۲۸٬۰۴۵
ویرایش
ImanFakhri (بحث | مشارکتها) (←شورا) |
ImanFakhri (بحث | مشارکتها) (←شورا: ابرابزار) |
||
شورا همچنین تعریف [[ایمان]] را نیز تدوین کرد. در بیانیه تعریف ایمان گفته میشود که شورا، پنج شورای مقدس و جهانی را به شکل کامل تأیید میکند و بر تصمیمهای آنها صحه میگذارد. در این بیانیه، پس از نقل کامل بیانیه [[شورای کلسدون]] چنین گفته میشود:
{{نقل قول|''ما نیز مطابق با تعلیم پدران مقدس اعلام میداریم که در عیسی مسیح دو اراده ذاتی و دو عملکرد ذاتی بدون انشقاق، تغییر، جدایی و درهم آمیزی وجود دارد. این دو اراده ذاتی، آنگونه که بدعتکاران ناپاک ادعا میکنند با یکدیگر متضاد نیستند؛ بلکه اراده انسانی مسیح با همه توان از ارادة الاهی پیروی میکند؛ در برابر آن مقاومت نمینماید و نسبت به آن بیتفاوت نیست، بلکه مطیع آن است… ما ایمان داریم که خداوند ما، عیسی مسیح، یکی از سه اقنوم تثلیث بوده، حتی بالاتر از آن خدای حقیقی ماست. ما میگوییم، در طبیعت وی در اقنوم و ذات یگانه وی متجلی میشوند و او در تجسم خود در این ذات، معجزهها انجام میداد و رنجها متحمل میشد. به سبب تمایز دو طبیعت که باید آن را در ذات یگانه در نظر گرفت، وجود دو اراده امری واقعی است، نه مجازی. اگرچه در طبیعت با هم پیوند دارند، هر طبیعت دارای اراده خاص خود است و عملکردی متناسب دارد. این دو اراده از یکدیگر منفصل نبوده، دچار درهم آمیزی و امتزاج با یکدیگر نیز نمیشوند؛ بنابراین، ما به وجود دو اراده و دو عملکرد اعتراف میکنیم که برای نجات و رستگاری نژاد بشری، با هم ترکیب و اتحاد یافتهاند.''}}
در تصدیق آموزه دو اراده، سه استدلال اساسی مطرح شد:
# پاپ آگاتو به برخی از آیات کتاب مقدس استناد کرد، حال آنکه این آیات، اراده عیسی را در تقابل با اراده پدر قرار میدادند، برای مثال: «من اراده خود را نمیجویم، فقط اراده پدری که مرا فرستادهاست» (یوحنا ۲۹: ۵) این آیات به شکل صریح، ایده وجود دو اراده در عیسی مسیح را تأیید نمیکنند.
# آگاتو همچنین استدلال میکرد که از آموزه دو طبیعت باید آموز، دو اراده را نتیجه گرفت. کسانی که بر این باور بودند که مسیح یک اراده داشت «باید روشن میساختند که آیا این اراده، انسانی است یا الاهی یا ترکیبی از هر دو که بر اثر درهم آمیزی و امتزاج آنها به وجود آمده… یا اینکه مسیح صاحب یک اراده و یک عملکرد بود که هر دو از یک طبیعت ترکیبی سرچشمه میگرفت». پذیرش هر یک از این موارد، به معنای زیر سؤال بردن تعلیم کلسدون بود که ویژگیهای متمایز هر یک از دو طبیعت الاهی و انسانی را محفوظ و دست نخورده میدانست. شکی نمیتوان داشت که آموزه دو اراده، نتیجه اجتناب ناپذیر تعلیم شورای کلسدون در مورد وجود در طبیعت در مسیح است.
# این استدلال نیز مطرح شد که طبیعت انسانی عیسی، بدون داشتن اراده ای انسانی، طبیعت انسانی ناقصی محسوب میشد و در این حال، عیسی دیگر به شکل کامل انسان محسوب نمیگشت. بدون وجود ارادهای انسانی نیز اطاعت انسانی و دیگر فضایلی که وابسته به آن هستند، بی معنا محسوب میشد. در این صورت، عیسی دیگر همچون نمونه و الگو نمیتواند مطرح باشد. اگر وی فاقد اراده انسانی بود، آنگاه دیگر نمیتوانستیم بگوییم که او همانند ما، در هر مورد وسوسه شد» (عبرانیان ۴: ۱۰). این استدلال، منعکس کننده استدلالی است که توسط پدران کاپادوکیایی علیه نظر آپولیناریس در مورد انکار روح انسانی عیسی مطرح گشت؛ که قویترین استدلال در این مورد است.
== منابع ==
|