ جلفای نو| ترجمه = بوغوس پطروسیان| جلد = اول| سال = ۱۸۸۰ | ناشر = |مکان = جلفا| شابک = | صفحه = ۱۰۶| پیوند = | بازیابی =}}</ref>. خوجا مانوگ دارای فرزندی به نام «آقازار» بود. آقازار دو بار ازدواج کرد؛ از همسر اولش چهار فرزند داشت، نام یکی از فرزندانش «نازارت» بود، نازارت نام فرزند خود را آقازار گذاشت. آقازار به (امیر آقازار) مشهور گردید او برجسته‌ترین و ثروتمندترین بازرگانان ارمنی جلفای اصفهان شد. او با کشورهای روسیه، عثمانی و هند داد و ستد می‌کرد؛ جواهرات، مروارید، ابریشم، پارچه، ادویه جات صادر می‌کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = خاچیکیان|نام = | عنوان = بازرگانان ارمنی جلفای نو و روابط تجاری آن‌ها با روسیه در سده‌های ۱۷ و ۱۸ (به زبان ارمنی)| ترجمه = | جلد = | سال = ۱۹۸۸ | ناشر = |مکان = ایروان| شابک = | صفحه = ۱۰۶ | پیوند = | بازیابی = }}</ref>.
[[نادرشاه]] افشار در سال‌های ۱۷۴۵ و ۱۷۴۶ میلادی دو بار امیر آقازار را مجبور به پرداخت ۵۰۰۰ نادری کرد. امیر آقازار از ستم نادرشاه به ستوه آمد و با خانواده و ثروتش در [[مسکو]] ساکن شد و در این شهر کارخانه پارچه بافی دایر کرد. [[کاترین دوم روسیه|کاترین دوم]] به او و چهار فرزندش لقب اشرافی اعطا نمود. [[یوزف دوم]] امپراتور اتریش در ۳۰ مارس ۱۷۸۸ میلادی به او لقب کُنت اعطا کرد. نوادگان آقازار از اعیان و اشراف روسیه تزاری گردیدند و تا سالیان دراز حرفه پدری را دنبال کردند. آن‌ها نقش اساسی در اقتصاد روسیه ایفا می‌کردند.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = در-هوهانیان|نام = هاروتیون | عنوان = تاریخ جلفای نو| ترجمه = بوغوس پطروسیان| جلد = اول| سال = ۱۸۸۰ | ناشر = |مکان = جلفا| شابک = | صفحه = ۱۱۱-۱۰۹۱۱۱–۱۰۹| پیوند = | بازیابی = }}</ref>.
* شاهریمانیان‌ها
«مراد اول» بازرگان موفقی بود که با [[ایتالیا]] داد و ستد داشت. او دو فرزند به نام‌های «نازار» و «شاهریمان» داشت؛ این دو با [[ونیز]] داد و ستد داشتند؛ اندوخته آن‌ها در بانک‌های ونیز مبلغ ۷۲۰ هزار دوکاد بود. شاهریمان دو فرزند به نام‌های «زاکار» و «سارحاد» داشت. زاکار شاهریمانیان معروف به خوجا زاکار در ۱۶۶۰ میلادی با تنی چند از بازرگانان ارمنی جلفا به مسکو رفت و جواهرات گرانبهایی به تزار الکسیس یکم روسیه هدیه داد و پس از گفتگو اجازه گرفت بازرگانان ایرانی کالاهای خود را از طریق روسیه به اروپا صادر کنند. خوجا زاکار سه فرزند داشت که در دهه چهارم سده هجده میلادی در [[بصره]] و [[کلکته]] تجارت می‌کردند.
 
