قرمطیان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Khorrami78 (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاحات جزئیِ نگارشی و تایپی
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایشگر دیداری
خط ۱:
[[پرونده:East-Hem 900ad.jpg|300px|بندانگشتی|چپ|نقشه آسیا و محدوده قرمطیان در حدود ۹۰۰ میلادی]]
 
'''قرمطیان''' گروهی وابسته به [[اسماعیلیان]] یا [[باطنیان]] بودند که پس از قیام علی بن محمد برقعیبُرقَعی، معروف به ([[صاحب الزنج]])، که میان سالهای ۲۵۵-۲۷۰ هجری در نواحی جنوبی عراق صورت گرفت و بنیان حکومت [[عباسیان]] را متزلزل ساخت، و با تلفات انسانی و مالی بسیار همراه بود، خود مستقلاً وارد صحنهصحنۀ مبارزه شده وشده، به قیام دیگری پرداختند که از نظر قدرت و دوام و حدود قلمرو و بسط حکومت و تأسیس نظام اجتماعی در جهتبرای رفاه مستمندانمستمندان، از نهضت صاحب الزنجی برتر و مهمترمهم‌تر بود.<ref>نهضت صاحب الزنج، دکتر حسینعلی ممتحن، چاپ دانشگاه ش بهشتی، ۱۳۶۷ ش</ref>
 
== معتقدات قرمطیان ==
قرمطیان،قرمطیان معتقد به قیام مسلحانه و قتل و کشتار و حرقسوزاندن و نهبتاراجِ مخالفان خود بودند. همچنین اعتقادی به زیارت قبور و بوسیدن حجرالاسود و بسیاری از ارکان حج (بنا بر اعتقادات ریشه دارریشه‌دار) معتقد نبودندنداشتند. از این رورو، بعضیبرخی از نویسندگان جدید این فرقه را [[بلشویک|بلشویکان]] اسلام لقب داده‌اند.<ref>تاریخ عرب، ترجمه ابوالقاسم پاینده چاپ تبریز ۱۳۴۴ ش</ref>
=== فلسفه قرامطه ===
فلسفه قرامطه در خطوط کلی با فلسفه اسماعیلیان اختلافی ندارد. شناخت فلسفه این فرقه، مبتنی بر شناخت فلسفه اخوان الصفااخوان‌الصفا است. و در مجموعهمجموعۀ رسائل آنها مباحث مفصلی دربارهٔ آرائآرای علمی و فلسفی وجود دارد. دانشمندان اسلام در آرائآرای قرمطیان، آثار هجوم [[مجوسیان]] و [[مزدکیان]] و [[مانویان]] را برای انهدام ارکان اسلام به عیان میدیدندمی‌دیدند، چنانکه غزالی تعلیمات قرامطه را کفر می‌خواند و می‌گفت: «ایشان در عقیده به دو مبدامبدأ از ثنویت مجوس الهام گرفته‌اند ولی به جای »نور«ونور» و «ظلمت"»، دو لفظ «سابق» و «تالی» را بکاربه کار می‌برند. قرامطه،قرامطه فلسفه و مذهب خود را برای پیروانشان آشکار نمی‌کردند، مگر بعد از آماده ساختن طولانی و طی مراحل مختلفی که روش فیثاغورسیان و [[مانویان]] را به یاد می‌آورد.<ref>تاریخ فلسفه در جهان اسلام ص ۱۸۷-۱۸۸</ref><ref>تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی ج۱. به نقل از رسائل اخوان الصفا ج۴</ref>
 
== تأثیر قرامطه در نهضت‌های انقلابی و فکری اسلام ==
قرامطه بدون تردید در فکر اسلامی اثری عمیق داشته‌اند. اثر شگرف '''[[اخوان الصفا]]''' در فلسفه و تصوف مسلمانان جای گفتگو نیست. '''[[ماسینیون]]''' می‌گوید :{{نقل قول| متصوفه با اینکه با اسماعیلیه و قرامطه در مبارزه بودند، از آنها اصطلاحات متعددی فرا گرفتند، مثل ''نورانی، نفسانی، روحانی، جسمانی، شعشعانی، وحدانی، ناموس، لاهوت، ناسوت، جبروت، فیض، حلول، ظهور، جولان، تکوین، تلویح، تآیید'' و... نیز می‌بینیم که شهاب الدین [[سهروردی]]، اصطلاح (نور قاهر) را به کار برده‌است، چنانکه [[ابن عربی]] تآویل قرآن را از ایشان اقتباس کرده، اگر چه در تآویل راه اعتدال پیموده‌است.<ref>تاریخ فلسفه در جهان اسلام ص ۱۸۸-۱۸۹</ref>|||}} نیز آیین خرقه پوشی اخوت‌های [[صوفیه]] به تقلید از مراسم قرمطیان ([[اسماعیلیان]]) نخست در قرن ششم هجری به وجود آمد. دربارهٔ نهضت‌های انقلابی و مبارزه در راه مساوات و برابری باید گفت که قرمطیان پیکار دامنه داری با حکومت عباسیان و در پاره‌ای موارد با [[فاطمیان]] داشتند و پایه‌های دولت بنی عباس را برای مدت زیادی به تزلزل انداختند و توانستند نفوذ سیاسی و اجتماعی خود را از راه تبلیغ مذهب در پهنه‌ای از جهان اسلام از مغرب گرفته تا مشرق توسعه دهند و امرا و صاحبان قدرت را به کیش خود درآورند و مردم را در جهت رهایی از ظلم و ستم رهبری کنند.<ref>تاریخ ایران(کمبریج) ج۵ ص ۲۸۲.</ref>
 
== تاریخچهتاریخچۀ جنبش ==
 
آنطور که '''[[برتلس]]''' مستشرقخاورشناس روسی در بارهدربارۀ سابقهسابقۀ قرمطیان می‌نویسد:
:{{نقل قول|از آغاز قرن چهارم هجری، پس از تأسیس دولت‌های فاطمی مصر و قرمطیان بحرین بود که [[باطنیان]] به قرمطیان بمعنی اخص و [[اسماعیلیان]] منشعب شدند“. ولی تاریخ نویسان نزدیک به آن دوره اعتقاد دارند که آئین قرمطی منسوب به نام قرمط پس ازآنکه میان ''حمدان قرمط'' درحدود سال ۲۸۰ هجری با مرکز دعوت اسماعیلی در [[اهواز]] اختلاف افتاد، ازلحاظ تشکیلاتی از مذهب اسماعیلی جداشد و با روشی مستقل در راستای آرمان‌های اجتماعی وهدف‌های سیاسی خود شروع به فعالیت کرد. این نظریه بیشتر مورد تایید است، زیرا [[باطنیان]] خود شاخه‌ای از [[اسماعیلیه]] بودند یا هر کسی در آئین [[تناسخ]] روح راز دار بود اورا باطنی می‌خواندند.|||}}