فاطمه زهرا: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
آخرین تغییر متن رد شد و برگردانده شد به نسخهٔ 25540580 توسط Mahdi Mousavi: راندن ابرابزار بدون بررسی نتیجه اصلاً زیبا نیست.
خط ۲۴۸:
==== سورهٔ انسان ====
{{اصلی|انسان (سوره)}}
[[سید محمدحسین طباطبایی]]، از مفسّران شیعه، در بحث روایی تفسیر این سوره، با گزارش روایات موجود در کتاب‌های اهل سنّت و شیعه، شأن نزول این سوره را مرتبط با علی و فاطمه و داستان بیماری فرزند یا فرزندانشان و [[نذر]] برای بهبودیشان برمی‌شمارد.<ref>{{پک|طباطبایی|ک=ترجمهٔ اوتفسیر باالمیزان|ج=۲۰|ص=۲۱۱–۲۲۰|رف=المیزان توجه۲۰}}</ref> بهاز روایاتمفسران ترتیباهل نزولسنت، سُوَر[[شهاب‌الدین و سیاقآلوسی]] آیات و روایات دیگر مربوط به آن، این سوره رادر ''[[سوره مدنیروح‌المعانی|مدنیروحُ‌الْمَعانی]]''،<ref>{{پک|آلوسی|ک=روح‌المعانی|ج=۲۹|ص=۱۵۷–۱۵۸|رف=آلوسی می‌داند.۲۹}}</ref> سپس[[فخر بارازی]] نقلدر برخی''[[تفسیر روایاتکبیر]]''<ref>{{پک|فخر اهلرازی|۱۴۲۳|ک=تفسیر سنتکبیر|ج=۳۰|ص=۲۴۴–۲۴۵|رف=فخر دربارهٔرازی مردی سیاه۳۰}}</ref> و دیدارش[[شوکانی]] بادر پیامبر''[[فتح والقدیر|فَتحُ شأن نزول سوره دربارهٔ آنالْقَدیر]]'' مرد،گزارش بهمی‌کنند نقد و بررسیکه این روایاتآیات پرداختهدربارهٔ وعلی با ذکر دلایل اینبن انتساب را رد،ابی‌طالب و نزول این سوره دربارهٔ اهل بیت را اثباتفاطمه می‌کندزهراست.<ref>{{پک|طباطباییشوکانی|۱۴۱۴|ک=ترجمهٔ تفسیرفتح المیزانالقدیر|ج=۲۰۵|ص=۲۱۱–۲۲۰۴۲۱|رف=المیزانشوکانی ۲۰۵}}</ref>
 
از مفسران اهل سنت، [[شهاب‌الدین آلوسی]] در ''[[روح‌المعانی|روحُ‌الْمَعانی]]''، ضمن گزارش روایات و گفته‌های دیگر مفسران، این داستان را گزارش می‌کند و آن را دربارهٔ اهل بیت می‌داند. او با توجه به گزارش‌های [[ابوعیسی محمد ترمذی|تِرْمِذی]] و [[ابن جوزی|ابن جُوزی]] و ظاهر آیات می‌گوید این گفته‌ها ایجاب می‌کند که این سوره مدنی باشد و دلیل آن را فرزندان علی و فاطمه می‌داند که در مدینه متولد شدند و این موضوع با ظاهر آیات تعارضی ندارد. نیز از لطایف این سوره این را گوید که در هیچ‌جایش، به احترام فاطمه زهرا، نامی از [[حورالعین|حورُالْعین]] نیامده و تنها از «وِلْدانٌ مُخَلَّدون» یاد شده‌است.<ref>{{پک|آلوسی|ک=روح‌المعانی|ج=۲۹|ص=۱۵۷–۱۵۸|رف=آلوسی ۲۹}}</ref> [[فخر رازی]] در ''[[تفسیر کبیر]]'' داستان بیماری فرزندان علی و فاطمه را به‌نقل از [[زمخشری|زَمَخْشَری]] در ''[[تفسیر کشاف|کَشّاف]]'' و [[ابوالحسن علی واحدی|واحدی]] در ''[[البسیط|اَلْبَسیط]]'' می‌آورد، امّا می‌گوید دلیلی برای اختصاص این آیات به علی بن ابی‌طالب، فاطمه و فرزندانشان نیست، بلکه این آیات دربارهٔ همهٔ ابرار مانند [[صحابه]] و [[تابعین]]ِ مُتَّقی مصداق دارد؛ مگر این‌که این آیات دربارهٔ صدورِ طاعتِ مخصوصی از جانب آنان نازل شده‌باشد.