سلجوقیان کرمان: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی ویرایش 25501010 توسط 72.43.123.30 (بحث)
برچسب‌ها: خنثی‌سازی ویرایش کاربر تازه‌وارد در مقالهٔ خوب یا برگزیده
۳ تغییر آخر متن رد شد (توسط 72.43.123.30) و برگردانده شد به نسخهٔ 25501010 توسط 72.43.123.30
خط ۲۲۳:
همزمان با تثبیت و اقتدار حکومت سلجوقیان در ایران ([[طغرل‌بیگ|طغرل]]، [[آلب‌ارسلان]] و [[ملکشاه]])، دوباره [[خلافت عباسی]] در [[بغداد]] با کمک طغرل و عقب راندن [[بساسیری]]، جان گرفت؛ با این حال، در این زمان علاوه بر خلافت عباسی، [[خلافت فاطمی]] در [[مصر]] و [[شام]] تحت حکومت [[معاذ مستنصر|مستنصر]] دوران قدرت خود را طی می‌کرد، که حتی توانسته بود بر خلافت عباسی نیز سایه افکند. اما این دوره، آغاز افتراق [[مستعلیه|اسماعیلیان مستعلوی]] و [[نزاری]] است.<ref name=ToolAutoGenRef66>{{پک|باستانی‌راد|۱۳۸۵|ف=رویارویی سیاسی-نظامی حسن صباح با سلجوقیان|ک=پژوهشنامه علوم انسانی}}</ref> این نهضت دینی و فکری هم‌زمان با قدرت یافتن سلاجقه بود و تهدیدی برای این امپراتوری قدرتمند محسوب می‌شد. [[خواجه نظام‌الملک توسی]]، وزیر دیوان‌سالار مشهور سلاجقه، یکی از دلایل قدرت‌گیری روزافزون سلاجقه محسوب می‌شد و تأثیرات وی در همه جای دولت سلجوقی مشهود و نمایان بود. او توانسته بود روابط قدرتمندی با خلافت عباسی ایجاد کند و با [[قراخانیان]] ساکن شرق سلاجقه روابط حسنه‌ای ایجاد کند. اما تنها دغدغه مشترک سلطنت سلجوقی و خلافت عباسی متوجه غرب قلمرو آنان یعنی خلافت فاطمی که در زمان خلیفه مستنصر اوج قدرت خود را می‌گذراندند.<ref name=ToolAutoGenRef66/><ref>{{پک|ِDaftary|1992|ک=The Isma'ilis|ص=318-324|زبان=en}}</ref>
 
بعد از نفوذ اسماعیلیان در سایر مناطق جهان اسلام و فرستادن داعی به مناطق مختلف سبب شد تا پیروان و طرفداران آن‌ها در ایران و شام رو به زیادی رود. یکی از این افراد، شخصی به نام [[حسن صباح]] بود که بعد از مدتی متأثر از داعیان معروف اسماعیلیان، [[امیره ضراب]]، [[ابونصر سراج]] و در آخر [[عبدالملک بن عطاش]]، تحولی مذهبی در او به وجود آمد. وی در سال ۴۶۹ تا ۴۷۳ هجری عازم سفر حج و سپس [[مصر]] و [[قاهره]] شد، تا به دیدار مستنصر فاطمی رود. وی که سودای مخالفت با سلاجقه و خلافت عباسی را در سر داشت، در مصر مقام داعی [[دیلمان]]، [[قهستان]] و دیگر سرزمین‌های اسماعیلی‌نشین را از خلیفه فاطمی دریافت کرد. وی در بازگشت از مصر، سفرهای سیاسی مذهبی خود را برای کسب آگاهی بیشتر آغاز کرد.<ref>{{پک|Daftary|1992|ک=The Isma'ilis|ص=310-311|زبان=en}}</ref> با این زمینه‌سازی‌های مذهبی و سیاسی، روابط خود را با داعیان اسماعیلی گسترش داد و چنان پیش رفت که در ۶ رجب ۴۸۳ قمری (۴۱۰ سپتامبر ۱۰۹۰ میلادی) در اندک مدتی توانست نهضتی اسماعیلی در قلاع ایران و از آن میان، [[الموت]]، [[لمسر]] و … پایه‌گذاری کند که بعدها پس از قتل [[نزار]]، ولیعهد و جانشین مستنصر، تحت نام نزاریه فعالیت‌های سیاسی و مذهبی خود را ادامه داد. او طی زمان اندکی توانست بر تمامی قلاع مرتفع مسلط شود و فرمانروایی خود را در میان اسماعیلیان ایران در شمال، شمال غرب، شرق و مرکز ایران نافذ گرداند.<ref name=ToolAutoGenRef66/>
 
هراس سلجوقیان زمانی شدت گرفت، که حسن صباح توانست در اندک مدتی با دریافت مقام داعی از خلیفه فاطمی، از سوریه تا دورن سلسله کوه‌های [[البرز]]، کرانه‌های [[دریای خزر]]، پیرامون [[اصفهان]]، [[ایالت فارس|فارس]]، کرمان، [[طخارستان]]، [[قهستان]] و [[قومس]] نهضت خود را پایه‌ریزی کند و بر این مناطق و حتی دربار سلجوقی اعمال نفوذ کند.<ref name=ToolAutoGenRef66/><ref>{{پک|ِDaftary|1992|ک=The Isma'ilis|ص=318-324|زبان=en}}</ref>