هرا: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
ImanFakhri (بحث | مشارکتها) |
ImanFakhri (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۰۳:
* '''[[سمله]]''': سمله معشوقهٔ فانی زئوس، هنگامیکه دیونیزوس را باردار شد مورد خشم و حسادت ملکهٔ خدایان، هرا قرار گرفت. هرا خود را بهشکل پیرزنی روستایی درآورد و به سوی سمله رفت و با حیله و مکر خود به او گفت که از پدر فرزندش بخواهد که خود را با تمام قدرتش بر او ظاهر کند، سمله که وسوسه شدهبود این را از زئوس خواستار شد و زئوس به او قول دادهبود که خواستهاش را برآورده کند، زمانی که نتوانست او را منصرف کند، به ناچار خود را با تمام شکوه خداییاش بر او نمایان کرد و سمله سوخت. زئوس به سرعت کودک نارس را از شکم سمله خارجکرد و درون ران خود قرار داد تا زمان تولد کودک فرا رسد، اما دیونیزوس پساز تولد هم از حسادت هرا مصون نماند و زئوس او را به شکل بچهبزی درآورد و حوریها را مأمور تربیت او کرد.<ref>{{پک|فاطمی|۱۳۷۵|ک=مبانی فلسفی اساطیر یونان و رم|ص=۷}}</ref><ref>{{پک|شفا|۱۳۸۳|ک=افسانه خدایان|ص=۳۵}}</ref><ref>{{پک|دیکسون کندی|۱۳۸۵|ک=دانشنامهٔ اساطیر یونان و روم|ص=۳۸۵}}</ref>
* '''لتو''': هنگامی که لتو همسر زئوس آپولون و آرتمیس را باردار بود، مورد حسادت و نفرت هرا قرارگرفت. هرا به زمین دستور داد که نگذارد لتو در هیچیک از نقاط زمین که خورشید برآن میتابد زایمان کند و اینگونه بود که تمام نقاط زمین از بیم خشم هرا پذیرای لتو و فرزندانش نشدند و به این دلیل بود که لتو بر روی زمین به دنبال جایی برای زایمان سرگردان شد؛ تا اینکه بهجزیرهٔ متحرک [[دلس]] (Delos) رسید و در آنجا توانست زایمان کند و جزیره به پاس کردار نیکش بعدها ساکنشد. درد زایمان لتو نه شب و نه روز طول کشید، زیرا الیتی به خواست مادرش هرا به کمک او نرفت، درحالی که زایمان لتو وابسته به حضور [[ایلیثیا|الههٔزایمان]] بود.
در ابتدا نه تنها ایلیثیا بلکه هیچکدام از الهگان المپی، از ترس انتقام هولناکی که هرا به آن تهدیدشان کردهبود، به کمک لتو نرفتند اما بالاخره همهٔ آنها و در آخر آتنا به سوی او رفتند و با پیشنهاد آتنا برای جلب رضایت هرا گردنبندی از طلا و کهربا ساختهشد و توسط [[ایریس]] گردنبند را به هرا تقدیم کردند و اینگونه بود که هرا به فرزندش ایلیثیا اجازهداد که به بالین لتو برود؛ البته در برخی روایات گفتهشده که ایریس ظاهراً گردنبند را به خود ایلیثیا دادهاست و همان لحظهای که الههٔ زایمان در آسمان دلس ظاهرشد، لتو نخستین فرزندش را به دنیا آورد.<ref>{{پک|فاطمی|۱۳۷۵|ک=مبانی فلسفی اساطیر یونان و رم|ص=۳۳۴}}</ref><ref>{{پک|پینسنت|
* '''هرکول''': زمانیکه آمفیتروئون، همسر آلکمنه در خانه نبود زئوس که به آلکمنه پاکدامن علاقمند بود خود را به شکل او درآورد و با آلکمنه همبستر شد و هنگامی که آمفیتروئون به خانه بازگشت او نیز با آلکمنه همبستر شد و هراکلس از نطفهٔ زئوس و ایفیکلس از نطفهٔ آمفیتروئون به وجود میآیند و در این زمان زئوس سوگند میخورد که فرزند او را فرمانروای میسین میکند و اینگونه دشمنی هرا با آلکمنه و هرکول شروع شد و به فرزندش ایلیثیا امر میکند که به بالین آلکمنه برود و با پای بسته جلوی او بنشیند تا که هرکول متولد نشود اما بر اساس روایات فرزند دیگر آلکمنه هفتماهه به دنیا آمده بود و طبق سوگندی که زئوس خوردهبود او فرمانروای میسن شد اما دشمنی هرا با هرکول پایانی نداشت.<ref>{{پک|پینسنت|
هراکلس به معنای هدیهٔ هرا میباشد و در برخی روایات هرا، را مادر او میدانند نه آلکمنه، در روایتی آمده که زئوس هنگامی که هرا خواب بود هرکول را که مادری فانی داشت را جلوی سینهٔ او قرار داد تا از شیر او بنوشد و به همین خاطر هرا، را مادر او بهشمار میآورند؛ اما آنچه که روایات میگویند، نشانگر آن است که خود هرا چنین حسی نسبت به هرکول نداشته، هرا زمانی که هرکول و برادرش بسیار کوچک بودند دو مار را به سوی آنها میفرستد و هرکول در حالی که برادرش ایفیکس از ترس به گوشهٔ گهواره پناه بردهاست، با مارها میجنگد و آنها را میکشد، گویی پهلوانی با او عجین بودهاست و بعد زمانی که هرکول صاحب همسر و فرزند شد هرا او را به جنون کشید و هرکول اعضای خانوادهاش را کشت و به سبب کاری که کردهبود مجبور شد برای کفارهٔ گناهش به خدمت اریسته در بیاید.
[[ائوروستئوس]] دوازده کار به هرکول داد که به [[دوازدهخان هرکول]] معروف شد و هر خوان از خوان قبلی سختتر بود و البته که در این حین باز هم هرا به کارهایش علیه هرکول ادامه داد و زمانی که هرکول مشغول مبارزه با [[هیدرا]]، اژدههای نه سری که خود هرا آن را تربیت کرده بود، شد؛ خرچنگی را برای درگیر کردن ذهن هرکول فرستاد یا هنگامی که اوریسته از او خواست که کمربند ملکهٔ [[آمازونها]] را برایش بیاورد هرا خود را به سان آمازونها درآورد و با پخشکردن این خبر که هرکول قصد دارد خودِ ملکهٔ آمازونها را بدزدد باعث شد که جنگی بین آمازونها و سپاهی که هرکول گرد آوردهبود درگیرد و با وجود آنکه هرکول موفق شد کمربند را به دست بیاورد اما افراد زیادی در این جنگ کشته شدند.<ref>{{پک|پینسنت|
حسادت و خشم هرا هیچگاه فروکش نکرد، زیرا خشم او در پی هوسهای زئوس بود، خشمی که باعث شد هرا تیتانها را تحریک کند و [[زاگرئوس]] فرزند [[پرسفونه]] را بکشد، حسادتی که پس از تولد [[آتنا]] باعث شد هرا [[تایفون]] نامبارک را به دنیا آورد یا آنکه آلارای باردار به اعماق زمین فرستادهشود.
|