شاهریمانیان‌ها مبتکر کشت برنج در اطراف ونیز بودند؛ آن‌ها چون زمین‌های اطراف شهر ونیز را برای کشت برنج مساعد دیدند به کشت برنج پرداختند.<ref>خاچیکیان، بازرگانان ارمنی جلفای نو و روابط تجاری آن‌ها با روسیه در سده‌های ۱۷ و ۱۸، ایروان، ۱۹۸۸، صفحه:۷۲ و ۷۳</ref> ونیزی‌ها شاهریمانیان‌ها را بانیان کشت برنج در سرزمین خود می‌دانند. پاپ [[اینوسنت دوازدهم]] در سال ۱۶۹۶ میلادی به شاهریمانیان‌ها لقب «شهروند رمی» داد و آن‌ها اجازه یافتند مانند یک شهروند رمی به تجارت بپردازند. [[لئوپولد یکم، امپراتور مقدس روم]]، امپراتور اتریش، در ۱۶۹۹ میلادی به شاهریمانیان‌ها لقب «کُنت هنگری» اعطا کرد.<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = گلنبگیان| نام = روبرتو| نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = فیلیپ دوزاگلی و استقرار تجارت در کورلاند به سال ۱۶۹۶ میلادی| ژورنال = مجله بررسی‌های تاریخی| مکان = | ناشر = | دوره = سال هفتم| شماره = ۲| سال = خرداد و تیر ۱۳۵۱| صفحه = ۱۲۰| پیوند = | doi = | بازیابی = }}</ref>.
* خوجا میناس
بنیانگذار شرکت خوجا میناس، «استپانوس» بود، که به او پانوس هم می‌گفتند. این شرکت در دهه هفتم و هشتم سده هفدهم میلادی یکی از با نفوذترین شرکت‌های جلفا بود. خوجا میناس در سال ۱۷۰۲ میلادی درگذشت؛ او مبلغ پانصد تومان به نوانخانه‌ای که ساخته بود بخشید و یکصد تومان هم برای کارهای خیر منظور کرد. او پنج پس و چهار دختر داشت؛ که یکی از پسران او به نام «اِمیناز» به همراه تعدادی از بازرگانان دیگر ارمنی جلفا به فرمان نادرشاه کشته شدند. تعدادی از افراد این خاندان (پسران و نوادگان)، در هند، [[هندوچین]]، روسیه و بصره زندگی می‌کردند و باعث سهولت داد و ستد شرکت می‌شدند. تجارت آنان بیشتر سنگ‌های گرانبها و جواهرات بوده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = خاچیکیان|نام = | عنوان = بازرگانان ارمنی جلفای نو و روابط تجاری آن‌ها با روسیه در سده‌های ۱۷ و ۱۸| ترجمه = | جلد = | سال = ۱۹۸۸| ناشر = |مکان = ایروان| شابک = | صفحه = ۸۵ و ۹۴| پیوند = | بازیابی =}}</ref>.
* سافرازیان‌ها
«خوجا خاچیک سافرازیان» از بازرگانان معتبر ارمنستان و مقیم شهر [[جوغا]] نخجوان بود. شاه عباس در شهر جلفا سه روز مهمان خوجا خاچیک بود.<ref>آراکل داوریژتسی، تاریخ آراکل داوریژتسی، ایروان، ۱۹۸۸ میلادی، صفحه:۳۲</ref> شاه عباس خانواده سافرازیان را به کلانتری جلفا منصوب کرد. خیابانی که خانه خوجا نظر در آن بود «خیابان نظر» نامیده شد. خوجا نظر در ۱۶۱۸ میلادی درگذشت. پس از درگذشت خوجا نظر پسر او، «خوجا سافراز»، کلانتر جلفای اصفهان شد.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = در-هوهانیان|نام = هاروتیون | عنوان = تاریخ جلفای نو| ترجمه = بوغوس پطروسیان| جلد = اول| سال = ۱۸۸۰ | ناشر = |مکان = جلفا| شابک = | صفحه = ۱۰۲| پیوند = | بازیابی = ۱۶ اکتبر ۲۰۱۸}}</ref>.
* فلیپ دوزاگلی