<ref>{{پک|فخر رازی|۱۴۲۳|ک=تفسیر کبیر|ج=۳۰|ص=۲۴۴–۲۴۵|رف=فخر رازی ۳۰}}</ref> [[شوکانی]] در ''[[فتح القدیر|فَتحُ الْقَدیر]]'' نیز روایت [[ابن مردویه|اِبنِ مَرْدَوَیْه]] از [[ابن‌عباس]] را گزارش می‌کند که این آیات دربارهٔ علی بن ابی‌طالب و فاطمه زهراست.<ref>{{پک|شوکانی|۱۴۱۴|ک=فتح القدیر|ج=۵|ص=۴۲۱|رف=شوکانی ۵}}</ref>
 
==== سورهٔ قدر ====
سطر ۲۵۹ ⟵ ۲۵۷:
==== سورهٔ کوثر ====
{{اصلی|کوثر}}
در ''[[تفسیر المیزان]]'' دربارهٔ [[سوره کوثر]] آمده که معنای آن، خیرِ کثیر است و عجیب آن است که مفسران در بیان مصداق آن، اختلاف فراوانی دارند و بیست و شش معنی برای آن ذکر کرده‌اند. علّامه طباطبایی در ادامه بیان می‌کند که با توجه به آیهٔ آخر سوره و از سوی دیگر با درنظرگرفتن روایات گوناگون دربارهٔ داستان گویندگان به بی‌نسل‌ماندن پیامبر اسلام، این سوره دلالت بر فاطمه و فرزندان او و کثرت نسل پیامبر از طریق فاطمه زهرا دارد.<ref>{{پک|طباطبایی|ک=ترجمهٔ تفسیر المیزان|ج=۲۰|ص=۶۳۷–۶۴۳|رف=المیزان ۲۰}}</ref> آلوسی نیز در ''روح‌المعانی'' می‌گوید از مصداق‌های کوثر، کثرت فرزندان پیامبر اسلام است و سپسدر می‌گوید چنین است که فرزندان پیامبر اسلام سراسر جهان را فراگرفته‌اند؛ و درادامهٔ ادامهمباحثی، همان داستان مذکور در ''المیزان'' را بیان می‌کند.<ref>{{پک|آلوسی|ک=روح‌المعانی|ج=۳۰|ص=۲۴۴–۲۴۹|رف=آلوسی ۳۰}}</ref> [[فخر رازی]] در ''[[تفسیر کبیر]]'' و [[ناصرالدین عبدالله بیضاوی|بَیْضاوی]] در ''[[تفسیر بیضاوی|اَنوارُ التَّنزیل]]'' نیز، یکی از مصداق‌های کوثر را کثرت فرزندان و نسل پیامبر اسلام بیان می‌کنند.<ref>{{پک|فخر رازی|۱۴۲۳|ک=تفسیر کبیر|ج=۳۲|ص=۱۲۵|رف=فخر رازی ۳۲}}</ref><ref>{{پک|بیضاوی|۱۴۱۸|ک=انوار التّنزیل|ج=۵|ص=۳۴۲|رف=بیضاوی ۵}}</ref>
 
==== آیهٔ مباهله ====
{{اصلی|آیه مباهله|رویداد مباهله}}
به‌نوشتهٔ طباطبایی، رویداد مُباهِله از رویدادهای صدر اسلام و ماجرای رویارویی پیامبر اسلام و اهل بیتش از یک‌سو و مسیحیان [[نجران|نَجران]] ازدیگرسو است. در این رویداد، مسیحیان نجران با پیامبر دربارهٔ درستی دعوتش [[محاجه|مُحاجّه]] (دلیل آوردن) کردند و این گفتگو سرانجام به آن‌جا کشید که با درخواست مباهله از سوی محمّد مواجه شدند.