زبان فارسی میانه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ابزار پیوندساز: افزودن پیوند خط کوفی به متن
Parsa-rahn.... (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰:
به عبارت دیگر پارسی امروزی شکل تحول‌یافته‌تر از خود زبان پارسی میانه‌است.<ref name="همان">همان.</ref>
پارسی میانه زبان ارتباطی مشترک در تمامی [[شاهنشاهی ساسانی]] بود و احتمالاً در زمان ساسانیان در [[خراسان]] تقریباً به‌طور کامل جایگزین [[زبان پارتی]] شده بود.<ref>اشمیت، رودیگر، راهنمای زبان‌های ایرانی، جلد دوم: زبان‌های ایرانی نو، ترجمه فارسی زیر نظر حسن رضایی باغ‌بیدی، تهران: انتشارات ققنوس، ص۴۳۷.</ref>
پارسی میانه یکی از [[زبان‌های ایرانی]] است که بنا به تعریف از اوایل دوران [[اشکانیان|اشکانی]] نخست در جنوب غربی ایران و سپس در زمان [[ساسانیان]] به عنوان زبان رسمی همهٔ امپراتوری ایران تا صدر [[اسلام]] رواج داشته‌است. خاستگاه این زبان که فرزند [[پارسی باستان]] به حساب می‌آید [[پارس]] بود. در دوران [[اشکانیان]] پارسی میانه زبانی محلی بود و از [[پهلوی اشکانی]] تأثیراتی پذیرفت تا اینکه در زمان [[ساسانیان]] زبان رسمی شاهنشاهی شد. کتیبه‌ها و اسناد ساسانیان و بسیاری از کتاب‌ها به این زبان نوشته می‌شد. با برافتادن ساسانیان و تا چند سده پس از [[اسلام]] همچنان تولید اثر به این زبان ادامه داشت. گرچه عملاً زبانی نیمه مُرده به‌شمار می‌آمد.
 
این زبان یا یکی از [[گویش]]ها یا زبان‌های بسیار نزدیک به آن، پس از تحول و آمیختگی با [[لهجه]]‌ها، گویش‌ها و زبان‌های خویشاوند دور و نزدیک و همچنین وارد شدن [[وام‌واژه]]‌ها، [[پارسی|پارسی نو]] را به وجود آورده‌است. بنا بر این‌جای تعجب نیست که شباهت‌های فراوان چه از نظر واژگانی و چه از نظر [[دستور زبان|دستوری]] میان این دو زبان وجود دارد. در واقع تحولی که از پارسی باستان تا پارسی میانه اتفاق افتاده‌است بسیار بزرگتر از تحولی‌است که از پارسی میانه تا پارسی نو رخ داده‌است.
خط ۳۵:
[[زبان فارسی میانه]] را در متن‌های کهن فارسی نو ''پهلوی'' و در متن‌های کهن عربی ''فهلوی'' نامیده‌اند. قدیم‌ترین مأخذی که در آن زبان فارسی میانه پهلوی نامیده شده روایت [[جاحظ]] (متوفّی به سال ۲۵۵ هـ ق) است.<ref>صادقی ۱۳۵۷، ص ۴۰ به بعد</ref> بنابراین، پهلوی نامیدن زبان فارسی میانه دست‌کم از سدهٔ سوم هجری رایج بوده‌است. دلیل به کار رفتن اصطلاح ''پهلوی'' برای نامیدن صورت کهن زبان ''پارسی'' آن بود که در سده‌های آغازین پس از اسلام واژهٔ ''پهلوی'' دربردارندهٔ این معنی‌ها نیز شده بوده: «ایرانی (در معنای کلی واژه)» و «قدیمی (البته نه هر قدیمی، بلکه راه و رسم ایرانی قدیمی، که در در شاهنامه بیشتر به این معنی برمی‌خوریم)»<ref>صادقی ۱۳۸۹، ص ۲</ref> حتّی این واژه هاله‌ای از معناهای گوناگونی چون «اشرافی»، «باستانی»، «باشکوه» و … یافته بوده که بازتاب آن را در شاهنامه می‌بینیم.<ref>آموزگار، تفضّلی 1382، ص 14، پ‌ن 3</ref> بنابر این، زبانی که یادآور آیین‌ها و دوره‌های کهن ایران بود به سادگی می‌توانست ''[[زبان پهلوی]]'' نامیده شود.<ref>تاوادیا ۱۳۸۳، صص ۲ به بعد</ref><ref>آموزگار و تفضلی ۱۳۸۰، ص ۱۴</ref> شایان یادآوری است که ''پَهْلَوی''، ''پَهْلَوانی''، ''فَهْلَوی'' یا شکل عربی‌شدهٔ آن بَهْلَوی، به زبان‌ها و قوم‌های دیگری چون گویش‌های ایرانی شمال غربی نیز گفته شده‌است.<ref>رضاییِ باغ‌بیدی 1387، ص 79، ستونِ 2</ref>
 
اما واژهٔ ''پَهْلَوی'' در اصل به چه معنایی بوده؟ این واژه در اصل به معنای «نسبت‌داده‌شده به ''پَهْلَو'' (یا همان [[پارت]])» است. ''پَهْلَو'' از [[دورهٔ هخامنشی]] به بعد نام یکی از استان‌های شمال شرقی ایران بوده. نام این استان در [[سنگ‌نوشته‌های هخامنشی]] -Parθava آمده‌است. واژهٔ -Parθava با تبدیل‌هایِ بسیار رایجِ θ به h و r به l و نیز قلب جایگاه این دو در واژه، به Pahlaw بدل شده‌است. در دورهٔ ساسانی زبان رایج در استان ''پَهْلَو'' (یعنی همان استان پارت) را Pahlawīg یا Pahlawānīg<ref>این نام برای نمونه در کتاب Boyce 1975، ص 40: در متن فارسی میانهٔ h و در بند سوم آن آمده‌است.</ref> می‌نامیدند. به سخن دیگر، ''پهلوی'' یا ''پهلوانی'' در اصل نام زبان دیگری بوده که با زبان فارسی میانه فرق دارد و امروزه آن را در کتاب‌های زبان‌شناسی ''پهلوی اشکانی'' یا ''پارتی'' می‌نامند.<ref>رضایی باغ‌بیدی 1385، ص 15</ref><ref>رضایی باغ‌بیدی 1387، ص 79، ستون 2</ref>
 
گویا نخستین بار [[کارل هرمان زالمان|کارل هِرمان زالِمانْ]] (به روسی: [[:ru: Залеман, Карл Германович|Karl Germanovitsh Zaleman]]) نام ''فارسی میانه'' (به آلمانی: [[:de: Mittelpersisch|Mittelpersisch]]) را برای این زبان به کار برده‌است.<ref>تاوادیا ۱۳۸۳، ص نه؛ یادآوری می‌شود که این نقل قول در واقع از پیش‌گفتار س. نجم‌آبادی، یعنی برگردانندهٔ کتاب تاوادیا به فارسی است.</ref> امروزه هم همچنان اصطلاح‌هایی چون ''پهلوی ساسانی'' و ''پهلوی'' برای نامیدن فارسی میانه به کار می‌رود. البته منظور از ''پهلوی'' بیشتر گونهٔ خاصی از فارسی میانه‌است که در کتاب‌های [[مزدیسنا|زردشتی]] به کار رفته‌است.<ref>آموزگار، تفضّلی ۱۳۸۲، ص ۱۴</ref>