خروس (داستان): تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏ویژگی‌ها: کلمات به عنوان کلمه باید ایتالیک باشند.
←‏ویژگی‌ها: نقطه ویرگول لازم. چراکه بی‌فاصله نادرست نیست.
خط ۱۰۰:
 
== ویژگی‌ها ==
داستان ''خروس'' داستانی لایه‌لایه است و نمی‌توان برداشت واحدی از آن داشت اما خروس در این داستان، [[نماد]]ی است که به‌دقت نشانه‌گذاری شده و با خروس داخل داستان نیز پیوند نزدیکی دارد.<ref>{{پک|کاویان‌پور|۱۳۹۶|ک=خروس از همان ابتدا راهنماست: روزنامه اعتماد|ص=۱۲}}</ref> ''[[خروس]]'' از ریشه [[زبان اوستایی|اوستایی]] ''خرئوس'' به معنای خروشنده استاست؛ چراکه خروس در زمان‌های مشخصی بانگ می‌زند. خروس در فرهنگ [[تاریخ ایران باستان|ایران باستان]] مقدس است چراکه با بانگش تاریکی را می‌راند و مردم را به فعالیت فرامی‌خواند؛ بنابراین، خروس به عنوان بیدارکننده مردم از خواب، نماد هشیاری است و در داستان گلستان، [[نشانه‌شناسی|رمزگانی]] فرهنگی محسوب می‌شود و البته می‌تواند برای درخواب‌ماندگان، آزارنده باشد.<ref>{{پک|صادقی|۱۳۹۲|ک=نشانه‌شناسی و نقد|ص=۱۷۹|رف=صادقی۱}}</ref> به عقیده ژینوس آزادگان «خروسِ» داستان فرزند زمانه خود است؛ چرا کهچراکه در [[ساعت]] شماطه‌دار متولد شده‌است و آنان که فرزند زمانه خودند، بت‌ها و دیکتاتورها را تحقیر و رسوا می‌کنند و این ناگزیری از اعلام پوشالی بودن آنها و نشان دادن راه و عمل، به ناگزیر بودن نابودیشان می‌انجامد.<ref>{{پک|آزادگان|۱۳۷۵|ک=با باد صدای موج می‌آید، مجله کلک|ص=۵۵۳–۵۴۸|رف=کلک}}</ref> یوسف مصدقی معتقد است نویسنده در نمادسازی افراط کرده و دربند انتقال پیام بوده‌است.<ref>{{پک|مصدقی|۱۳۹۶|ک=دشمن مردم، کیهان لندن|ص=|رف=کیهان}}</ref>
 
تصویر گلستان از [[زمان]] در داستان محوری است؛ زمان پدر واقعی خروس است و زمان است که شخصیت‌ها را وامی‌دارند دست به اعمالی بزنند که نشانه‌ای است زوال و این زوال در برابر حرکت زمان، بی‌رحم و خشن است.<ref>{{پک/بن|۱۳۸۸|ک=تریلوژی زوال: روزنامه اعتماد|ص=۱۴}}</ref>