نظام وفا آرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۶:
در شش سالگی برای من و چند تن از کودکان خانواده معلم سرخانه آوردند و اگر من خوشی تمام عمر خود را از این سال که سپیده دم حیات من بود تا پانزده سالگی که روشنی و حرارت جوانی نزدیک گردیده بود بدانم درست دانسته ام. من فرزند اول پدر و مادری جوان و با دانش و اخلاق و بی نیاز و آبرومند بودم.وسایل رفاه و بازی و تفریح و تحصیل من از هر حیث فراهم بود. معلمی پیر و خوش رفتار و با علاقه پرورش مرا بر عهده داشت و با دختر عموی مهربان و زیبا که از روز تولد او را نامزد من کرده بودند از اول صبح تا غروب آفتاب کنار هم بودیم. دو برادر و چندین دایی زاده و عمو زاده هم بازی و هم کلاس من بودند و هر روز از روز پیش به من خوش تر می گذشت و گمان می کردم دنیا برای همه اینطور بوده و همیشه خواهد بود ولی این سال های کودکی تا اوایل جوانی مثل شب های نیمه اول هر ماه هرشب مهتاب لطیف تر و زیبایی بیشتری داشت و از نیمه دوم رو به ضعف و زوال و تاریکی گذاشت و من هنوز بیست سال نداشتم که تیرگی های درد و داغ و حرمان و نومیدی از هر سویی به من مستولی گردید.
در نه سالگی مادرم که سی و سه سال از عمرش گذشته بود و در شانزده سالگی خواهرم که بیش از دوازده سال نداشت درگذشتند و مهد نشاط و آماج عشق و تکیه گاه امیدم واژگون گردید و برای دل کوچک و تاریک من آن قدر فشار روی فشار و آنطور داغ روی داغ زیاد بود که شکیبایی مرا در هم شکست...
این درد و داغ وقتی به اوج شدت رسید که کعبه آمالش فریده ۱۳ ساله نیز به مرگی بی گاه و جان کاه روی در نقاب خاک کشید و نظام را تا پایان عمر متالم و سوگوار ساخت. انعکاس تالم و تحسر عمیق فقدان فریده را در تمام آثار او می توان دید. <ref> [حدیث شوق، منتخباتی از سروده ها و نوشته های استاد نظام وفا، عبدالله مسعودی آرانی] <ref/ref>
پس از تحصیلات مقدماتی به تحصیل علوم ادبی زبان عربی پرداخت. وی چندی همانند طلبه‌های [[حوزه علمیه قم]] به تحصیل مشغول شد و مدتی نیز به تحصیل طب قدیم پرداخت. سپس به [[نجف]] رفت و مدت دو سال به تکمیل معلومات خود پرداخت و پس از بازگشت به ایران در [[تهران]] اقامت گزید. [[زبان فرانسه]] را در [[مدرسه آلیانس]] فرا گرفت. در خلال این احوال، وارد فعالیت سیاسی گردید و هنگامی که [[مجلس شورای ملی]] به فرمان [[محمد علی شاه]] به توپ بسته شد، او در [[مدرسه سپهسالار]] همراه [[مجاهدین مشروطه|مجاهدین]] مشغول دفاع بود و مدتی هم دستگیر و زندانی گردید.