امپراتوری تیموری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی ویرایش 25326764 توسط 5.112.238.242 (بحث)
برچسب: خنثی‌سازی
Fatemibot (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۳۴۵:
تیمور به زودی در رمضان ۷۷۱ ه‍. ق/ آوریل ۱۳۷۰ م توانست با شکست [[امیر حسین]] از نوادگان [[قزغن]] در [[کابل]] که مدعی منصب اجدادی خود بود، [[بلخ]] را تسخیر و حکومتی مستقل تشکیل دهد. تیمور از این پس خود را «صاحبقران» خواند. پس از آن طی پنج سال از ۷۷۲ تا ۷۷۷ ه‍. ق/ ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵ م، تیمور سه بار به [[خوارزم]] و پنج بار به قلمرو خانان جَثَه در آن سوی [[سیحون]] لشکر کشید. با این وجود در سال دهم سلطنتش موفق به فتح خوارزم شد و عاقبت توانست آنجا را ویران کند.<ref name="دانشنامه رشد، تیمور لنگ">[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=تیمور+لنگ&SSOReturnPage=Check&Rand=0 دانشنامه رشد، تیمور لنگ]</ref>
 
تیمور دشت قبچاق و [[مغولستان]] را نیز زیر فرمان خود آورد. او سپس در سال ۷۸۳ ه‍.ق فرزند ده ساله خود، [[میرانشاه]] را با سپاهی، مأمور تسخیر [[خراسان]] کرد و خود نیز به آن‌ها پیوست. تیمور [[نیشابور]] و [[هرات]] را تصرف کرد و در هرات از سرهای مردم مناره‌ها ساخت. سپس [[مازندران]] را که تا سال ۷۵۰ ه‍.ق در تصرف ملوک [[باوندیان|باوند]] بود به تسخیر خود درآورد. او در یورشی سه ساله که از ۷۸۸ تا ۷۹۰ ه‍.ق طول کشید [[آذربایجان]]، [[لرستان]]، [[ارمنستان]]، [[گرجستان]] و [[شروان]] را نیز تصرف کرد و در سال ۷۹۳ ه‍.ق مردم [[خوارزم]] را قتل‌عام کرد. حملهٔ پنج ساله وی بین سال‌های ۷۹۴ تا ۷۹۸ ه‍.ق صورت گرفت و پس از آن حکومت هر شهر را به یکی از فرزندان یا خویشاوندان خود سپرد. سپس [[مسکو]] را فتح کرد و به [[هندوستان]] یورش آورد. در سال ۸۰۱ ه‍.ق آنجا را نیز تصرف کرد و صد هزار نفر را به قتل رساند. تیمور سپس به [[سمرقند]] بازگشت. لشکرکشی وی به [[ایروان]] از سال ۸۰۲ تا ۸۰۷ ه‍.ق طول کشید که آن را یورش هفت ساله می‌نامند. در سال ۸۰۳ ه‍.ق با [[عثمانیان]] جنگید و چندین شهر را گرفت. در همین هنگام سفیرهایی به [[مصر]] فرستاد، ولی چون نتیجه‌ای نگرفت، مصمم شد به مصر حمله کند و در طول این لشکرکشی، [[حلب]]، [[دمشق]] و [[بغداد]] را نیز تصرف نمود. در سال ۸۰۴ ه‍.ق [[بایزید یکم]] سلطان عثمانی را مغلوب و اسیر کرد. بعد از آن تصمیم گرفت [[چین]] را تسخیر کند و عازم آنجا شد. او با سپاهیانش تا کنار رود سیحون نیز رفت ولی در [[اترار]] بیمار شد و در رمضان سال ۸۰۷ ه‍.ق / فوریه ۱۴۰۵ م، در سن ۷۱ سالگی درگذشت.<ref name="دانشنامه رشد، تیمور لنگ" />
 
تیمور از ۷۷۸ ه‍.ق / ۱۳۷۷م تا هنگام مرگش در ۸۰۷ ه‍.ق / ۱۴۰۵ م، به مدت ۲۹ سال، بخش عظیمی از جهان را زیر فرمان خود آورد و بنیان امپراتوری را گذاشت که بلافاصله پس از مرگش، انحطاط و زوال و تجزیه آن آغاز شد. فتوحات تیمور که به قیمت خونریزی‌های دهشتبار و ویرانی‌های بسیار به دست آمده بود چندان پایدار نماند و به زودی قلمرو او با توجه به منازعات بین بازماندگانش و ظهور دو طایفه ترکمان [[قراقویونلو]] و [[آق قویونلو]] تجزیه و بعدها توسط دولت [[صفویه|صفوی]] دوباره یکپارچه و متمرکز شد.<ref name="دانشنامه رشد، تیمور لنگ" />
 
