'''براندازی'''<ref>{{یادکرد فرهنگستان | مصوب=براندازی | بیگانه=subversion | بیگانه در فارسی= | حوزه=علوم سیاسی و روابط بینالملل | دفتر=ششم | بخش=فارسی | سرواژه=براندازی}}</ref> به تلاش برای تبدیل نظام اجتماعی حاکم و ساختارهای قدرت، قانون، و سلسلهمراتب آن اشاره دارد. براندازی فرایند یا پردازشی است که به وسیلهٔ آن ارزشها و اصول نظام حاکم به تناقض رسیده یا به عقب بازگردانده میشود. بصورتبه صورت مشخص، میتوان براندازای را اینطور تعریف کرد، یک حمله به انگیزه عمومی و، خواست مقاومت و دخالت که محصول مرکبی از وفاداریهایوفاداریهای سیاسی، اجتماعی یا طبقاتی که معمولاً خود را به نشانههای ملی میچسباند. پس از نفوذ، و به موازات ناکارآمد کردن موسسات سیاسی و اجتماعی دولتی با استفاده از زور، امکان جداشدن این وفاداریهاوفاداریها و انتقال آنها به اهداف سیاسی و فکری غاصب وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=راهبرد براندازی:: تحریف سیاستهای ملتهای دیگر|نام خانوادگی=بلکستاک|نام=پاول|ناشر=Quadrangle Books|سال=۱۹۶۴|شابک=|مکان=انگلیسی|صفحات=https://www.amazon.com/The-strategy-subversion-Manipulating-politics/dp/B0007DNMFK}}</ref> براندازی به عنوان ابزاری برای بدست آوردن اهداف سیاسی استفاده میشود، چرا که خطر، هزینه، و مشکلات کمتری نسبت به تخاصمبازدارد. بعلاوه، صورت ارزانی از نوعی جنگ است که نیاز به آموزش زیادی ندارد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=ستفان هوسمر، جرج تنهم|کد زبان=EN|تاریخ=|وبگاه=شرکت رند|نشانی=https://www.rand.org/pubs/notes/N2412.html|عنوان=مقابله با تجاوز مخفی}}</ref> یک '''برانداز''' فرد یا چیزی است که بصورتبه صورت بالقوه تا حدی حامل براندازی است. در همین مقوله، در برخی از موارد یک برانداز (معمولا توسط دولت حاکم) [[خائن]] نامیده میشود.
در مواردی براندازی یکی از اهداف کمدین هاکمدینها و بازیگران فعال در عرصه این نوع از طنز میباشدمیباشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=خندیدن در تاریکی: یک دهه طنز برانداز|نام خانوادگی=استون|نام=لاوری|ناشر=The Ecco Press|سال=۱۹۹۷|شابک=978-0880014748|مکان=|صفحات=https://www.amazon.com/Laughing-Dark-Decade-Subversive-Comedy/dp/0880014741}}</ref> در این مواقع، بصورتبه صورت عمومی برانداز بودن میتواند به معنی سؤال کردن، مسخرهکردن، و تضعیف نظم حاکم باشد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=EN|تاریخ=۱۳۸۸|وبگاه=دزدان صحنه|نشانی=http://www.scene-stealers.com/top-10s/top-10-subversive-comedies/|عنوان=۱۰ طنز برانداز برتر}}</ref> لقب برانداز برای کار یک کمدین یا طنز به همان اندازه که تبلیغ است میتواند اتهام نیز باشد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=EN|تاریخ=|وبگاه=هفتهنامه سرگرمی|نشانی=http://ew.com/gallery/28-most-subversive-comedians-ever/2|عنوان=۲۸ دلقک برانداز {در غرب<nowiki>}</nowiki>}}</ref> برای کمدین هاکمدینها و هنرمندان، طعنهزدن یکی از نافذترین صورتهایصورتهای براندازی است، و آن میتواند در اشکالی در نمایش، [[فیلم|پردهبینی]]، کتب، و حتی اعتراض سیاسی بیان شود.