«سانی» یا «ساهگلی» معروف به «فیلیپ کُنت دوزاگلی» در ۱۶۶۹ میلادی در پاریس به سر می‌برد. او به دربار [[لوئی چهاردهم]] پادشاه فرانسه راه یافت و مورد توجه درباریان و [[:w:en:Philippe I, Duke of Orléans|دوک دواورلئان]] برادر لوئی چهاردهم قرار گرفت. دوک دواورلئان پدر تعمیدی او شد و نام خود را که فیلیپ بود بر او نهاد و مواجب و مقام والایی در میان تفنگداران به وی اعطا کرد.<ref>روبرتو گلنبگیان، (فیلیپ دوزاگلی و استقرار تجارت در کورلاند به سال ۱۶۹۶ میلادی)، مجله بررسی‌های تاریخی، سال هفتم، شماره ۲، خرداد و تیر ۱۳۵۱ خورشیدی، صفحه:۱۱۴</ref> فلیپ دوزاگلی در ۱۶۸۲ میلادی با یکی از بستگان [[ژان باتیست تاورنیه]] ازدواج کرد. فلیپ دوزاگلی جهت تأسیس مرکزی برای داد و ستد در [[لهستان]] تلاش می‌کرد؛ پادشاه لهستان به او لقب کُنت داد. فیلیپ کُنت دوزاگلی با سمت سفیر دولت لهستان به ایران آمد. در نوزدهم سپتامبر ۱۶۹۶ میلادی دوزاگلی موافقتنامه‌ای با «دوک دوکورلاندا» در ۲۲ ماه امضاء کرد. به موجب مفاد این موافقتنامه تسهیلات بسیاری برای بازرگانان ایرانی در کشور [[لیتوانی]] فراهم می‌شد.<ref>روبرتو گلنبگیان، (فیلیپ دوزاگلی و استقرار تجارت در کورلاند به سال ۱۶۹۶ میلادی)، مجله بررسی‌های تاریخی، سال هفتم، شماره ۲، خرداد و تیر ۱۳۵۱ خورشیدی، صفحه:۱۶۸</ref>
خط ۴۲۶:
بازرگانان ارمنی در عصر قاجار نقش عمده و گسترده‌ای در بازرگانی ایران داشتند. در عصر قاجار با نیرو گرفتن حکومت مرکزی و امن شدن راه‌های کشور و توجه حکومت به داد وستد، کار تجارت مجدداً رونق و سامان گرفت. بنا به استدعای «یقیازار گاسپاریان» یکی از ارمنیان مقیم [[جاوه]]، و توصیه «جاثلیق تاتووس»، خلیفه اعظم ارمنیان ناصرالدین شاه میزان مالیات دریافتی از بازرگانان ارمنی را از پنج درصد به سه درصد تقلیل داد.
* تجارتخانه برادران تومانیان
تومانیان‌ها چهار برادر بودند. «هاروتیون تومانیان» دو تا سه میلیون تومان سرمایه در گردش داشت. با این سرمایه، خشکبار و ابریشم از ایران صادر و آهن وارد می‌کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = عیسوی|نام = چارلز | عنوان = تاریخ اقتصادی ایران (عصر قاجار ۱۲۱۵–۱۳۳۲ ه‍. ق)| ترجمه = یعقوب آژند| جلد = | سال = ۱۳۶۲| ناشر = نشر گستره|مکان = تهران| شابک = | صفحه = ۶۷| پیوند = | بازیابی = }}</ref>. برادران تومانیان همراه با کار بازرگانی به خرید و فروش ارزهای خارجی نیز مشغول بودند و با [[بانک شاهی ایران]] رقابت می‌کردند. آنان دو بانک در [[بندر انزلی]] و [[رشت]] داشتند که تا سال ۱۳۰۱ خورشیدی فعال بود. آنان یکی از بزرگترین موسسات اقتصادی ایران را در دوره قاجار به وجود آوردند و در مدت چهل سال طرف حساب و حوالجات دولت بودند.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = احتشام السلطنه|نام = | کوشش = سید محمد مهدی موسوی| عنوان = خاطرات احتشام السلطنه| ترجمه = |چاپ = دوم| جلد = | سال = ۱۳۶۷| ناشر = انتشارات زوار|مکان = تهران | شابک = | صفحه = ۲۱۹| پیوند = | بازیابی = }}</ref>.
 
