بازخورد عصبی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Nasimerahayi (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
Nasimerahayi (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱:
''بازخورد عصبی''' یا '''نوروفیدبک''' در اصل، نوعی [[بیوفیدبک]] است که با استفاده از ثبت امواج الکتریکی مغز و دادن بازخورد به فرد تلاش می‌کند که نوعی خودتنظیمی را به آزمودنی آموزش دهد. بازخورد، به طور معمول از راه صدا یا تصویر به فرد ارائه می‌شود و از این طریقطریق، فرد متوجه می‌شود که آیا تغییر مناسبی را در فعالیت امواج مغزی خود ایجاد کرده‌است یا خیر.
 
== تعریف ==
در نوروفیدبک، [[حسگر|حِسگرهایی]] که [[الکترود]] نامیده می‌شوند، بر روی پوست سر بیمار قرارمی‌گیرند. این حسگرهاحسگرها، فعالیت الکتریکی مغز فرد را ثبت و در قالب امواج مغزی (دراغلب موارد به شکل شبیه‌سازی شده در قالب یک بازی کامپیوتری یا فیلم ویدئویی) به او نشان می‌دهند. در این حالتحالت، پخش فیلم یا هدایت بازی کامپیوتری بدون استفاده از دست و تنها با امواج مغزیِ شخص انجام می‌شود.
 
به این شکلشکل، فرد با دیدن پیشرفت یا توقف بازی و گرفتن پاداش یا از دست دادن امتیاز یا تغییراتی که در صدا یا پخش فیلم به وجود می‌آید، پی به شرایط مطلوب یا نامطلوب امواج مغزی خود برده و سعی می‌کند تا با هدایت بازی یا فیلم، وضعیت تولید امواج مغزی خود را اصلاح کند.<ref>[http://www.baztavani.com/نوروفیدبک-چیست؟/ نوروفیدبک]</ref>
 
مطالعات دربارهٔ نوروفیدبک، تقریباً از دهه ششم قرن بیستم میلادی آغاز شده‌است و هنوز هم یکی از حیطه‌های فعال پژوهشی در علوم مغز است.
 
== تاریخچه ==
تولد و شروع به کار نوروفیدبک به سال ۱۹۵۸ بر می‌گردد، جویی کامیا، روانشناس، استاد دانشگاه شیکاگو برای اولین بار توانست به فردی آموزش بدهد تا امواج مغزی خود را کنترل نماید. کامیا در آزمایش خودخود، یک الکترود در پشت سر در نیمکره چپ نصب کرد و از آزمودنی خواست تا حدس بزند که چه زمانی باند فرکانسی [[امواج آلفا|آلفا]] در مغز وی غالب است. کامیا در زمانی که آزمودنی درست و یا اشتباه حدس می‌زد به وی اطلاع می‌داد. در روز دوم، آزمودنی در ۶۵ درصد از موارد و در روز چهارم در ۱۰۰ درصد موارد توانست حضور باند فرکانسی [[امواج آلفا|آلفا]] را درست تشخیص بدهد. در آزمایش دومی که توسط کامیا صورت گرفت از آزمودنی خواست در زمانی که وی می‌خواهدمی‌خواهد، از ورود به حالت آلفا جلوگیری کند و یا وارد این مرحله شود. نتایج آزمایش او نشان داد که مردم قادر هستند امواج مغزی خود را کنترل کنند و در مسیری که علاقمند هستند آنراآن را هدایت نمایند.
 
در سال ۱۹۶۵ باری استرمن روانشناس و محقق خواب شروع به پژوهشی بر روی امواج مغزی در گربه‌ها کرد. استرمن به ۳۰ گربه آموزش داد تا برای دریافت غذا اهرمی را فشار بدهند. در مرحله بعدی از آزمایشآزمایش، وی یک صدا را اضافه کرد. گربه‌ها بایستیباید منتظر می‌ماندند تا صدا متوقف شود و بعد اهرم را فشار دهند. بعد از اضافه کردن این متغیر، گربه‌ها وارد یک حالت منحصر به فرد شدند. در این مرحلهمرحله، آنها تا پایان متوقف شدن صدا بی‌نهایت هشیار و گوش به زنگ بودندبودند، درست مانند زمانی که در طبیعت می‌خواهدمی‌خواهند شکار کنند. در این حالتحالت، باند فرکانسی بتا پایین و یا ریتم حسی حرکتی در مغز گربه‌ها فعال بود. در طی ۱۲ ماه، استرمن و همکارانش توانستند به گربه‌ها آموزش بدهند تا این باند فرکانسی را افزایش و یا کاهش دهند.
 