در حالت معمول گروههای مبارز و یا گروه هایگروههای [[تروریسم|تروریست]] براندازی را به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهدافشان به خدمت نمیگیرند. [[راهبرد]] براندازی نیاز فراوانی به نیروی انسانی دارد و بسیاری از گروههای مبارز ارتباطات اجتماعی، سیاسی و نیروی انسانی کمی برای اجرای فعالیتهای براندازانه دارند.<ref name=ToolAutoGenRef1>{{یادکرد کتاب|عنوان=براندازی و یاغیگری|نام خانوادگی=روزنائو|نام=ویلیام|ناشر=شرکت رند|سال=|شابک=978-0-8330-4123-4|مکان=|صفحات=https://www.rand.org/pubs/occasional_papers/OP172.html}}</ref> هرچند فعالیتهای گروههای مبارز ممکن است یک تأثیر براندازانه بر اجتماع داشته باشد. براندازی میتواند توطئه، تقلب، مفاسد مالی، یا روشهای خشونت را القاء کند تا تغییرات مورد نظر را اعمال نماید.
براندازی در تقابل با [[اعتراض]]، [[کودتا]]، یا کارهای با روشهای سنتی برای ایجاد تغییر در دستگاه سیاسی است.
{{همچنین ببینید| فریب |تبلیغات سیاسی}}
اعمال بر اندازانه بصورتبه صورت عمومی میتواند به سه دسته مرتبط با یکدیگر تقسیم گردد:
* تأسیس [[سازمان صوری|گروههای صوری]] و رسوخ و تحریف احزاب سیاسی موجود
* نفوذ به داخل [[نیروهای مسلح]]، [[پلیس|انتظامی]]، و دیگر موسسات دولتی، بعلاوه سازمانهایسازمانهای [[سازمان مردمنهاد|مردمنهاد]] ([[سمن]]) مهم و غیردولتی
* ایجاد ناآرامی اجتماعی از طریق تظاهراتها،تظاهراتها، اعتصابات، و [[بایکوت|تحریم]]<ref name="test">[http://www.rand.org/content/dam/rand/pubs/occasional_papers/2007/RAND_OP172.pdf Subversion and InsurgencyWilliam Rosenau,]</ref>
عناصر دیگری نیز وجود دارند که برای مخالفین برانداز مؤثر هستند، اما در این سه دسته نمیگنجند. بعلاوه، باید بخاطر داشت که ابزارهای زیادی در دستهبندیهای مذکور میتوانند باهم همپوشانی داشته باشند. به عنوان مثال، ممکن است براندازان به یک سازمانی برای براندازی فرهنگی نفوذ کنند بیش از آنکه قصد بدست گرفتن کنترل آن سازمان را داشته باشند. به منظور تحریک دولت به پاسخ خشونتآمیز، ممکن است از ناآرامی اجتماعی استفاده گردد.
=== نفوذ و تأسیس گروههای صوری ===
برای اینکه یک گروه در براندازی یک دولت موفق شود، میبایست افکار، تصورات، و خود آن گروه به عنوان گزینه جایگزین وضعیت جاری مقبولیت داشته باشد. هرچند، در بسیاری از مواقع گروههایی که در جهت براندازی یک دولت مشروع و مستقر اقدام میکنند، اهدافی را تبلیغ و سیاستهاییسیاستهایی را دنبال میکنند که پشتیبانی مردمی را در پی ندارند؛ بنابراین، بمنظور کسب اعتبار اجتماعی، جذب حامی، درآمد مالی، و بدست آوردن منابع دیگر، گروهها نیازمند نوعی از فعالیتهای سیاسی هستند که کاملاً یا ظاهراْ از فعالیتهای آشکار خشونتامیزشان جدا باشد. گاهی اوقات این هدف از طریق نفوذ در احزاب سیاسی، اتحادیههای کارگری، گروههای اجتماعی، و سازمانهایسازمانهای خیریه بدست میآید. نفوذ در سازمانها یک ابزار مهم است چراکه در نگاه عموم مردم این موسسات از قبل مشروع هستند و سکویی برای تبیین تصورات و افکارشان بهشمار میآیند. یک معارض پس از نفوذ، نیازها و مشکلات آن سازمان را تشخیص داده و سپس راه حلهایی را که از اعتقادات و ایدئولوژی گروه خود منتج شده برای آن نیازها تبیین و به یکدیگر مرتبط میسازد.<ref>Budenz, Louis. The Techniques of Communism. (Chicago: Henry Regnery, 1954), Pg. 155.</ref> این فنی است که [[حزب کمونیست ایالات متحده آمریکا|حزب مشارکت (کومونیست) آمریکا]] بکار گرفت. وقتی که آن ساختار و فرآیندهای آن سازمان منحرف شد، فرد نفوذی به ارتباط گیریارتباطگیری با دیگر گروهها میپردازد. همچنین، این گروهها از طریق نفوذ در سازمانهایسازمانهای مشروع، نه تنها برای افکار خود مشروعیت کسب میکنند، بلکه میتوانند به «تقویت متحدان سیاسی، حمله به سیاستهای دولت، و جذب حامیان و پشتیبانان خارجی» بپردازند. اگر نفوذ در برخی از سازمانها زیادی سخت و مشکل بود، ممکن است آنها سازمانهایسازمانهای جدیدی تأسیس کنند که ظاهری مستقل اما در واقعیت اهداف آن گروه برانداز را اجرا میکند.