در سال ۱۹۰۱ میلادی وقتی دولت ایران می‌خواست مبلغ بیست و دو میلیون و پانصد هزار منات طلا از دولت روسیه تزاری با بهره پنج درصد وام دریافت کند، «آلکساندر تومانیان» عریضه‌ای به دربار قاجار نوشت و اعلام کرد که حاضر است این مبلغ وام را در اختیار دولت بگذارد تا دولت ایران پیش روس‌ها دست دراز نکند.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = معتضد|نام = خسرو| عنوان = حاج امین الضرب و تاریخ تجارت و سرمایه‌گذاری در ایران| ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۶۶| ناشر = انتشارات جانزاده|مکان = تهران| شابک = | صفحه = ۶۴۶| پیوند = | بازیابی = }}</ref>.
 
تومانیان‌ها دو فروند کشتی تجاری کوچک داشتند که در [[دریای خزر]] بین بنادر انزلی و باکو کالا و مسافر حمل می‌کردند. آنان همچنین مزارع وسیعی در نقاط مختلف کشور داشتند که محصولات به دست آمده از این مزارع را به خارج صادر می‌کردند. مدتی نیز به استخراج معادن مس، زغال سنگ و گوگرد اشتغال داشتند.
خط ۴۳۸:
این شرکت در ۱۹۱۶ میلادی در تهران تأسیس شد و به فعالیت‌های صنعتی و تجاری می‌پرداخت.<ref>خسرو معتضد، حاج امین الضرب و تاریخ تجارت و سرمایه‌گذاری صنعتی در ایران، صفحه:۴۱۷</ref>
* تجارتخانه اصلانیانس
این تجارتخانه در تهران تأسیس و پوست بره به کشور روسیه صادر و از آن کشور شکر وارد می‌نمود.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = معتضد|نام = خسرو | عنوان = حاج امین الضرب و تاریخ تجارت و سرمایه‌گذاری صنعتی در ایران| ترجمه = | جلد = | سال = | ناشر = |مکان = | شابک = | صفحه = ۴۰۹| پیوند = | بازیابی = }}</ref>.
* تجارتخانه هوویان
این تجارتخانه در سال ۱۹۲۰ میلادی در تهران تأسیس شد. آنان روده و پوست بره به خارج صادر می‌کردند.
خط ۵۳۵:
این مؤسسه در سال ۱۳۶۱ توسط تعدادی از روشنفکران ارمنی که توانسته‌است با فعالیت‌های گسترده خود و از طریق همکاری‌های متقابل با روشنفکران و نویسندگان فارسی‌زبان خود و با برگزاری جلسات سخنرانی، ترتیب دادن نمایشگاه‌ها، تهیه فیلم‌ها، ترجمه و چاپ کتاب‌های متعدد و انتشار [[فصلنامه فرهنگی پیمان]] و غیره گام مثبتی در این زمینه بردارد.
 
یکی از مهم‌ترین رسالت‌های مؤسسه ترجمه و تحقیق هور سعی و کوشش در گرد هم آوردن روشنفکران و محققان برای استفاده از کمک و همفکری آنان در راستای فعالیت‌های مؤسسه است.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.hoosk.net/ |عنوان = تارنمای رسمی مؤسسه ترجمه و تحقیق هور| ناشر = |تاریخ = |تاریخ بازدید = }}</ref>.
 
از دیگر انجمن‌های فرهنگی، هنری و ورزشی (رافی، نائیری، سارداراباد و غیره را می‌توان نام برد)
خط ۵۸۴:
یکی از معروفترین شاعران معاصر آقای ''واهه آرمن'' می‌باشد. آرمن که در مشهد دیده به جهان گشود، سال‌هاست به دلیل تصادف توان راه رفتن با پاهایش را از دست داده و تمام زندگی خود را وقف ادبیات کرده‌است. اولین شعر آرمن نامه‌ای کوتاه به یک دوست بود. او بعد از بهبود نسبی و بازگشت به ایران، نامه‌ای به [[زبان ارمنی]] و با سطرهای شاعرانه برای یکی از دوستانش در خارج از کشور می‌نویسد. دوستش با او تماس می‌گیرد و وی را بسیار تشویق می‌کند. آرمن از این‌جا شعرنویسی و بازی با شعر را آغاز می‌کند.
 
