داستان کوتاه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰.۱) +مرتب (۱۴.۹ core): + رده:گونههای ادبیات داستانی |
برچسبها: حذف حجم زیادی از مطالب منبعدار متن دارای ویکیمتن نامتناظر برداشتن بخش بزرگی از صفحه ویرایشگر دیداری |
||
خط ۲:
{{یادکرد دقیق}}
{{ادبیات}}
'''داستان کوتاه''' گونهای از [[ادبیات داستانی]] است که نسبت به [[رمان]] یا داستان بلند حجم بسیار کمتری دارد و [[نویسنده]] در آن برشی از زندگی یا حوادث را مینویسد درحالی که در داستان بلند یا رمان، نویسنده به جنبههای مختلف زندگی یک یا چند [[شخصیت]] میپردازد و دستش برای استفاده از کلمات باز است. به همین دلیل ایجاز در داستان کوتاه مهم
داستان کوتاه ممکن است خیلی کوتاه باشد و مثلاً حدود ۵۰۰ کلمه بیشتر نداشته باشد. در داستان کوتاه شخصیت قبلاً تکوین یافتهاست و پیش چشم خوانندهٔ منتظر، در گیرودار کاری
▲در داستان کوتاه تعداد شخصیتها محدود است. فضای کافی برای تجزیه و تحلیلهای مفصل و پرداختن به امور جزئی در تکامل شخصیتها وجود ندارد و معمولاً نمیتوان در آن تحول و تکامل دقیق اوضاع و احوال اجتماعی بررسی کرد. حادثه اصلی به نحوی انتخاب میشود که هر چه بیشتر شخصیت قهرمان را تبیین کند و حوادث فرعی باید همه در جهت کمک به این وضع باشند. البته بسیاری از داستانهای کوتاه خوب هم هست که در آن این قوانین رعایت نشدهاست.{{سخ}}
▲داستان کوتاه ممکن است خیلی کوتاه باشد و مثلاً حدود ۵۰۰ کلمه بیشتر نداشته باشد. در داستان کوتاه شخصیت قبلاً تکوین یافتهاست و پیش چشم خوانندهٔ منتظر، در گیرودار کاری است که به اوج و لحظه حساس و بحرانی خود رسیده یا در جریان کاری است که قبلاً وقوع یافته اما به نتیجه نرسیدهاست. پس میتوان گفت که
تاریخ داستاننویسی فقط به کمتر از چهار قرن پیش میرسد. رماننویسی به شیوه کلاسیک و امروزی آن اوایل قرن هفدهم و با رمان معروف [[دن کیشوت]] اثر [[میگل د سروانتس]] زاییده شد. داستان کوتاه گذشتهٔ کوتاهتری نسبت به رماننویسی دارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم خلق شدند. با این حال رد پای داستان کوتاه را دیرتر هم میتوان یافت: قرن چهاردهم میلادی و در [[دکامرون]] اثر [[جووانی بوکاچیو]] و نیز [[حکایتهای کنتربری]] نوشته [[جفری چاوسر]]. در ایران و در قرن هفتم هجری گرچه حکایات [[گلستان سعدی]] از جهت کوتاهی و وحدت موضوع به آنچه که امروزه به آن داستان کوتاه
▲تاریخ داستاننویسی فقط به کمتر از چهار قرن پیش میرسد. رماننویسی به شیوه کلاسیک و امروزی آن اوایل قرن هفدهم و با رمان معروف [[دن کیشوت]] اثر [[میگل د سروانتس]] زاییده شد. داستان کوتاه گذشتهٔ کوتاهتری نسبت به رماننویسی دارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم خلق شدند. با این حال رد پای داستان کوتاه را دیرتر هم میتوان یافت: قرن چهاردهم میلادی و در [[دکامرون]] اثر [[جووانی بوکاچیو]] و نیز [[حکایتهای کنتربری]] نوشته [[جفری چاوسر]]. در ایران و در قرن هفتم هجری گرچه حکایات [[گلستان سعدی]] از جهت کوتاهی و وحدت موضوع به آنچه که امروزه به آن داستان کوتاه میگویند کم شباهت نیست، اما این قصهها و حکایات با همه اهمیت واعتبارشان به دلیل عدم شخصیت پردازی نمیتوانند داستان کوتاه - به مفهوم امروزی آن- تلقی شوند. دراوایل قرن نوزدهم، [[ادگار آلن پو]] (۱۸۴۹–۱۸۰۹) در آمریکا و [[نیکلای گوگول]] (۱۸۵۲–۱۸۰۹) در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود.
[[آلن پو]] (۱۸۴۹–۱۸۰۹) و [[نیکلای گوگول]] (۱۸۵۲–۱۸۰۹) را
مبحث اینکه یک داستان کوتاه، چقدر باید باشد، از دیرباز نو نویسندهها را دچار مشکل کرده چرا که هیچ منبعی نیست که با اطمینان به ما بگوید محدودهٔ یک داستان کوتاه، بهطور ثابت چقدر است. داستانهای کوتاهی وجود دارد که به سی یا چهل صفحه میرسند و همچنین داستان کوتاههایی هست که داستان برقآسا نیستند و خصوصیات یک داستان کوتاه را دارند، اما به سختی به ۲۰۰۰ کلمه میرسند. داستانهای کوتاهی هم وجود دارد که بین این دو هستند و چیزی در حدود ۵۰۰۰ کلمه هستند. با این حساب، داستانهای کوتاه انواع مختلفی دارند و قالب نوشتاری آنها میتواند هم بزرگ و هم کوچک باشد.