<ref>{{پک|طباطبایی|ک=ترجمهٔ تفسیر المیزان|ج=۳|ص=۳۵۰–۳۸۵|رف=المیزان ۳}}</ref><ref>{{پک|Algar|1984|ف=Āl–e ʿAbā|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> دو طرف با افراد خود در محل مباهله حاضر شدند. هنگامی که مسیحیان دیدند محمّد با عزیزترین کسان و اعضای خانواده‌اش، — علی، فاطمه، حسن و حسین — آمده تا با آنان مباهله کند، یقین کردند که از این مباهله سلامت نخواهند ماند، چراکه رفتار محمّد نسبت به خانواده‌اش، نشان از اطمینان او نسبت به عقیدهٔ خود دارد.<ref>{{پک|طباطبایی|ک=ترجمهٔ تفسیر المیزان|ج=۳|ص=۳۵۰–۳۸۵|رف=المیزان ۳}}</ref> در تفسیر ''روح‌المعانی'' نیز پس از بیان داستان محاجهٔ مسیحیان با محمّد دربارهٔ [[عیسی]] و پیشنهاد مباهله از سوی محمّد، روایات موجود نقل شده و نویسنده بیان کرده که منظور از افراد در [[آیهٔ مباهله]]، علی، فاطمه، حسن و حسین هستند و ادامه می‌دهد که این موضوع دلالت بر برتری [[اهل بیت]] دارد.<ref>{{پک|آلوسی|ک=روح‌المعانی|ج=۳|ص=۱۸۸–۱۹۰|رف=آلوسی ۳}}</ref> [[فخر رازی]] در ''[[تفسیر کبیر]]''، [[ناصرالدین عبدالله بیضاوی|بیضاوی]] در ''[[تفسیر بیضاوی|انوار التنزیل]]''، [[جلال‌الدین محلی|مَحَلّی]] و [[جلال‌الدین سیوطی|سُیوطی]] در ''[[تفسیر جلالین|تفسیرُ الْجلالِیْن]]''، [[ابن کثیر]] در ''[[تفسیر ابن کثیر|تفسیرُ الْقرآنِ الْعَظیم]]'' و [[ابن عطیه اندلسی|ابن عَطیّه اَندِلُسی]] در ''[[المحرر الوجیز|اَلْمُحَرَّرُ الْوَجیز]]'' نیز، افراد حاضر در مباهله را، علی، فاطمه، حسن و حسین دانسته‌اند.<ref>{{پک|فخر رازی|۱۴۲۳|ک=التفسیر الکبیر|ج=۸|ص=۸۹–۹۰|رف=فخر رازی ۸}}</ref><ref>{{پک|بیضاوی|۱۴۱۸|ک=انوار التّنزیل|ج=۵|ص=۳۴۲|رف=بیضاوی ۵}}</ref><ref>{{پک|محلی|سیوطی|۱۴۱۶|ک=تفسیر الجلالین|ج=۳|ص=۶۰|رف=جلالین ۳}}</ref><ref>{{پک|ابن کثیر|۱۴۱۹|ک=تفسیر القرآن العظیم|ج=۲|ص=۴۶|رف=ابن کثیر ۲}}</ref><ref>{{پک|ابن عطیه|۱۴۲۲|ک=المحرر الوجیز|ج=۱|ص=۴۴۷–۴۴۸|رف=المحرر ۱}}</ref>
 
==== آیات نور ====
سطر ۲۷۱ ⟵ ۲۶۹:
==== آیهٔ تطهیر ====
{{اصلی|آیه تطهیر|اصحاب کسا}}
علّامه طباطبایی در بحث جامعی در تفسیر این آیه در ''المیزان''، مخاطب این آیه را [[اصحاب کسا]] می‌داند و به احادیث آن که تعداد آن‌ها بیش از هفتاد حدیث است و بیشتر از طریق اهل سنّت هستند اشاره می‌کند. راویان این حدیث نزد اهل سنت [[ام‌سلمه|ام‌ّسَلَمه]]، [[عایشه]]، [[ابوسعید خدری|ابوسعید خُدری]]، سعد، [[واثله بن اسقع|واثِلة بن اَسقَع]]، ابِی‌الْحَمراء، [[ابن‌عباس]]، [[ثوبان بن بجدد|ثوبان]] غلام آزادشدهٔ پیامبر اسلام، [[عبدالله بن جعفر]]، علی