دو مجموعه شعر نخست واهه آرمن با عنوان‌های (به سوی آغاز) و (جیغ) به زبان ارمنی نوشته شده‌اند که مورد استقبال بسیار زیادی در ارمنستان واقع شد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920518000033 |عنوان = واهه آرمن چگونه پرواز کرد؟| ناشر = فارس نیوز|تاریخ = |تاریخ بازدید =}}</ref>.
 
وی تاکنون شعرهای زیادی را ترجمه کرده‌است. وی شعرهای برخی از شاعران معاصر ایران را به ارمنی ترجمه کرده و مجموعه‌های «کلید درم نور خورشید است» (کارهای شاعران معاصر ارمنی)، «شهد زردآلو و مثلث سیاه» (شعرهای ادوارد هاخوِردیان)، «پاییزی کاملاً متفاوت» (شعرهای هوانس گریگوریان) و غیره.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://vahearmen.com/ |عنوان = تارنمای رسمی واهه آرمن| ناشر = |تاریخ = |تاریخ بازدید = }}</ref>.
 
از دیگر فعالان ادبی می‌توان به:
خط ۶۱۰:
از جمله موسیقیدانان و رهبران برجسته ارکستر باید [[لئون گریگوریان]] را نام برد.
 
«در سال ۱۲۶۵ خورشیدی (۱۸۸۶ میلادی) در [[تبریز]] چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدائی را در زادگاهش ([[دبستان هایکازیان–تاماریان تبریز|مدرسه هایکازیان – تاماریان]]) به پایان رسانید.
پس از اتمام تحصیلات در سال ۱۲۸۳ خورشیدی (۱۹۰۴ میلادی) در شهرهای [[رشت]] و تبریز اقدام به تدریس موسیقی و تشکیل گروه سرایندگان از دانش آموزان و اجرای کنسرت‌های مختلف کرد. وی در سال ۱۲۸۶ خورشیدی (۱۹۰۷ میلادی) به تفلیس رفت و نزد ''واسیلوف''، ویولنیست مشهور روسی به تکمیل آموزش ساز تخصصی خود پرداخت. در سال ۱۲۸۹ خورشیدی (۱۹۱۰ میلادی) به [[بروکسل]] عزیمت کرد و پس از دو سال فراگیری پیگیر موسیقی به تبریز بازگشت و تدریس موسیقی در مدارس ارمنیان را از سر گرفت.
 
خط ۶۱۶:
لئون گریگوریان تنظیم‌کننده سرودهای بسیاری به زبان‌های فارسی و ارمنی است. از جمله سرودهای فارسی وی می‌توان از: ''ایران، خیز، دلپسند، جلوه گل''، ''سرود توانائی'' و ''سرود کارناوال'' را نام برد.
او در سال ۱۳۱۹ خورشیدی (۱۹۴۰ میلادی) در تهران اقامت گزید و گروه کر ''گوسان'' را تشکیل داد و همچنین به تعلیم [[ویولن]] در مدرسه عالی موسیقی پرداخت؛ و در طول زندگی هنری خود، ۹۴ ویولنیست را تعلیم داد.
لئون گریگوریان در سال ۱۳۳۶ خورشیدی. (۱۹۵۷ میلادی) در تهران بدرود حیات گفت.»<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یونانسیان| نام = ایساک | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = روبن گریگوریان، آهنگ ساز، رهبر ارکستر و نوازندۀنوازندهٔ ویلن| ژورنال = فصلنامه فرهنگی پیمان| مکان = | ناشر = | دوره = سال پانزدهم| شماره = ۵۹| سال = بهار ۱۳۹۱| صفحه = | پیوند = http://www.paymanonline.com/article.aspx?id=8C7C1271-3DC5-403C-A98D-5242E0689ACA| doi = | بازیابی = }}</ref>
 
 
یکی دیگر از چهرهای سرشناس موسیقی ارمنی ایران (نیکول گالاندریان) می‌باشد.
سطر ۶۲۴ ⟵ ۶۲۳:
لیکن پس از تحصیل در زادگاه و انتقال به [[وارنا]] (۱۸۹۷ میلادی) و تفلیس در سال ۱۹۱۱ میلادی به دعوت مدرسه هایکازیان در تهران مقیم می‌گردد و تا سال مرگش (۱۹۴۴ میلادی) در همین‌جا می‌ماند. از نمونه کارهای او شامل:
 