البته شایان ذکر است که طول یک داستان کوتاه، به کشور و رسوم و ادبیات آن نیز بستگی دارد. مثلاً در ایالات متحده یک داستان کوتاه میتواند بالای ۱۰۰۰۰ کلمه داشته باشد (که آنها را «داستان کوتاه بلند»<ref>long Short Story</ref> مینامند) در حالی که در بریتانیا متوسط تعداد کلمات داستانهای کوتاه حدود ۵۰۰۰ کلمه است و در استرالیا دست کم داستان کوتاه بیش از ۳۵۰۰ کلمه دارد. گرچه داستانهای کوتاهی نیز هستند که تنها چندصد کلمه دارند (که آنها را اغلب «روایت کوچک»<ref>Micro Narratives</ref> مینامند)، خوانندگان معاصر داستان کوتاه انتظار دارند که داستان کوتاهی که میخوانند حداقل ۱۰۰۰ کلمه را داشته باشد.
در کشور ما نیز امروزه، داستانهای کوتاهی که توسط نویسندهها نگارش مییابند، چیزی بین ۲۰۰۰ تا ۵۰۰۰ کلمه هستند
سازههای داستان کوتاهی، عناصری از آن هستند که حتماً باید در داستان وجود داشته باشند. به زبان دیگر، ارکان اصلی داستان که وجودشان ضروری است را عناصر داستان یا سازههای داستان کوتاه مینامیم.
سطر ۴۲ ⟵ ۲۲:
در داستان کوتاه موضوع به لحاظ ساختاری مانند پیکری است که اندامهای داستان به آن مربوط اند و رویدادهای داستان مستقیم یا غیر مستقیم به آن مربوط است. موضوع داستان اندوه نوشته [[چخوف]] مرگ فرزند است یا موضوع داستان گردنبند نوشته [[موپاسان]] امانت داری است. در داستان کوتاه اغلب یک موضوع اصلی وجود دارد که داستان دربارهٔ آن گسترش پیدا میکند. هر داستان ناگزیر است داشتن موضوعی است. این موضوع در شکل کلی میتواند [[فقر]]، [[جنگ]]، [[عشق]]، [[مرگ]]، [[تنهایی]]، [[ترس]] یا هر مفهوم انسانی دیگری باشد. هر کدام از این موضوع هاو این مفاهیم کلی زیر مجموعههای زیادی دارند و داستانهای زیادی میتوان یافت که زیر مجموعه یکی از مفاهیم کلی قرار میگیرند. یافتن موضوع تازه برای داستان معمولاً با سختی همراه است. موضوعهای ناگفته یا کمتر گفته شده که مفهومی شریف و انسانی و نه لزوماً اخلاقی را در خود داشته باشند ''موضوعات طلایی''اند.
موضوعهای یک داستان را میتوان به موضوعهای [[جامعه|اجتماعی]]، [[سیاست|سیاسی]]، [[اخلاق]]ی، [[فلسفه|فلسفی]]، [[انسان|شخصی]]، [[تخیل]]ی، [[عشق|عاشقانه]] و انواع دیگر تقسیم کرد. این تقسیمبندی تأکیدی است بر این نکته که داستاننویسی از چنان نیرویی برخوردار است که تقریباً در همه حوزههای انسانی میتواند زمینه
درونمایه یا مضمون دیدگاهی است که از خواندن داستان دریافت میشود.
درونمایه در داستان کوتاه اهمیت ویژهای دارد. داستان کوتاه باید درونمایه واحدی داشته باشد. درونمایه هماهنگکننده سایر عناصر داستان است. جمال میرصادقی دربارهٔ تعریف درونمایه مینویسد:
سطر ۵۲ ⟵ ۲۹:
=== زمینه ===
شامل زمان و مکان داستان است. وضعیت آب و هوایی، شرایط اجتماعی و حس کلی داستان نیز از
طرح یا [[پیرنگ]]، چارچوب هر داستان است با تکیه بر روابط علّی و معلولی. در طرح خطوط اصلی داستان به گونهای مرتبط و فشرده و بر اساس منطق سببیت روایت میشوند. در واقع طرح داستان پاسخی دقیق و مختصر به این پرسش که داستان در بارهٔ چه بود است.
توجه به این نکته که طرح و خلاصه داستان با هم فرق دارند، ضروری است. در خلاصه داستان هدف نقل موجز و اجمالیِ داستان است در حالی که طرح، روایت نقشه (اسکلت) داستان با تأکید بر سببیت (Causality) داستان شکل گسترده طرحی است که نویسنده پیش از آفرینش داستان آن را ذهنی یا مکتوب طراحی کردهاست. نسبت طرح و داستان در ادبیات (داستانی) با مفهوم طرح اولیه و نقاشی کامل شده در هنر نقاشی کم شباهت نیست.
سطر ۶۸ ⟵ ۴۴:
* وقایع با رعایت توالیِ زمان مرتب میشود.
* عدم توجه به جزئیات
این ویژگیها بدون توجه به چگونگی استفاده آنها در داستان در طرح توسط نویسنده باید ملحوظ شود.▼
<br />
[[رده:ادبیات داستانی]]
|