فمینیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۵۸:
به نظر فمینیست‌های لیبرال، نظام [[لیبرالیسم|لیبرالیستی]] با برخورداری از نهادها و حقوق معین قانونی اش بیش از هر جامعه دیگری اجازه آزادی و برابری فردی می‌دهد؛ اما حتی اینجا هم فرصت‌های برابر، با [[نژادپرستی]] و تبعیض جنسی مخدوش می‌گردد. تبعیض جنسی مثل نژادپرستی انسان‌ها را در قالب شخصیتی انعطاف‌ناپذیر محبوس و اجتماع را از شکوفایی استعداد اعضای آن محروم می‌کند، از آنجا که زنان را دست کم می‌گیرد از شکوفایی گرامی‌ترین ارزش‌های فرهنگی جلوگیری می‌کند.
 
لیبرالهالیبرال‌ها معتقدند به بیشتر انسان‌ها می‌توان آموزش داد تا منطقی بودن انتقاد فمینیسمی از روابط تبعیض‌آمیز اجتماعی را درک کنند.
برنامه‌های فمنیسم لیبرال برای از میان برداشتن نابرابری جنسی عبارتند از:
# بسیج امکانات سیاسی و قانونی که در حال حاضر برای تغییر وضع در دسترس‌اند.
خط ۸۳:
 
=== فمینیسم روانکاوانه ===
اصطلاح «روان کاوی» برگرفته از نظریهاینظری‌های است که [[فروید]] در سه مقاله دربارهٔ نظریهٔ جنسی از آن استفاده کرد و رشد زنانگی را بر اساس «رشک ورزی به آلت نرینه» در دختر، و رشد مردانگی را بر حسب «عقدهٔ [[ادیپ]]» به مثابهٔ نفی مادر دانست. با نقدهایی که فمینیستها، به خصوص موج دومیها، به فروید وارد آوردند و نظریات روان‌کاوانهٔ او را دارای سوگیری جنسیتی دانستند، نظریه‌های روان کاوی جدیدی شکل گرفتند که به نظریه‌های جنسیت معروف شدند.
 
فمینیست‌ها از نظریات روان کاوانهٔ فروید برای توضیح این مسئله استفاده کردند که چطور آموزشهایآموزش‌های [[دوران کودکی]] بر ناخودآگاه انسان اثر گذاشته و در دوران بزرگسالی سر باز می‌کند. نانسی چودوروف، کارول گیلیکان، کیت میلت و ژولیت میچل را می‌توان جزء فمینیست‌های روانکاو به حساب آورد. به‌طور مثال {چودوروف} به نقش مادر در به آغوش کشیدن فرزند و هویت یابی جنسی فرزند از طریق مادر اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد که چرا پسران زودتر مستقل شده و دختران علاقه‌مند به برقراری ارتباطهای عاطفی هستند.
 
[[ژاک لاکان]]، یکی دیگر از مفسران روش فروید و از تأثیرگذاران بر فمینیسم روانکاوانه است که عدم برخورداری از [[آلت تناسلی]] را نمادی فرهنگی می‌داند و از تعبیرات [[زیست شناختی]] فروید فاصله می‌گیرد. او در عین حال بر رابطهٔ هویت یابی جنسی و [[یادگیری زبان]] تأکید می‌کند. ایریگاری، یکی از شاگردان و منتقدان لاکان است و در کنار هلن سیکسو از بانیان مکتب «نوشتار زنانه» شمرده می‌شود. مکتبی که می‌خواهد از موضع بدن زنان بنویسد و زنانه نوشتن را ترویج دهد.
خط ۱۰۷:
تشکّل‌های زنان در انقلاب مشروطیت که در دوره اوّل انقلاب مشروطیت در [[ایران]] در دفاع از انقلاب مشروطیت و احقاق حق برابری و رفع [[ستم]] بر زنان بوجود آمدند متنوع و بی‌شمار بودند.<ref name="parsa">پارسا بناب، یونس</ref>
 
