نیمه زمین: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی ویرایش 25342403 توسط 151.239.163.2 (بحث) لطفا هرگونه تغییر در مطالب را به همراه منابع معتبر اعمال نمایید
برچسب: خنثی‌سازی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳:
| پیش_از = [[فنوتیپ گسترش یافته]]
}}
'''نیمه زمین''' {{به انگلیسی|Half-Earth}} کتابی دربارهٔ فرگشت (تکامل) است که ادوارد ویلسون در سال ۲۰۱۶ (میلادی) نوشت این کتاب در دنبالهٔ کتاب نخست جرج ویلیامز به نام سازگاری و انتخاب طبیعی نوشته شده‌است ویلسون اصطلاح ژن خودخواه را برای توضیح تکامل ژن_محور به کار برد، و بر این پایه است که تأثیر تکامل در سطح ژن‌ها بارزتر است و تکامل در سطح جانداران یا جمعیت‌ها هیچگاه بالاتر از انتخاب برپایهٔ ژن‌ها قرار نمی‌گیرد.کتاب یکی از محبوب‌ترین کتاب تاریخ تکامل شناخته شده‌است.'''در حال حاضر میزان انقراض را می‌دانیم و حدس می‌زنیم شدت احتمالی این انقراض در آینده به هزار برابر زمانی برسد که انسان در طبیعت حضور نداشت'''
 
'''فکر می‌کنید در جهانی که با سرعت در حال توسعه است، چنین ذخیره‌گاهی کجا ممکن است باشد؟'''
 
بخش‌های بزرگی از طبیعت هنوز دست‌نخورده باقی‌مانده است، مانند منطقه آمازون، حوضه کنگو و گینه نو. در جهان صنعتی نیز هنوز قطعه‌هایی از طبیعت وجود دارد که می‌توان آن‌ها را بازسازی، به هم متصل و تبدیل به دالان‌هایی برای حیات‌وحش کرد. باید ماهیگیری از اقیانوس‌ها و دریاهای آزاد را متوقف کنیم تا جانداران آن‌ها بتوانند خود را بازسازی کنند. اگر ماهیگیری را متوقف کنیم، زندگی دریایی به‌سرعت ترمیم می‌شود. اقیانوس‌ها نیز بخشی از آن ۵۰ درصد هستند.
 
در حال حاضر، با این پیشنهاد نمی‌خواهیم کسی را از خانه‌اش بیرون کنیم، بلکه می‌خواهیم چیزی معادل پایگاه‌های میراث جهانی سازمان ملل متحد ایجاد کنیم که می‌توان آن را به‌عنوان دارایی‌های گران‌‌بهای بشریت محسوب کرد. به همین دلیل یک پیشنهاد جسورانه در این راه دارم: آسیب بیشتری به بقیه جانداران نرسانیم. اگر بتوانیم روی این مسئله به توافق برسیم، کار درست می‌شود. در واقع اوضاع زمین خیلی بهتر از آن چیزی خواهد شد که مردم فکر می‌کنند.
 
'''چرا؟'''
 
چون بسیاری از مشکلات ناشی از اشغال انسانی که زمانی فکر می‌کردیم حل نشدنی است، در حال حل شدن‌اند. جمعیت‌شناسان می‌گویند که جمعیت انسانی تا پایان قرن کنونی ممکن است به حدود 10 یا 11 میلیارد نفر برسد.
 
فناوری‌های پیشرفته در حال تولید محصولات جدیدند و شیوه زندگی ما را تغییر می‌دهند. این لزوم اختصاص دادن فضای بیشتر برای بقیه جانداران را به‌وجود می‌آورد. کاربرد ابزار کمتر می‌شود و استفاده از مواد و انرژی کاهش یابد.
 
علاوه بر این، گفتمان بین‌المللی در حال تغییر است. پیمان اقلیم پاریس مرا امیدوار کرد. در آن زمان هیجان‌زده شدم وقتی شنیدم که در نشست پاریس رهبران تجاری موافقت کردند که جهان باید تولید کربن‌دی‌اکسید را به صفر برساند. آن‌ها برای این کار توصیه‌هایی کردند که از جنگل‌ها محافظت و جنگل‌های آسیب‌دیده را بازسازی کنیم. این یعنی همان تفکر «نیمه زمین».
 
