۲۷٬۹۴۵
ویرایش
جز (ویرایش و تصحیح) |
جز (جایگزینی با اشتباهیاب: تولون⟸تولون (فرانسه)|تولون) |
||
لاری سپس در [[معدنکاری زغالسنگ|معدن زغالسنگ]] استخدام میشود و در آنجا به اتفاق یک [[لهستانی (قوم)|لهستانی]] که گرایش به [[عرفان]] دارد به [[آلمان]] سفر میکند ولی چون پاسخی به سوالهایش نمییابد به [[هند]] میرود و با کمک [[هیپنوتیزم]] به آرامش دست مییابد.
لاری به [[پاریس]] برمیگردد و تصمیم میگیرد با سوفی ازدواج کند. این خبر باعث خشم ایزابل میشود. سوفی که شوهر و فرزندش را در تصادف ماشین از دست داده بود بعد از مرگ آنها به الکل رویآورد. پس از برخورد با لاری به کمک او اعتیاد خود را ترک میکند. ایزابل سوفی را قبل از ازدواج به خانهاش دعوت میکند و خانه را ترک میکند و شیشه ودکایی را روی میز میگذارد سوفی ودکا را میخورد و بعد به [[تولون (فرانسه)|تولون]] فرار میکند و در آنجا به فحشا کشیده میشود و سرانجام میمیرد.
لاری دوباره به [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]] بازمیگردد. به این امید که آنجا شغلی بیاید. قبل از عزیمت، پژوهشهایش را در کتابی درج میکند. چنین میپندارد که از آن پس نتواند شادمانی و خوشبختی را جز در عادیترین زندگانی، به دور از توانگرها، پیدا کند.
|