=== اقتصاد ===
اقتصاد میتواند به عنوان وسیلهای برای براندازی داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گیرد. برای براندازی خارجی، به سادگی با مسدود کردن اعتبار کشور دشمن میتوان مشکلات شدید اقتصادی برای آن بوجود آورد. یک نمونه از آن ارتباطات [[ایالات متحده آمریکا|امریکا]] با شیلی در دهه ۱۳۵۰ ه.ش است. در یک توطئه برای تغییر دولت [[سالوادور آلنده]]، آمریکا تلاش کرد تا اقتصاد شیلی را تضعیف کند. در اثر کاهش سرمایهگذاری خارجی و از دست دادن اعتبار مالی در [[شیلی]]، این کشور ناتوان در واردات مایحتاج حیاتی مردمش شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=نیکسون، کسینجر، و آلنده: سرمایهگذاری ۱۹۷۳ آمریکا در کودتای شیلی|نام خانوادگی=قریشی|نام=لوبنا|ناشر=lanham, MD: Lexington Books|سال=2009|شابک=|مکان=|صفحات=صفحه ۱۱۵}}</ref> یک فشار اقتصادی اینچنینی به کشور کوچک و ضعیفی باعث جلوگیری از کارایی اقتصاد وابسته شده و در نتیجه کاهش شدید سطح زندگی شهروندان را در پی دارد. اگر تضعیف اقتصادی بسیار شدید باشد، مردم کشور هدف ممکن است مجبور به پشتیبانی از تغییر در دولت شوند. هدف اصلی از فشار اقتصادی، تحمیل مشکلات به کشور هدف است تا از انجام تعهدات ابتدایی در مقابل شهروندانش بازبماند، چه از طریق کاهش و رکود در تجارت یا محروم کردن آن از منابع. [[تحریمها علیه ایران|تحریمهای اقتصادی علیه ایران]] در دو دوره بطور مشخص اعمال شدهاست: نخست تحریمهایتحریمهای [[بریتانیا|انگلیس]] و متحدانش و [[شورای امنیت سازمان ملل]] پس از [[نهضت ملی شدن نفت|ملی کردن صنعت نفت]] در دوران نخست وزیری دکتر [[محمد مصدق]] بود که با سیاست معروف [[اقتصاد بدون نفت]] خنثی گردید<ref>[http://kazeroonkhabar.ir/news/show/812/راهکار-مصدق-برای-مقابله-با-تحریمهای-نفتی]، راهکار مصدق برای مقابله با تحریمهای نفتی.</ref> و دیگری تحریمهایتحریمهای آمریکا و متحدانش و [[شورای امنیت سازمان ملل]] بعد از [[انقلاب اسلامی ایران]] در سال ۱۳۵۷ ه.ش که همچنان با عناوین متفاوت ادامه دارد و سیاستهاییسیاستهایی با عنوان [[اقتصاد مقاومتی]] برای اجرا اعلام گردیدهاست.