بن ابی‌طالب، و حسن بن علی هستند و نزدیک به چهل طریق از آنان نقل شده‌است. راویان نزد شیعه علی بن ابی‌طالب، [[علی بن الحسین]]، [[محمد باقر]]، [[جعفر صادق]] و [[علی بن موسی الرضا]]، ام‌سلمه، [[ابوذر غفاری|ابوذر]]، ابی‌لیلی، [[ابوالاسود دؤلی|ابوالاَسوَد دُؤِلی]]، [[عمرو بن میمون اودی]]، و [[سعد بن ابی‌وقاص]] هستند که بیش از سی طریق از آنان نقل شده‌است.<ref>{{پک|طباطبایی|ک=ترجمهٔ تفسیر المیزان|ج=۱۶|ص=۴۶۲–۴۷۷|رف=المیزان ۱۶}}</ref> آلوسی در تفسیر خود ضمن بیان روایات مختلف دربارهٔ مصداق اهل بیت در این آیه، به حدیث کسا اشاره می‌کند و اهل بیت را اصحاب کسا می‌داند. اما در ادامه و در بحث عصمت و طهارت، ضمن بیان نظر شیعه و رد آن، قائل به عصمت و طهارت اهل بیت نیست و این آیه را شرط می‌داند، نه آیه‌ای که خبری باشد و در گذشته انجام شده‌باشد.<ref>{{پک|آلوسی|ک=روح‌المعانی|ج=۲۲|ص=۱۲–۲۰|رف=آلوسی ۲۲}}</ref> [[محمد بن جریر طبری|طبری]] در ''[[تفسیر طبری|جامعُ الْبَیان]]'' بسیاری از احادیث را نقل می‌کند که این آیه را دربارهٔ علی، فاطمه، حسن و حسین می‌دانند و می‌گوید که بعضی قائل به این هستند که منظور از اهل بیتِ پیامبر، اینان هستند.<ref>{{پک|طبری|۱۴۱۲|ک=جامع البیان|ج=۲۲|ص=۵–۷|رف=طبری ۲۲}}</ref> بیضاوی در ''انوار التنزیل'' نیز می‌گوید شیعیان معتقدند که این آیه دربارهٔ علی، فاطمه و دو فرزندشان است و دربارهٔ عصمتِ آنان، به این آیه احتجاج می‌کنند، اما این احتجاج با قبل و بعد آیه متناسب نیست و احادیث هم تنها به این اشاره دارد که اینان از اهل بیت پیامبر به‌شمار می‌روند.<ref>{{پک|بیضاوی|۱۴۱۸|ک=انوار التّنزیل|ج=۴|ص=۲۳۱|رف=بیضاوی ۴}}</ref> فخر رازی در ''تفسیر کبیر'' می‌گوید نظرات مختلفی دربارهٔ کیستی اهل بیت در این آیه هست؛ امّا نظر معتبرتر این است که اهل بیت، فرزندان پیامبر — فاطمه — و همسران و حسن و حسین و علی هستند.<ref>{{پک|فخر رازی|۱۴۲۳|ک=التفسیر الکبیر|ج=۲۵|ص=۲۱۰|رف=فخر رازی ۲۵}}</ref> ابن کثیر در ''تفسیر القرآن العظیم'' حدیث ایستادن پیامبر به‌مدت شش ماه بر در خانهٔ فاطمه و صدازدن اهل بیت برای نماز و حدیث کسا را بیان می‌کند.<ref>{{پک|ابن کثیر|۱۴۱۹|ک=تفسیر القرآن العظیم|ج=۶|ص=۳۶۵–۳۷۱|رف=ابن کثیر ۶}}</ref> ابن عطیه در ''المحرر الوجیز'' با اشاره به حدیثی از پیامبر می‌گوید این آیه در حق پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین نازل شده‌است.<ref>{{پک|ابن عطیه|۱۴۲۲|ک=المحرر الوجیز|ج=۴|ص=۳۸۴|رف=المحرر ۴}}</ref> [[ماتریدی|ماتُریدی]] در ''[[تفسیر ماتریدی|تَأویلاتُ أَهلِ السُّنَّة]]'' می‌گوید شیعیان با استناد به حدیث کسا، این آیه را دربارهٔ اهل بیت — علی، فاطمه، حسن و حسین — می‌دانند.<ref>{{پک|ماتریدی|۱۴۲۶|ک=تأویلات اهل السنّة|ج=۸|ص=۳۸۲–۳۸۳|رف=تأویلات ۸}}</ref>
 