== مرگ تیمور و نزاع‌های پس از او ==
خط ۳۶۰:
این شخص نوه دیگر تیمور، [[خلیل سلطان]] پسر میرانشاه (یا به روایتی پسر خود تیمور)<ref>* بریون، مارسل،
[[منم تیمور جهان‌گشا]]، ترجمه ذبیح‌الله منصوری، کتابخانه مستوفی، تهران ۱۳۷۴</ref> بود که در آن هنگام با لشکر تیمور همراه و حاضر بود.
این اقدام هم نتوانست تمرکز را در خاندان تیمور حفظ کند و به‌زودی با مخالفت بازماندگان مواجه شد. به‌تدریج این اختلافات طولانی شد و دامنه پیدا کرد. چنان‌که در اندک مدتی، توطئه‌ها و تحریکات، میراث عظیم تیمور را به حکومتهای مستقل و متخاصم تبدیل کرد.<ref name="دانشنامه رشد، جانشینان تیمور" />
 
== جانشینان تیمور ==
خط ۳۶۹:
در همین زمان درگیری و کشمکش میان مدعیان حکومت، یعنی پسران عمرشیخ (رستم، اسکندر، پیرمحمد و بایقَرا) و پسران میرانشاه (عمر و ابابکر و خلیل سلطان) آغاز شد.<ref>حافظ ابرو، ج ۳، ۷۳–۷۸</ref><ref>میرخواند، ج ۶، ص ۵۰۴–۵۲۰</ref> شاهرخ با اینکه بسیاری از امیران، همچون امیرشاه ملک و حاکمان محلی، از او حمایت می‌کردند از درگیری مستقیم با افراد خاندانش اجتناب کرد و به سروسامان دادن هرات مشغول شد.
 
از طرفی در [[تبریز]]، [[اصفهان]]، [[شیراز]]، [[کرمان]] و [[سبزوار]] به سبب بی‌کفایتی خلیل سلطان و درگیری مدعیان جانشینی، آشوب شده بود.<ref>حافظ ابرو، ج ۳، ص ۲۵–۳۰</ref> خلیل سلطان پس از چهار سال حکومت در سمرقند و از بین بردن خزاین تیمور، گرفتار [[خدایداد حسینی]]، والی ماورای سیحون شد.<ref name="شرف الدین علی یزدی، ج ۲، ص ۵۱۱" /><ref>تاج السلمانی، گ ۱۷۶ پ</ref> شاهرخ در ۸۱۱ ه‍.ق به [[ماوراءالنهر]] لشکر کشید، خدایداد را کشت و خلیل سلطان را پس از رهایی به [[ری]] فرستاد و سمرقند را به [[الغ‌بیگ|اُلُغ‌بیگ]] داد.<ref>دولتشاه سمرقندی، ص ۳۵۴–۳۵۶</ref>
 
== حکومت شاهرخ ==
خط ۳۸۰:
 
== نزاع دوباره مدعیان تاج و تخت و افول نهایی ==
هنگام مرگ شاهرخ از میان پسرانش تنها الغ بیگ میرزا در قید حیات بود، که او هم بیشتر یک محقق و عالم ریاضی بود تا یک فرمانروا. از این رو پس از یک دوره نسبی ثبات، انحطاط خاندان تیموری دوباره آغاز شد و این بار با سرعت بیشتری هم رو به تلاشی و اضمحلال رفت. کشمکش بین بازماندگان شاهرخ ده سالی به طول انجامید تا این که ابوسعید، نواده میرانشاه و پسر میرزا سلطان‌محمد مدتی تفوق یافت، اما دیری نپایید که دوران فرمانروایی او نیز به پایان رسید به‌طوری‌که در یک دهه بعد، به دست میرزا یادگار محمد، نواده بایسنقر که به اردوی آق قویونلو پیوسته بود به قتل رسید. به این ترتیب با مرگ ابوسعید در رجب ۸۷۲ ه‍.ق / فوریه ۱۴۶۸ م، دوران فرمانروایی تیموریان به‌سر آمد.<ref name="دانشنامه رشد، جانشینان تیمور" />
 