اعتصابهااعتصابها وسیلهای برای اعمال فشار اقتصادی بر دولت هدف، حربهای در دست براندازان داخلی است. به عنوان مثال در دهه ۱۳۵۰ ه.ش اعتصاب بخش حملونقل جادهای در شیلی باعث اخلال در جابجایی قوت غالب جامعه شد که به تبع آن نزدیک به ۵۰٪ اقتصاد این کشور از گردش تولید خارج شد. در ایران اعتصاب کارکنان شرکت ملی نفت در سال ۱۳۵۷ ه.ش ضربهای به نظام سلطنتی [[محمدرضا پهلوی]] بود. با گسترش و همهگیر شدن اعتصاب در صنعت نفت، موج اعتصاب کارخانجات دولتی و بخش خصوصی، همراه با تظاهرات در تهران و سراسر شهرهای ایران، به تدریج از درخواستهای سیاسی و رفاهی، به مخالفت با نظام سلطنت کشیده شد. در اثر این اعتصاب، صدور نفت ایران به خارج قطع شد. توقف صادرات نفت ایران به جهان، قطع منبع اصلی درآمد حکومت را موجب شد و مردم نیز تا پیروزی انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ با وجود مشکلات ناشی از کمبود نفت، از این اعتصابها حمایت کردند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=آرشیو روزنامه اطلاعات|کد زبان=fa|تاریخ=۲۹ مهرماه ۱۳۵۷|وبگاه=تاریخ ایرانی|نشانی=http://tarikhirani.ir/fa/events/3/EventsList/63Page6138Lang61fa38EventsId6141338Action61EventsDetail?Page=&Lang=fa&EventsId=416&Action=EventsDetail|عنوان=کارکنان پالایشگاه نفت تهران اعتصاب کردند}}</ref>
اقدامات اینچنینی باعث ساخت مشکلات انسانی، اقتصادی، و سیاسی شده که اگر در مقابلشان چاره اندیشی و اقدام نگردد میتواند شایستهگی دولت در اداره امور را به چالش بکشد.
بنا به تعریف لاورنس بیلنسن (به انگلیسی:Laurence Beilenson)، هیجان، «[[تبلیغات سیاسی]] براندازانه بوسیله اقداماتی مانند تظاهرات گسترده یا اعتصابات سیاسی است، که این اعتصابات قصد کسب منافع برای اتحادیهها یا کارگران را ندارد، بلکه هدفش علیه دولت است».<ref>[Beilenson, 1972, pg. viii]</ref> بعلاوه، تبلیغات سیاسی و هیجان، حتی در حالتی که شکل قانونی آزادی بیان، مطبوعات، و تجمعات هستند هنوز میتوانند به عنوان فعالیت براندازنه طبقهبندی گردند.
ناآرامی اجتماعی و آشوب به همان اندازه که یک جمعیت تروریستی میتواند برای یک کشور مشکلاتی بوجود بیاورد، معضلات ایجاد میکند. اولا آن یک رودررویی با دولت مستقر است، که اگر آن دولت در آرام کردن اوضاع ناتوان باشد میتواند به فرسایش قدرت کشور بیانجامد. این از دست دادن قدرت ریشه در از دست دادن اعتماد مردم به توان دولت برای اعمال قانون و برقراری نظم دارد. در مقابل، مردم شروع به این پرسش میکنند که آیا نیاز به مدیریت جدیدی وجود دارد؟ اهداف این فعالیتها بیاعتبار کردن، خلعسلاح کردن، و بیانگیزه کردن دولت و از بین بردن قدرت دولت و بصورتبه صورت عمومی قدرت کشور است. از آنجاییکه این چالش باعث افزایش هزینههای برقراری نظم و امنیت و بکارگیری نیروهای بیشتر پلیس و نیروهای انتظامی میگردد، آشوبهایآشوبهای اجتماعی عامل تهی شدن منابع کشور میگردد. ضمناً، ممکن است طراحان براندازی از ناآرامی اجتماعی برای تحریک دولت به نشان دادن یک عکسالعمل یا پاسخ استفاده کنند. در دهههای۷۰ و ۸۰ ه.