==== آیهٔ مودت ====
{{اصلی|آیه مودت}}
در ''المیزان'' دربارهٔ آیهٔ ۲۳ سورهٔ [[شوری (سوره)|شُوریٰ]] و در توضیح و تفسیر این آیه، ضمن گزارش گفته‌های مختلف مفسران و سنجش و نقد آن‌ها، آمده‌است که مقصود از «مَوَدَّتِ قُربیٰ»، محبّت اهل بیت محمّد — علی، فاطمه، حسن و حسین — است؛ و در ادامه نیز روایات گوناگون از طریق اهل سنت و شیعه که به این موضوع تصریح شده، آمده‌است.<ref>{{پک|طباطبایی|ک=ترجمهٔ تفسیر المیزان|ج=۱۸|ص=۵۹–۶۸، ۷۳–۷۷|رف=المیزان ۱۸}}</ref> آلوسی در تفسیر این آیه، روایتی را از ابن‌عباس نقل می‌کند که در آن، از پیامبر دربارهٔ کیستیِ «قُربیٰ» در این آیه پرسش شده و پاسخ پیامبر علی، فاطمه، حسن و حسین بوده‌است؛ و سپس آلوسی ماجرای برخورد مرد شامی با [[علی بن الحسین]] و خواندن این آیه از سوی علی بن الحسین را بیان می‌کند؛ و ادامه می‌دهد اخبار و احادیث دربارهٔ نزول این آیه در شأن اهل بیت چنان زیاد است که احصاء و شمرده نمی‌شود؛ و در پایان هم [[حدیث سفینه]] را ذکر می‌کند. ازسوی‌دیگر، در ''روح‌المعانی'' در رد ادعای شیعه مبنی بر امامت اهل بیت براساس این آیه، آمده که منظور از مودّت، دوستی اهل بیت است و این آیه دلالتی بر واجبُ الامامة و واجبُ الطاعه بودن شخص واجبُ المحبة نیستبوده‌است.<ref>{{پک|آلوسی|ک=روح‌المعانی|ج=۲۵|ص=۳۰–۳۳|رف=آلوسی ۲۵}}</ref> طبری در ''جامع البیان'' با اشاره به معانی مختلف «قُربیٰ»، در تفسیر آیه می‌گوید منظور نزدیکان پیامبر هستند.<ref>{{پک|طبری|۱۴۱۲|ک=جامع البیان|ج=۲۵|ص=۱۵–۱۷|رف=طبری ۲۵}}</ref> فخر رازی در ''تفسیر کبیر'' به‌نقل از ''تفسیر کشّاف'' زمخشری و نیز ابن عطیه در ''المحرر الوجیز'' می‌گویند از پیامبر دربارهٔ مراد از نزدیکانش (قربیٰ) پرسش شد و او پاسخ داد منظور علی، فاطمه و دو پسرشان — حسن و حسین — هستند.<ref>{{پک|فخر رازی|۱۴۲۳|ک=التفسیر الکبیر|ج=۲۷|ص=۱۶۷|رف=فخر رازی ۲۷}}</ref><ref>{{پک|ابن عطیه|۱۴۲۲|ک=المحرر الوجیز|ج=۵|ص=۳۴|رف=المحرر ۵}}</ref> ابن کثیر در ''تفسیر القرآن العظیم'' داستان اسارت [[علی بن الحسین]] و خطاب فردی در [[دمشق]] به او، و پاسخ علی بن الحسین به او دربارهٔ کیستی «قربیٰ» را بیان می‌کند.<ref>{{پک|ابن کثیر|۱۴۱۹|ک=تفسیر القرآن العظیم|ج=۷|ص=۱۸۳–۱۸۴|رف=ابن کثیر ۷}}</ref>
 
=== در سیرهٔ پیامبر اسلام ===