در این دوره ثبات و آرامش نسبی و رونق اقتصادی که در قلمرو تیموریان، بخصوص در شرق ایران فراهم شده بود، از میان رفت. منازعات داخلی بیشتر شد و حریفان قدرتمندی همچون [[ازبک]]ان از شمال و [[قراقویونلو]]ها و [[آق قویونلو]]ها از غرب، حکومت تیموریان را تهدید می‌کردند. شاهرخ، بر خلاف تیمور، جانشینی برای خود انتخاب نکرد. دو فرزندش، [[بایسنقر]] و [[جوکی میرزا]] در زمان حیات او درگذشته بودند<ref>دولتشاه سمرقندی، ص ۳۵۱، ۳۹۵–۳۹۶</ref><ref>اسفزاری، بخش ۲، ص ۸۷–۹۱</ref> و فرزند دیگرش، [[الغ بیگ]]، بیشتر اوقات در سمرقند بود و به عنوان مهمان به دربار پدر دعوت می‌شد و در امور سلطنت دخالتی نداشت.<ref>بارتولد، ص ۱۷۸</ref> بجز الغ بیگ و فرزندش [[عبداللطیف]]، دیگر مدعیان جانشینی عبارت بودند از: ابراهیم سلطان، پسر دیگر شاهرخ که در زمان پدر حاکم فارس بود؛ علاءالدوله و سلطان محمد، فرزندان بایسنقر. ابتدا سلطان محمد توانست بر دیگر حریفان چیره شود و علاءالدوله را که از حمایت گوهرشادآغا برخوردار و قائم مقام شاهرخ در هرات بود، از این شهر فراری دهد.<ref>دولتشاه سمرقندی، ص ۴۰۵–۴۰۶، ۴۱۰</ref>
خط ۳۹۶:
== بازماندگان تیموریان ==
هرچند پس از شاهرخ حکومت تیموریان به عنوان یک حکومت بزرگ و فراتر از یک منطقه خاص، دیگر وجود نداشت اما حکومت محلی در منطقه هرات و اطراف آن برقرار ماند. این حکومت که توسط [[سلطان حسین بایقرا]] اداره می‌شد، تا سال ۹۱۲ ه‍.ق ادامه یافت.
سلطان حسین بایقرا، هرات را از مناطق مهم و تأثیرگذار در تاریخ ایران و تاریخ هنر ایرانی تبدیل نمود و باعث شد تا مکتب هرات در [[نقاشی ایرانی|نقاشی]] و [[خوشنویسی ایرانی]] نامی ماندگار بیابد.<ref name="دانشنامه رشد، جانشینان تیمور" />
 
=== حکومت محلی تیموریان ===
خط ۴۰۷:
=== گورکانیان هند ===
{{اصلی|گورکانیان هند}}
بعدها [[ظهیرالدین محمد بابر|ظهیرالدین محمد بابُر]]، (فرزند [[میرزا عمر شیخ]] فرزند [[سلطان ابوسعید]] فرزند [[میرزا محمد]] فرزند [[میرانشاه]]) که در مناطق اطراف ماوراءالنهر حکومت داشت و برای دفع [[شیبک خان]] با بدیع‌الزمان متحد شده بود، نتوانست با ازبکان مقابله کند و به هندوستان رفت و و آنجا را فتح نمود و بر خلاف جدش تیمور در همان‌جا سکونت گزید. او در ۹۳۲ حکومت [[تیموریان هند]] (بابریان) را در آنجا پایه‌گذاری کرد.<ref name="دانشنامه رشد، جانشینان تیمور" /><ref>خواندمیر، ۱۳۳۹ ش، ج ۷، ص ۳۱۳–۳۱۶</ref><ref>سابتلنی، ۱۹۸۹، ص ۱۰۲–۱۰۸</ref>
 
جانشینان او که به [[گورکانیان هند]] یا مغولان کبیر هند معروف هستند، درخشان‌ترین سلسله‌های حکومتی در [[شبه قاره هند]] را تشکیل دادند و نقشی مهم در تاریخ آن سرزمین ایفا نمودند. چنانچه [[اکبر شاه]] از بزرگترین حاکمان تاریخ هند از این سلسله است.<ref name="دانشنامه رشد، جانشینان تیمور" /> و این سلسله را آخرین امپراطوری دوران طلایی جهان اسلام می‌نامند.
 
== دانش و هنر در زمان تیموریان ==
خط ۴۹۷:
{{منبع‌شناسی}}
 
[[رده:تیموریان]]
[[رده:آذربایجان در قرون وسطی]]
[[رده:آناتولی قرون وسطی]]
[[رده:ارمنستان در سده ۱۵ (میلادی)]]
[[رده:ارمنستان قرون وسطی]]
[[رده:امپراتوری‌های پیشین]]
خط ۵۱۴:
[[رده:تاریخ مردمان ترک‌تبار]]
[[رده:تاریخ هرات]]
[[رده:تیموریان]]
[[رده:حکومت‌های ایران در سده ۱۴ (میلادی)]]
[[رده:حکومت‌های ایران در سده ۱۵ (میلادی)]]
سطر ۵۲۵ ⟵ ۵۲۶:
[[رده:عراق در قرون وسطی]]
[[رده:عشایر استپ اوراسیایی]]
[[رده:کشورهای پیشین در آسیا]]
[[رده:کشورهای تاریخی ترک‌تبار]]
[[رده:کشورهای ترک‌تبار]]
[[رده:کشورهای پیشین در آسیا]]
[[رده:کشورهای قدیم در آسیای مرکزی]]
[[رده:گرجستان در قرون وسطی]]