عمال سفارت خانه يخانهٔ روس و انگليسانگلیس و امنيهامنیههای هايقوای قواي مركزيمرکزی روزگار را بر مردم تنگ كرده اندکردهاند. محمودخان، كهکه منشيمنشی سفارت انگليسانگلیس است، از كارکار در سفارت خانه انگليسانگلیس استعفا مي دهدمیدهد و به مردم مي پيونددمیپیوندد و آن هاآنها را عليهعلیه انگليسي هاانگلیسیها و قواي مركزيقوای ميمرکزی شوراندمیشوراند. آيتآیت الله ميرزايمیرزای شيرازيشیرازی فتوايفتوای تحريمتحریم تنباكوتنباکو را صادر مي كندمیکند و مردم به ادارهادارهٔ ي دخانياتدخانیات حمله مي برندمیبرند. علي،علی، فرزند داود خان ،خان، به انقلابيانانقلابیان مي پيونددمیپیوندد و انگليس هاانگلیسها داود خان را، كهکه منشيمنشی سفارت است، سرزنش مي كنندمیکنند. محمود خان و گروهيگروهی از يارانیاران او دستگيردستگیر و به تبريزتبریز تبعيدتبعید مي شوند؛میشوند؛ اما در بينبین راه به كمكکمک گروهيگروهی از مردم مي گريزند میگریزند و با پوشش امنيه هاامنیهها وارد شهر مي شوندمیشوند. داود خان از منشيمنشی گريگری سفارت انگليسانگلیس معزول مي شودمیشود و توسط يكيیکی از عوامل خارجيخارجی به قتل مي رسد میرسد. مردم به رهبريرهبری محمد محمود خان - كهکه باچاپ روزنامه و اعلاميهاعلامیه در آگاه كردنکردن مردم ميمی كوشدـکوشدـ به كنسولکنسول گريگری انگليسانگلیس يورشیورش مي برندمیبرند و پس از گريختنگریختن سر كنسولکنسول سفارت ،سفارت، ساختمان سفارت خانه را ويران ميویران كنندمیکنند.