ش طراحان ناآرامیهایناآرامیهای کوی دانشگاه و جنبش سبز، با حمله به نیروهای انتظامی، پایگاههای بسیج، اموال عمومی، بانکها، مساجد، خودروها و حتی عزاداران عاشورا عامدانه اقدام به تحریک نیروهای انتظامی برای هدایت کردن آشوبهاآشوبها به سوی خشونت و استثمار "شهدای نهضت" به منظور استفاده برای اهداف [[تبلیغات سیاسی]] نمودند. همچنین در دهه ۴۰ م در فرانسه کمونیستها(به انگلیسی: Communists) در زمان اعتصابات علیه [[طرح مارشال]]، "با قصد قبلی اقدام به تحریک پلیس و ژاندارمری برای گرفتن پاسخ خشونتآمیز و سرکوب کردند تا از نام و تعداد "شهدای جنبش" به هدف بکارگیری در تبلیغات سیاسی سوءاستفاده کنند".<ref name="Blackstock">[Blackstock, 1964, pg. 84.]</ref> این شهداء و تبلیغات سیاسی پس از آن میتواند به منظور در مقابل یکدیگر قراردادن گروههای اجتماعی با گروههای سیاسی مورد استفاده قرار گیرد. صورتهایصورتهای کمتر خشونتآمیز ناآرامیها، مانند غیبتهای کارکنان، مقاومت منفعل، تحریمها، و تلاشهایتلاشهای عمدی برای فلج کردن ادارات و نمایندگیهاینمایندگیهای دولتی به وسیلهٔ پر کردن فضای اجتماعی و دستگاهها با گزارشهایگزارشهای دروغ، میتواند تأثیرات قوی در جهت ناکارآمد کردن اقتصاد و سیاست داشته باشند.<ref name=ToolAutoGenRef1 />
=== تعرض و دهشتافکنی ===
== قوانین ==
=== فعالیتهای براندازانه ===
فعالیتهایفعالیتهای براندازانه به اهدای کمک، تسهیلات، و پشتیبانی اخلاقی به افراد، گروهها، یا سازمانهایی که مدافع براندازی دولت مستقر با زور و خشونت هستند میباشد. تمامی افعال تعمدی که قصد آسیبرسانی به منافع دولت را داشته باشد و در طبقهبندیهایطبقهبندیهای [[خیانت]]، [[فتنه]]، [[خرابکاری]]، یا [[جاسوسی]] قرار نگیرد، در سلسله فعالیتهای براندازانه طبقهبندی میگردد.
=== انگلستان ===
در این قانون آمدهاست:
*هر فردی دانسته یا با قصد قبلی با حمایت، تشویق، مشاوره، یا آموزش وظیفه، لوازم، مقبولیت، یا چهارچوب به براندازی یا نابود کردن دولت ایالات متحده یا دولتهایدولتهای ایالات، فرمانداریهافرمانداریها و مناطق یا مالکیتهایمالکیتهای مشابه، یا حاکمان هر زیرمجموعه مشابه، از طریق قدرت یا خشونت، یا به وسیلهٔ هدف قرار دادن هر کارمند دولتهایدولتهای مذکور؛ یا
*هر فردی، با قصد براندازی یا تخریب هر دولت مذکوری، چاپ، انتشار، ویرایش، پخش، به گردش درآوردن، فروش، توزیع، و نمایش عمومی، چه به وسیلهٔ محصولات نوشتاری یا چاپی، توصیه، یا آموزش کار، لوازم، مقبولیت، یا الگو به براندازی یا نابود کردن هر دولتی در ایالات متحده به وسیلهٔ زور یا خشونت، یا حتی تلاش برای آن؛ یا
*هر فردی سازماندهی، کمک یا تلاشی برای سازماندهی هر اجتماعی، گروهی، یا تجمعی نماید که در آن آموزش، حمایت، یا تشویق به براندازی یا تخریب هر دولتی به وسیلهٔ زور یا خشونت؛ یا عضو شدن در، یا همزادپنداری با، هر اجتماع، گروه، یا تجمعی، در حالیکه اهداف مذکور را بداند
باید تحت این عنوان جریمه شود یا تا بیست سال زندانی شود، یا هر دو، و نمیتواند در استخدام دولت ایالات متحده یا ادارات و سازمانهایسازمانهای آن برای مدت پنج سال پس از پایان تحمل مجازات قرار داشته باشد.