در جریان تحولات سیاسی انقلاب مشروطه ''فعالیت بیرونی'' زنان بیشتر شد. انجمن‌هایانجمنهای خصوصی و سازمان‌های مخفی ایجاد شدند، در تظاهرات‌ها شرکت کردند و به اقدامات غیرخشونت‌آمیز پرداختند.<ref name="sanasarian38">ساناساریان، ص ۳۸</ref> هرچند که سرانجام در [[قانون اساسی مشروطه]] (۱۲۸۵ خورشیدی) بسیاری از حقوق زنان همچون قوانین [[ازدواج]]، [[طلاق]]، سرپرستی فرزند و… نادیده گرفته شد و زنان را در کنار مهجوران و مجرمان از [[حق رای زنان|حق رأی]] محروم کرده بود.<ref name="sanasarian30">ساناساریان، ص ۳۰</ref>
 
=== پیشینه ===
در دورهٔ [[قاجار]] نگرش زنان به وضعیت خود، پذیرش سرنوشت و تسلیم در برابر شرایطِ موجود بود. به [[دختران]] از کوچکی ساکت نشستن و تحرک کم، سؤال نکردن و اطاعت کردن از مردان -حتی برادر کوچک‌تر خود- آموزش داده می‌شد. این الگوی [[جامعه‌پذیری]] تا دوره‌های بعد نیز ادامه یافت.<ref name="sanasarian30">ساناساریان، ص ۳۰</ref> در این دوران، هیچ گروه اجتماعی‌ای نمی‌توانست از حقوق و منافع خود دفاع کند که با [[جداسازی جنسیتی]] شدیدی که در این دوران وجود داشت*،<ref>در این دوره در خانه‌ها و خیابان‌ها [[جدایی جنسیتی]] وجود داشت که تا [[دوره پهلوی]] نیز ادامه یافت به ویژه درمیان طبقات پایین‌تر جامعه: در خانه‌ها اندرونی و بیرونی مجزا بود، میهمانان زن توسط زنان پذیرایی می‌شدند و میهمان‌های مرد توسط مردان. در خیابان‌های پرجمعیت مانند [[خیابان لاله‌زار|لاله‌زار]]، [[خیابان شاه آباد|شاه آباد]] و [[خیابان امیریه|امیریه]] نیز در ساعت‌های پرجمعیت عصر زنان باید از یک پیاده‌رو عبور می‌کردند و مردان از پیاده‌رویی دیگر. زنانی که می‌خواستند برای کاری به سمت دیگر خیابان بروند باید از پاسبان اجازه می‌گرفتند و تحت نظر او به‌سرعت حرکت می‌کردند. ساناساریان، ص ۳۰</ref> در مورد زنان شدیدتر می‌شد زیرا آن‌ها هم با این محدودیت‌های شدید مواجه بودند و هم از ارتباط و تأثیر متقابل با «محیط بیرون از خانه» محروم بودند.<ref name="sanasarian38">ساناساریان، ص ۳۸</ref>
 
نویسندگان بزرگ مشروطیت همچون [[کسروی]]، [[ملک‌زاده]]، [[آدمیت]]، [[نظام مافی]]، [[محیط مافی]]، [[ناظم الاسلام کرمانی]]، [[صفائی]]، [[دولت‌آبادی]]، [[رضوانی]] در آثار خود اشاراتی به تشکل‌های زنان در انقلاب مشروطیت می‌کنند:<ref name="parsa">پارسا بناب، یونس</ref> انجمن‌هایی همچون [[انجمن آزادی زنان]] در ۱۹۰۷،<ref name="parsa">پارسا بناب، یونس</ref> [[انجمن مخدرات وطن]] در [[۱۲۸۹]]،<ref>ناهید، عبدالحسین</ref> [[اتحادیه نسوان وطن‌خواه]] و انجمن‌هایانجمنهای دیگر که در حال چالش با [[سنت]] و [[فرهنگ]] رایج جامعه در آن زمان بودند.
 