'''آیا نگران نیستید که شهرت یک عمر خود را با چنین پیشنهاد بحث‌برانگیزی به خطر بیندازید؟'''
 
نه. بحث ‌و جدل مرا اذیت نمی‌کند. در سال ۱۹۷۵، زمانی که کتابم را درباره زیست‌شناسی اجتماعی منتشر کردم، از چند سو مورد حمله قرار گرفتم. یک‌بار وقتی می‌خواستم سخنرانی کنم، گروهی آشوب‌طلب در هاروارد پیدا شدند. پلیس مجبور شد مرا به پشت‌صحنه هدایت و از من محافظت کند. حتی مجبور شدم مدتی کلاس‌هایم را در دانشگاه هاروارد تعطیل کنم؛ درحالی‌که اکنون همان افکار من موردقبول واقع شده‌اند و امروزه درباره آن‌ها توافق گسترده‌ای وجود دارد: غریزه انسانی و بسیاری از رفتارهای انسان خاستگاه ژنتیک دارد، بنابراین، فکر نمی‌کنم شهرتم با «نیمه زمین» تخریب شود. من تنها کاری که می‌کنم، این است که آگاهی‌رسانی علمی می‌کنم و تجربه پژوهشگرانی را که بحران‌های تنوع زیستی را توصیف کرده‌اند، منعکس می‌کنم.
 
'''آیا خودتان را فردی خوش‌بین می‌بینید؟'''
 
بله، فکر می‌کنم خوش‌بینم. دوران کودکی من سخت و دشوار بود. خانواده ما در افسردگی عمیقی فرورفته بود. اصلاً نمی‌دانم چرا خوش‌بینم. نه، اینکه گفتم درست نیست. بگذارید حرفم را اصلاح کنم: می‌دانم چرا خوش‌بینم. چون برخلاف دوران کودکی با یک فرد فوق‌العاده ازدواج کرده‌ام که بسیار با من کنار آمده است؛ به‌علاوه، می‌دانید که من در جوانی موفقیت‌های بسیاری داشته‌ام. وقتی‌که 29 سالم بود، استاد دانشگاه هاروارد بودم.
 
'''شادترین لحظات زندگی‌تان چه موقع بوده؟'''
 
این سؤال آسانی است. شادترین لحظات عمرم وقتی بوده است که در محیط‌های طبیعی در حال کاوش بوده‌ام، به‌ویژه در جنگل‌های استوایی، در جاهایی مانند وانواتو، کالدونیای جدید و کارائیب. من بسیاری از کاوش‌ها را در سال‌های دهه ۲۰ زندگی‌ام انجام دادم. پس از آن بود که یورش به طبیعت آغاز شد و من از شدت انقراض‌ها آگاه شدم. در آن زمان موضوع انقراض را به حدی جدی نمی‌دانستم که نیاز به اقدام فوری داشته باشد. شاید به این علت که گونه‌های گیاهی و جانوری را جاودانه و بی‌مرگ می‌دیدم.
 
'''آیا فکر می‌کنید مرگ خودِ شما احساسی نسبت به شکنندگی طبیعت در شما به وجود نمی‌آورد؟'''
 
من حس روشن و شفافی نسبت به مرگ دارم. فکر می‌کنم مرگ آگاهی، زمان پیری است که شما نباید زیاد به آن اهمیت بدهید. من هرچه پیرتر می‌شوم، جسورانه‌تر عمل می‌کنم. حاضرم با صدای بلند اعلام کنم.
 
== منابع ==
سطر ۲۸ ⟵ ۵۸:
* {{cite journal |last=Seaman |first=Donna |date=15 February 2016 |title=Half-Earth: our planet's fight for life |journal=[[Booklist]] |volume=112 |issue=12 |pages=13–14 |url=http://www.booklistonline.com/Half-Earth-Our-Planet-s-Fight-for-Life-Edward-O-Wilson/pid=7858256 |ref=harv}}
* Richard Horton [http://www.thelancet.com/journals/lancet/article/PIIS0140-6736(17)32843-X/fulltext?elsca1=etoc Offline: Planetary health's next frontier—biodiversity] The Lancet, Volume 390, No. 10108, p2132, 11 November 2017.
*https://mag.roshd.ir/zist/Articles/%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%DB%8C%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%B1%D9%87-%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%82%D8%A8%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85
 
[[رده:آثار ادوارد ویلسون]]