*اگر دو نفر یا بیشتر برای اجرای جرائم مذکور در این قسمت توطئه کنند، هر یک باید تحت این عنوان جریمه شوند یا تا مدت بیست سال زندانی شوند، یا هر دو مجازات و نمیتواند در استخدام دولت ایالات متحده یا ادارات و سازمانهایسازمانهای آن برای مدت پنج سال پس از پایان تحمل مجازات قرار داشته باشد.<ref>{{یادکرد وب|کد زبان=en|نشانی=https://www.law.cornell.edu/uscode/text/18/2385|عنوان=18 U.S. Code § 2385 - Advocating overthrow of Government|بازبینی=2017-02-23}}</ref>
این قانون در موارد بسیاری در ایالات متحده مورد استفاده است معروفترین مورد استفاده که بصورتبه صورت عمومی شناخته شدهاست برای تعقیب اعضای حزب کمونیست (زندگی اجتماعی یا communist) خصوصاً بین سالهای [[انقلاب ۱۹۱۷ روسیه]] و ۱۹۹۱ فروپاشی [[اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی|اتحادیه جماهیر شوروی]] به عنوان برانداز استفاده شدهاست. کمیته خانه فعالیتهای غیر-آمریکایی (به انگلیسی: House Un-American Activities Committee) برای تحت تعقیب قرار دادن و تحقیقات جنایی در خصوص اتهامات بیوفایی و فعالیتهای براندازانه توسط شهروندان معمولی، کارمندان دولتی، و سازمانهایی که مشکوک به ارتباط با احزاب کمونیستی هستند در ایالات متحده آمریکا تشکیل شد.
=== ایران ===
فصل اول از کتاب پنجم (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده) [[قانون مجازات اسلامی ایران|قانون مجازات اسلامی]] به جرایم ضد امنیت داخلی و خارجی کشور میپردازد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قانون مجازات اسلامی|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=مجلس شورای اسلامی - جمهوری اسلامی ایران|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=http://www.unodc.org/tldb/pdf/Islamic_Penal_Code_in_Farsi.pdf}}</ref> مواد ۴۹۸ تا ۵۰۰، ۵۰۷ و ۵۰۸ این قانون به وضعیت افرادی که فعالیتهای براندازانه داشتهاند میپردازد:
* ماده ۴۹۸ ـ هرکس با هر مرامی، دسته، جمعیت یا شعبه جمعیتی بیش از دو نفر در داخل یا خارج از کشور تحت هر اسم یا عنوانی تشکیل دهد یا اداره نماید که هدف آن برهم زدن امنیت کشور باشد و محارب شناخته نشود به حبس از دو تا ده سال محکوم میشود.
* ماده ۴۹۹ ـ هرکس در یکی از دستهها یا جمعیتهاجمعیتها یا شعب جمعیتهایجمعیتهای مذکور در ماده (۴۹۸) عضویت یابد، به سه ماه تا پنج سال حبس محکوم میگردد مگر اینکه ثابت شود از اهداف آن بیاطلاع بودهاست.
* ماده ۵۰۰ ـ هرکس علیه نظام جمهوری اسلامی ایران یا به نفع گروهها و سازمانهایسازمانهای مخالف نظام به هر نحو فعالیت تبلیغی نماید به حبس از سه ماه تا یکسال محکوم خواهد شد.
* ماده ۵۰۷ ـ هرکس داخل دستجات مفسدین یا اشخاصی که علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور اقدام میکنند بوده و ریاست یا مرکزیتی نداشته باشد و قبل از تعقیب، قصد جنایت و اسامی اشخاصی را که در فتنه و فساد دخیل هستند، به مأمورین دولتی اطلاع دهد یا پس از شروع به تعقیب با مأمورین دولتی همکاری مؤثری به عمل آورد از مجازات معاف و در صورتی که شخصاً مرتکب جرم دیگری شده باشد فقط به مجازات آن جرم محکومخواهد شد.
* ماده ۵۰۸ ـ هرکس یا گروهی با دول خارجی متخاصم به هر نحو علیه جمهوری اسلامی ایران همکاری نماید، در صورتی که محارب شناخته نشود به یک تا ده سال حبس محکوم میگردد.
|