=== پس از مشروطیت ===
تنها معدودی از این زنانِ طرفدار مشروطیت، هوادار [[حقوق زنان]] بودند اما نخستین زنانی که در [[جنبش حقوق زنان ایران]] شرکت کردند یا خودشان از مشروطه‌خواهان و فعالان جنبش ملی دهه ۱۲۸۰ بودند (مانند [[صدیقه دولت‌آبادی]] و [[بانو امیر صحی ماه‌سلطان]]) یا از خانواده‌های [[روشنفکر]] [[ملی‌گرا]] بودند (مانند [[محترم اسکندری]]). بعد از سرد شدن تب مشروطه‌خواهی، «انبوه زنان بی‌سواد به اندرونی‌های سابق خود بازگشتند» و تنها زنان تحصیل‌کرده و روشنفکر جنبش حقوق زنان را پی گرفتند.<ref name="sanasarian426">ساناساریان، صص ۴۲–۴۶</ref>
 
در این زمان مردان مشروطه‌خواه روشنفکری همچون [[میرزاده عشقی]]، [[ملک‌الشعرا بهار]]، [[ایرج میرزا]] و… نیز از جنبش نوخواسته حقوق زنان حمایت می‌کردند به ویژه در حق تحصیل و کنار گذاشتن [[حجاب]]. مثلاً در ۱۲ مرداد ۱۲۹۰ حاج محمدتقی [[وکیل‌الرعایا]]، نماینده مجلس نخستین بار در ایران برابری زن و مرد را در مجلس شورا مطرح کرده و خواستار حق رایرأی برای زنان شد که مجلس را شوکه کرد و با مخالفت یکی از روحانیان مجلس مواجه شد.<ref name="sanasarian426">ساناساریان، صص ۴۲–۴۶</ref>
هرچند که این حمایت‌ها نتوانست نتیجه چندانی داشته باشد، اما درمقایسه با حمایت از خواسته‌های زنان در جریان [[انقلاب ۱۳۵۷]] قابل توجه‌تر بود.<ref name="afary10">آفاری، ژانت ص ۱۰</ref>
 
خط ۱۲۷:
==== انقلاب سفید و حق رأی زنان ====
[[پرونده:Womenelection1963.jpg|چپ|بندانگشتی|150px|زنان ایران در [[۱۳۴۱]] خورشیدی -برای نخستین‌بار در تاریخِ خود- به‌پای صندوق‌های رأی می‌روند]]
از سال ۱۳۳۸ خورشیدی و بعد از سخنرانی [[محمدرضا پهلوی|شاه]] در جلسه هیئت وزیران، مسئله دادن حق رایرأی به زنان از سوی حکومت پهلوی، به بحث داغ نشریات، مجلس و رادیو و تلویزیون تبدیل شد. رسانه‌های جمعی تبلیغ می‌کردند که شاه جسورانه و یک‌تنه از دادن حق رایرأی به زنان در برابر مخالفان حمایت می‌کند. سرانجام در آخرین اقدام، در روز چهارم بهمن سال ۱۳۴۱ خورشیدی، [[اعتصاب عمومی]] یک‌روزه‌ای توسط سازمان‌های زنان اعلام گردید. این اعتصاب از حمایت کامل دولت برخوردار بود و شرکت‌کنندگان در آن فقط کارمندان دولت بودند. دو روز بعد از اعتصاب، یعنی در روز ششم بهمن، رفراندومی برای کسب حمایت مردم از فرمان شش ماده‌ای شاه که به انقلاب سفید معروف شد، برگزار گردید.<ref name=MehrSefid />
در چهارچوب [[انقلاب سفید]] در ۶ بهمن ۱۳۴۱ خورشیدی، [[قانون انتخابات]] اصلاح شد و دست‌آوردِ اصل پنجمِ [[انقلاب شاه‌ومردم]]، شرکت زنان در انتخابات در شرایط حقوقیِ مساوی با مردان بود، چه برای انتخاب شدن و چه برای انتخاب کردن. در پیِ این اصل، زنان چون مردان توانستند در [[تعیین سرنوشت]] خود برای نخستین‌بار نقش مهمی بازی کنند و [[حق رای زنان|حق رأی]] به‌دست آورند.{{مدرک}} [[قانون حمایت خانواده]] در پی دادن حقّ انتخاب و حقّ شرکت در [[مجلس شورای ملی]] در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۴۲ خورشیدی تصویب شد. این قانون ''طلاق یک طرفه'' را لغو می‌کرد. [[چندهمسری]] به‌سختی انجام می‌گرفت. زن‌ها حقّ درخواست طلاق به‌دست آوردند و برای سرپرستی کودک نیز مادر دارای حق شد و کودک پس از طلاق یا درگذشت پدر به مادر سپرده می‌شد.{{مدرک}}