''اپرای منظومه (پروانه)'' اثر [[هوانس تومانیان]]، ''اپرای (چوپان)'' و بسیاری از آثار گالاندریان (کلاً حدود ۱۰۰۰ اثر) در مجموعه‌های مختلف به چاپ رسیده‌اند. از جمله در جلدهای ۵ و ۶ آوازنامه ''(گانزاران) گنج‌نامه''. ''نور هاسکر (خوشه‌های نو)'' در نشریات ارمنی ایران و در روزنامه فارسی (راهنمای زندگی) به چاپ رسیدند.<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = کاراپتیان| نام = آرمینه آ | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = نیکول گالاندریان (۱۸۸۱- ۱۹۴۴۱۸۸۱–۱۹۴۴ میلادی)، موسیقی دان نامی ارمنی - ایرانی سدۀسدهٔ بیستم میلادی| ژورنال = فصلنامه فرهنگی پیمان| مکان = | ناشر = | دوره = سال شانزدهم| شماره =۶۲ | سال = زمستان ۱۳۹۱| صفحه = | پیوند = http://www.paymanonline.com/article.aspx?id=42EA6C69-643A-42FD-BB45-BD068F5B6B96| doi = | بازیابی = }}</ref>»
 
[[هامبارسوم گریگوریان]] از دیگر موسیقیدان معروف ارمنی است که دانش‌آموخته فرانسه است و او در تهران اقدام به تشکیل گروه آواز (کومیتاس) می‌کند. او بیش از یکصد اثر (آوازهای گروهی و سولو، تنظیم آوازهای مردمی و عاشق‌ها، رمانس‌ها) و نیز بر روی اشعار [[آوتیک ایساهاکیان]] و [[هوانس شیراز]] شعرای نامدار ارمنستان آهنگ تصنیف نموده‌است.
سطر ۶۶۰ ⟵ ۶۵۹:
[[پرونده:Ալենուշ Տէրեան.jpg|بندانگشتی|160px|چپ|[[آلنوش طریان]] «مادر نجوم» و «بانوی اختر فیزیک ایران»]]
در زمینه پزشکی ([[آنیک استپانیان]]) اولین زن دندان‌پزشک ایرانی است که او در سال در سال ۱۹۱۲ میلادی در تهران به دنیا آمد. وی دختر [[آرتین استپانیان]]، از بنیان‌گذاران دندان پزشکی نوین ایران بود.
وی پس از کسب تحصیلات ابتدایی در مدارس هایکازیان ارامنه تهران و مدرسه ژاندارک، تحصیلات عالی خویش رادر رشته دندان‌پزشکی پی گرفت و در سال ۱۹۴۱ میلادی به عنوان اولین زن دندان‌پزشک در این رشته فارغ‌التحصیل شد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.dandane.ir/آنیک-استپانیان-آویدیان/|عنوان = دربارهدربارهٔ آنیک استپانیان اولین زن دندان‌پزشک ایرانی | ناشر = دندانه|تاریخ = |تاریخ بازدید = ۱۶ اکتبر ۲۰۱۸}}</ref>.
 
=== معماری ===
سطر ۷۵۱ ⟵ ۷۵۰:
== ترکیب جمعیتی ==
[[پرونده:Qajar Armenian Women.jpg|بندانگشتی|200px|زنان ارمنی در دوران [[قاجاریان]]]]
شمار ارمنیان تهران در دوره قاجار (بنابر آمار جانی هانانیان)<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = هانانیان|نام = | عنوان = نخستین چاپخانه ارمنیان تهران| ترجمه = | جلد = دوم| سال = ۱۹۷۰| ناشر = سالنامه رافی|مکان = | شابک = | صفحه = ۲۷۸| پیوند = | بازیابی = }}</ref>
 
 
{| class="wikitable"
سطر ۸۹۵ ⟵ ۸۹۳:
 