سطر ۲۸۹ ⟵ ۲۸۷:
 
==== حدیث سرور زنان عالم ====
حدیث «سَیِّدَةُ النِّساءِ الْعالَمین» از دیگر احادیث محمّد است که برتری فاطمه بر زنان جهان را بیان می‌کند. راویان این حدیث علی بن ابی‌طالب و فاطمه زهرا، ابن‌عباس، [[انس بن مالک|اَنَس بن مالک]]، ابی‌لیلی، [[ابوهریره|ابوهُرَیْره]]، [[عایشه]]، [[عبدالرحمن بن ابی‌لیلی]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[ابوسعید خدری|ابوسعید خُدری]]، [[حذیفه بن یمان|حُذَیْفة بن یَمان]]، [[ام‌سلمه|ام‌ّسلمه]]، ابواَسلَمی، [[عبدالله بن مسعود]]، [[عبدالله بن عمر]]، [[عمران بن حصین|عِمْران بن حُصَیْن]]، جابر بن سَمُره، ابوبُرَیْده اسلمی هستند.<ref>{{پک|بشوی|مرداد ۱۳۸۴|ف=شخصیت حضرت فاطمه (س)|ک=پیام زن}}</ref> منابع اهل سنت و شیعه نقل می‌کنند که محمّد فاطمه را سرور زنان همهٔ جهانیان خوانده‌است. در برخی از منابع اشاره شده که او سرور زنان بهشتی — به‌جز [[مریم]] — و در برخی دیگر او سرور زنان همهٔ عوالم است.<ref>{{پک|Klemm|2005|ف=Fà†ima|ک=Ideas, images, and methods|ص=193|زبان=en}}</ref> [[حاکم نیشابوری]] و [[ذهبی]]، از محدثان برجسته اهل سنت، این روایت را صحیح می‌دانند. برخی از دانشمندان اهل سنّت مانند [[شهاب‌الدین آلوسی|آلوسی]]، [[عبدالرحمن سهیلی]]، [[محمد بن عبدالباقی زرقانی|محمد بن عبدالباقی زَرقانی]]، [[سفارینی]]، ابن الجکنی، شیخ رفاعی و [[محمد طاهر القادری]] بر برتری فاطمه زهرا تأکید کرده‌اند. در منابع روایی و تفسیری شیعه نیز، روایات فراوانی در این‌باره موجود است.<ref>{{پک|بشوی|مرداد ۱۳۸۴|ف=شخصیت حضرت فاطمه (س)|ک=پیام زن}}</ref> [[محب‌الدین طبری|مُحب‌ّالدین طبری]] در ''[[ذخائر العقبی|ذَخائِرُ الْعُقبیٰ]]'' حدیثی را از پیامبر نقل می‌کند که در آن از [[مریم]] دختر [[عمران (پدر مریم)|عِمران]]، خدیجه بنت خویلد، فاطمه بنت محمّد و [[آسیه]] همسر [[رامسس دوم|فرعون]]، به‌عنوان چهار زن برتر جهانیان نام برده می‌شود. او در ادامهٔ همین مطلب، حدیث عیادت پیامبر از فاطمه زهرا در هنگام بیماری و بعضی روایات دیگر از پیامبر را نقل می‌کند که فاطمه زهرا را «برترین سرور زنان جهان» یا «سرور زنان جهان» می‌نامند.<ref>{{پک|طبری|۱۳۵۶|ک=ذخائر العقبی|ج=|ص=۴۲–۴۴|رف=ذخائر}}</ref> ابن اسحاق نیز این موضوع را در [[سیرت رسول‌الله (ابن اسحاق)|سیرهٔ نبوی]] ذکر می‌کند، اما ابن هشام آن را از نسخهٔ خودش حذف می‌کند.<ref>{{پک|Klemm|2016|ف=Fāṭima bt. Muḥammad|ک=Encyclopedia of Islam|زبان=en}}</ref>
 