توانمندترین افراد در زمینه کنترل بدن، یوگی‌ها[[یوگی (هندوئیسم)|یوگی]]<nowiki/>‌ها و مرتاض‌های[[مرتاض]]<nowiki/>‌های هندی هستند. حتماً تا کنون داستان‌هایی زیادی در رابطه با قدرت آنها در مورد کنترل علائم حیاتی بدن خود شنیده‌اید. در سال ۱۹۶۹ المر و آلیس گرین با استفاده از بیوفیدبکبیوفیدبک، به مطالعه یک یوگی شرقی پرداختند. آنها دریافتنددریافتند، برخلاف آنچه که تا کنون پنداشته می‌شد یک فرایند کاملاً غیرارادی مانند امواج مغزی، ضربان قلب، درجه حرارت بدن را می‌توان کنترل کرد و کاهش یا افزایش داد. سوامی راماراما، یوگی بود که در این مطالعه شرکت کرده بود وقتی که او ذهنش را آرام می‌کرد باند فرکانسی تتا افزایش پیدا می‌کرد. او گفت: زمانی که من بر روی چیزی تمرکز نمی‌کنم آلفا افزایش می‌یابد. نوروفیدبک از ۱۹۸۰ تا کنون سیر تکاملی خود را داشته است و در حال حاضر نوروفیدبک در اقصی نقاط دنیا در کلینیک‌ها توسط روانشناسان، نورولوژیست‌ها و روانپزشکان استفاده می‌شود.<ref name="atiehclinic.com">{{یادکرد وب|نویسنده=کلینیک آتیه درخشان ذهن|کد زبان=fa|تاریخ=|وب‌گاه=http://atiehclinic.com/|نشانی=http://atiehclinic.com/نوروفیدبک-neurofeedback/|عنوان=نوروفیدبک}}</ref>
 
== کاربردهای درمانی ==
خط ۱۹:
انجمن طب کودک و نوجوان آمریکا AAP در سال 2014 نوروفیدبک را در کنار مداخلاتی مانند دارودرمانی در سطح یک اثربخشی (Best Support) قرار داده است. <ref>https://www.aap.org/en-us/Documents/resilience_anxiety_interventions.pdf</ref>
 
در برخی مطالعات، ادعا شده‌است که نوروفیدبک می‌تواند در درمان اختلال [[بیش فعالی و کمبود توجه]] مؤثر باشد. اما تاکنون شواهد قدرتمندی برای دفاع از این مدعا ارائه نشده‌است. به شکلی که هیچ‌یکهیچ ‌یک از راهنماهای بالینی تا سال ۲۰۱۳ این روش را به عنوان یک درمان برای [[اختلال کم‌توجهی - بیش‌فعالی بزرگسالان|اختلال کم توجهی - بیش فعالی]] (ا.ک.ت.ب) پیشنهاد نمی‌کنند.
 
* راهنمای بالینی ۲۰۰۹<ref>Scottish Intercollegiate Guidelines Network. Management of attention deficit and hyperkinetic disorders in children and young people. A national clinical guideline. Guideline No. 112, {{ISBN|978 1 905813 53 7|en}}, October 2009l</ref> SIGN: بخش ۸٫۲٫۴ صفحه ۲۴ ذکر می‌کند که «نوروفیدبک در حال حاضر یک مداخله آزمایشی در کودکان و نوجوانان مبتلا به [[اختلال کم توجهی - بیش فعالی|ا.ک.ت.ب.]] در نظر گرفته می‌شود. مداخلات استانداردشده‌ای وجود ندارد»
خط ۳۳:
 
== عوارض نوروفیدبک ==
همیشه وقتی ما درمانی را می‌خواهیم شروع کنیمکنیم، نگران عوارض جانبی آن هستیم. عملاً برخی از درمان‌ها دارای عوارض جانبی جبران ناپذیر و یا غیرقابل تحمل هستند و ایناین، نگرانی را برای ما تشدید می‌کند. درمان‌هایی که دارای عوارض جانبی خطرناک هستند عملاً تهاجمی هستند. یعنی بخشبخشي از بدن در طی عمل جراحی تحت تأثیر قرار می‌گیرد و یا فرد، دارویی شیمیایی با خطرات بالقوه فردبالقوه، مصرف می‌کند. در نوروفیدبک و بیوفدیبک ما با هیچ‌یک از این موارد مواجه نیستم. دستگاهی که به بدن ما وصل می‌شود هیچ اشعه و یا سیگنالی را وارد بدن نمی‌کند. این دستگاه صرفاً سیگنال‌های[[سیگنال]]<nowiki/>‌های زیستی ما را ثبت می‌کند و برای اینکه ما بتوانیم آنها را با اراده خود تحت تأثیر قرار دهیم در مانیتور به ما نشان می‌دهد. سنسورهایی که نیز بدن و یا سر فرد در نورفیدبک با بیوفیدبک نصب می‌شوند بصورت بالقوه هیچ مشکلی برای فرد بوجود نمی آوررند.<ref name="atiehclinic.com"/>
 
<br />