== منابع ==
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = [[فریدون آدمیت|آدمیت]]|نام = فریدون| عنوان = امیرکبیر و ایران| ترجمه = | جلد = اول| سال = ۱۳۵۴| ناشر = |مکان = تهران| شابک = | صفحه = ۳۵۷| پیوند = | بازیابی = }}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = [[عباس اقبال آشتیانی|اقبال آشتیانی]]|نام = عباس| عنوان = میرزا تقی خان امیرکبیر| ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۶۳|چاپ = سوم | ناشر = |مکان = تهران | شابک = | صفحه = ۱۵۸| پیوند = | بازیابی = }}
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = اوانسیان| نام = آرا | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = از مدرسهٔ هایکازیان تا دبیرستان‌های پسرانهٔ کوشش ـ داویدیان و دخترانهٔ کوشش ـ مریم| ژورنال = [[فصلنامه فرهنگی پیمان]]| مکان = | ناشر = | دوره = سال هفدهم| شماره = ۶۶ | سال = زمستان ۱۳۹۲| صفحه = | پیوند = | doi = | بازیابی = }}
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = باغداساریان| نام = ادیک | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = نگاهی به تاریخ ارمنیان تهران| ژورنال = | مکان = تهران | ناشر = | دوره = | شماره = | سال = ۱۳۸۰| صفحه = | پیوند = http://edic-baghdasarian.com/archives/books/History_of_Armenians_of_Tehran-Persian.pdf| doi = | بازیابی = }}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = [[مهدی بامداد|بامداد]]|نام = مهدی| عنوان = [[شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری]]| ترجمه = | جلد = اول| سال = ۱۳۵۷ | ناشر = |مکان = تهران| شابک = | صفحه = ۴۹۲| پیوند = | بازیابی = }}
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = تکمیل همایون| نام = دکتر ناصر| نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = درآمدی بر چگونگی حیات اجتماعی و فرهنگی ارمنیان قزوین| ژورنال = فصلنامه فرهنگی پیمان| مکان = | ناشر = | دوره = سال هشتم | شماره = ۲۸ | سال = تابستان ۱۳۸۳| صفحه = | پیوند = | doi = | بازیابی = }}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = جواهر کلام|نام = عبدالعزیز| عنوان = تاریخ تهران| ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۵۷| ناشر = |مکان =تهران | شابک = | صفحه = | پیوند = | بازیابی = }}
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = خرازی| نام = علی رضا| نام خانوادگی۲ = فرهنگ| نام۲ = سید احمد| نام خانوادگی۳ = بایبوردی| نام۳ = حسین| نام خانوادگی۴ = داودیان| نام۴ = وارطان | نام خانوادگی۵ = برهان| نام۵= حسن علی؛| عنوان = نامه‌ها و اظهار نظرها| ژورنال = خاطرات وحید| مکان = | ناشر = | دوره = | شماره = ۱۷| سال = اسفند ۱۳۵۱| صفحه = | پیوند = | doi = | بازیابی = }}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = [[اسماعیل رائین|رائین]]|نام = اسماعیل| عنوان = ایرانیان ارمنی| ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۵۶| ناشر = |مکان = تهران | شابک = | صفحه = | پیوند = | بازیابی = }}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = [[جعفر شهری|شهری]]|نام = جعفر| عنوان = تهران قدیم| ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۵۷| ناشر = |مکان = تهران | شابک = | صفحه = | پیوند = | بازیابی = }}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = صالحی|نام = عباسعلی | عنوان = هم میهنان نقش آفرین مسیحی| ترجمه = | جلد = | سال = بی تا| ناشر = |مکان = تهران| شابک = | صفحه = | پیوند = http://www.lib.ir/libview/DocView.aspx?did=ZWwPHPFDAPZHBFDWwFDHPABAPHB| بازیابی = }}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = صدر هاشمی|نام = محمد | عنوان = تاریخ جراید و مجلات ایران| ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۶۳–۶۴| ناشر = |مکان = اصفهان | شابک = | صفحه = | پیوند = | بازیابی = }}