[[شمس‌الدین ذهبی|ذهبی]] در ''[[سیر اعلام النبلاء|سِیْرُ اَعْلامِ النُّبَلاء]]'' نیز همین دو حدیث را به‌همراه حدیثی دیگر با لفظ «خَیْرُ نِسَاءِ العَالَمین» نقل می‌کند.<ref>{{پک|ذهبی|۱۴۱۴|ک=سیر اعلام النبلاء|ج=۲|ص=۱۲۶|رف=سیر ۲}}</ref> ذهبی در ''[[تاریخ الاسلام]]'' نیز دو حدیث نقل‌شده از طبری به‌همراه احادیث خود در ''سیر اعلام النبلاء'' را تکرار می‌کند.<ref>{{پک|ذهبی|۱۴۰۹|ک=تاریخ الاسلام|ج=۳|ص=۴۵–۴۶|رف=تاریخ ۳}}</ref> [[ابن عساکر]] در ''[[تاریخ مدینة دمشق]]'' حدیث عیادت پیامبر از فاطمه زهرا در هنگام بیماری را نقل می‌کند که فاطمه زهرا را «سرور زنان جهان» می‌نامد.<ref>{{پک|ابن عساکر|۱۴۱۵|ک=تاریخ مدینة دمشق|ج=۴۲|ص=۱۳۴|رف=دمشق ۴۲}}</ref> [[جلال‌الدین سیوطی|سیوطی]] در ''[[تفسیر سیوطی|اَلدُّرُّ الْمَنثور]]'' نیز احادیث نقل‌شدهٔ طبری در ''ذخائر العقبی'' را به‌همراه احادیثی دیگر بیان می‌کند.<ref>{{پک|سیوطی|۱۴۰۴|ک=الدر المنثور|ج=۲|ص=۲۳|رف=الدر ۲}}</ref> [[ابن حجر عسقلانی]] در ''[[فتح الباری|فَتحُ الْباری]]'' احادیثی را از پیامبر نقل می‌کند که در آن‌ها فاطمه زهرا «سرور زنان جهان» و «سرور زنان اهل بهشت» به‌جز مریم عنوان می‌شود.<ref>{{پک|عسقلانی|۱۴۲۴|ک=فتح الباری|ج=۲|ص=۴۴۱|رف=فتح ۲}}</ref> [[ابن‌کثیر|ابن کثیر]] در ''[[البدایة و النهایة|اَلْبِدایَة و النَّهایَة]]'' نیز احادیثی را نقل می‌کند که «بهترین چهار زن جهان» یا «چهار سرور زنان جهان» فاطمه بنت محمّد، خدیجه بنت خویلد، آسیه بنت مُزاحم و مریم بنت عِمران هستند.<ref>{{پک|ابن کثیر|۱۹۶۶|ک=البدایة و النهایة|ج=۲|ص=۶۰|رف=البدایة ۲}}</ref> [[متقی هندی|مُتَّقی هندی]] در ''[[کنزالعمال|کَنزُ العُمّال]]'' احادیثی را نقل می‌کند که در آن‌ها از فاطمه زهرا با عنوان «سَیِّدَةُ نِساءِ الْعالَمین» و «سَیِّدَةُ نِساءِ أَهلِ الْجَنَّة» نام برده می‌شود.<ref>{{پک|متقی هندی|۱۴۰۹|ک=کنز العمال|ج=۱۲|ص=۱۱۰|رف=کنز ۱۲}}</ref> [[عزالدین بن اثیر|عِزّالدّین بن اثیر]] در ''[[اسد الغابه|اُسْدُ الْغابَة]]'' احادیثی را نقل می‌کند که پیامبر در بستر مرگ، در برابر گریهٔ فاطمه زهرا به‌خاطر درگذشت پدرش، او را «سیّدة نساء العالمین» یا «سیّدة نساء أهل الجنّة» خطاب می‌کند.<ref>{{پک|ابن اثیر||ک=اسد الغابه|ج=۷|ص=۲۲۳–۲۲۴|رف=اسد ۷}}</ref> [[ابونعیم اصفهانی]] در ''[[حلیة الاولیاء|حِلْیَةُ الاولیاء]]'' حدیث عیادت پیامبر از فاطمه زهرا در هنگام بیماری را نقل می‌کند که فاطمه زهرا را «سرور زنان جهان» یا «سرور زنان روز قیامت» می‌داند.<ref>{{پک|ابونعیم اصفهانی||ک=حلیة الاولیاء|ج=۲|ص=۴۲|رف=حلیه}}</ref>