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = قوکاسیان| نام = هراند| نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = ارامنه در ایران| ژورنال = مجله ارمغان| مکان = | ناشر = | دوره = دوره سی و هفتم| شماره = ۵ و ۶| سال = مرداد و شهریور ۱۳۴۷| صفحه = | پیوند = | doi = | بازیابی = }}
* {{یادکرد|کتاب=ارامنه و سینمای ایران|نویسنده = گروه تحقیق و پژوهش سینما|ناشر =انتشارات روزنه کار|شهر=تهران|سال=۱۳۸۳|شابک=964-6728-44-8}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = گورویانس|نام = نازار | عنوان = ارمنیان ایران| ترجمه = | جلد = | سال = ۱۹۶۸| ناشر = |مکان = تهران | شابک = | صفحه = | پیوند = | بازیابی = }}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = [[ژانت د. لازاریان|لازاریان]]|نام = ژانت د.| عنوان = دانشنامه ایرانیان ارمنی| ترجمه = | جلد = |چاپ = دوم| سال = ۱۳۸۸| ناشر = انتشارات هیرمند|مکان = | شابک = ۰-۵۰-۶۹۷۴-۹۶۴-۹۷۸| صفحه = | پیوند = | بازیابی = }}
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = ملکی| نام = آنوشیک | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = نگاهی اجمالی بر حوزه‌های انتخاباتی ارمنیان در مجلس شورای اسلامی| ژورنال = فصلنامه فرهنگی پیمان| مکان = | ناشر = | دوره = سال چهاردهم| شماره = ۵۴ | سال = زمستان ۱۳۸۹| صفحه = | پیوند = | doi = | بازیابی = }}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = هاوان|نام = آلفرد| عنوان = ورزشکاران نامی ارمنی ایرانی| ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۹۰| ناشر = انتشارات نائیری|مکان = | شابک = ۷-۱۷-۵۳۰۷-۶۰۰-۹۷۸| صفحه = | پیوند = | بازیابی = }}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی =[[آندرانیک هویان|هویان]] |نام = آندرانیک| عنوان = کتاب ارمنیان ایران| ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۸۰| ناشر = انتشارات مرکز بین‌المللی گفتگوی تمدنها با همکاری انتشارات هرمس|مکان = | شابک = ۲-۰۰۷-۳۶۳-۹۶۴| صفحه = | پیوند = | بازیابی = }}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = [[رستم‌التواریخ]]|نام =محمد هاشم | عنوان = رستم‌التواریخ| ترجمه = |کوشش = محمد مشیری| جلد = | سال = ۱۳۴۸| ناشر = |مکان = تهران | شابک = | صفحه = | پیوند = | بازیابی = }}
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = ارمنیان ایران| ژورنال = فصلنامه فرهنگی پیمان| مکان = | ناشر = | دوره = سال هفدهم| شماره = ۶۴ | سال = تابستان ۱۳۹۲| صفحه = | پیوند = http://paymanonline.com/magazine.aspx?id=464BBE0E-067B-48D2-A12A-3738EE80A9FA| doi = | بازیابی = }}
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = ارمنیان و مجلس| ژورنال = فصلنامه فرهنگی پیمان| مکان = | ناشر = | دوره = سال سیزدهم| شماره = ۴۸ | سال = تابستان ۱۳۸۸| صفحه = | پیوند = http://www.paymanonline.com/magazine.aspx?id=39C2864B-98AB-4861-9444-D45DFC7CAA38| doi = | بازیابی = }}
* {{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.isa.org.ir/sites/default/files/7_3.pdf |عنوان = نقش جامعه ایرانیان ارمنی در ظهور معماری مدرن شهر تهران| ناشر = |تاریخ = |تاریخ بازدید = }}
* {{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://oldfarsi.hooys.com/Aramaneye_Iran/F_93_Tasviri_Az_Moje_Dovvome_Bazgashte_Aramaneye_Iran_Be_Armanestane_Shoravi.htm |عنوان = تصویری از موج دوم بازگشت ارامنه به ارمنستان شوروی| ناشر = |تاریخ = |تاریخ بازدید = }}
* http://www.iranicaonline.org/articles/armenians-of-modern-iran
* http://www.iranicaonline.org/articles/armenia-vi