پارسوآش: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
پارسوا
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خنثی‌سازی ویرایش 25697891 توسط Alijamal1357 (بحث)
برچسب: خنثی‌سازی
خط ۵:
== نظریه مهاجرت پارسیان از پارسوآ به پارسوماش ==
 
'''طوایف پارسه''' از محلی در نواحی رشته کوه های زاگرس مرکزی به نام پارسواش <ref>(زرینکوب به جای پارسوا، پارسوآش را ذکر کرده‌است.)</ref> در امتداد [[زاگرس]] در دره‌های [[کرخه]] و [[کارون]] تدریجاً به سمت جنوب فلات ایران و سرزمین عیلام سرازیر شده‌اند اما این مهاجرت هادر مقیاس عظیم نبوده و داده های ژنتیکی در فارس و خوزستان و لرستان از غیر اریایی بودن ژنتیک مردمان این مناطق دلالت دارد. این مناطق،عیلام کهن از نظر باستانی، امروزه به نام آن‌ها [[پارس|فارس]]<nowiki/>خوانده می‌شود...
 
این قوم، در همین نواحی به زندگیه شبانکارگی و کشاورزی اشتغال جسته‌اند و این نواحی را به یاد سرزمینی که در حوالی جنوب [[ارومیه|دریاچه ارومیه]] در زاگرس مرکزی در حوالی منطقه اردلان سنندج تا ماهیدشت کرمانشاه که ترکش کرده بودند به نام پارسوماش، یا پارسواش خوانده‌اند.
 
 
این قوم، در همین نواحی به زندگیه شبانکارگی و کشاورزی اشتغال جسته‌اند و این نواحی را به یاد سرزمینی که در حوالی جنوب [[ارومیه|دریاچه ارومیه]] در زاگرس مرکزی در حوالی منطقه اردلان سنندج تا ماهیدشت کرمانشاه که ترکش کرده بودند به نام پارسوماش، یا پارسواش خوانده‌اند.
 
[[هخامنشیان|خاندان هخامنش]] به عنوان یک خانوادهٔ ممتاز، سرکردگی این طوایف را برعهده داشته‌است.<ref>{{پک|زرین‌کوب|۱۳۹۰|ک=روزگاران|ص=۶۵}}</ref>
سطر ۱۹ ⟵ ۱۷:
از همان [[هزاره سوم (پیش از میلاد)|هزاره سوم پیش از میلاد]]، شمار نام‌های جغرافیایی آریایی در [[آسیای صغیر]] و روی هم رفته در آسیای غربی رواج یافت.
 
همچنین همین پارسوماش که از گذشته تا امروز به ریخت‌های گوناگون کاربرد بسیار داشت و دارد. به جز از پارسوماش در آن زمان بخش‌ها و کرانه‌های چندی وجود داشتند که نام‌های [[آریایی]] و شهروندان غیر آریایی داشتند.<ref>{{پک|قرشی|۱۳۷۳|ک=ایران نامک، نگرشی نو به تاریخ و نام ایران|ص=۲۰۲}}</ref>
 
[[دیاکونوف]] پیشنهاد می‌کند که پارسه یا پارسوآ و پارثوا Parthava سه گونه ریهت ریشه گرفته از واژهٔ باستانی Parsava به چمار(معنی) «استخوان دندهٔ سینه و پهلو و مرز» هستند که Parsava نیز با واژهٔ [[هند و اروپایی]] Gerk به چم «استخوان دندهٔ سینه و جناغ سینه» و واژهٔ [[اوستایی]] و واژهٔ استی Fars به چمار پهلو و مرز، پیوند داردو البته در زبان کردی به قسمت استخوان سینه نیز پرسو گفته می شوددارد.
 
همهٔ این سرزمین‌ها که به آن نمارش(اشاره) رفت در مرز [[ماد]]، در بخش جنوب (پارسه) در بخش خاور(مشرق) (پارثوا) و در باختر آن پارسوا جای داشته‌است. بنابراین هیچ نیازی به پندار اینکه این نام بدست پارسیان از اپاختر(شمال) به اواخشتر(جنوب) آورده شده نیست.
 
همانطور که شایمنداست ناسانی(تفاوت) دو نام [[پارسی]] و [[پارتی]] دستاورد ناسانی گویش باشد و بدرستی این هر دو نام یک تبار باشد، گمان می‌رود پارسه نیز براستی یک واژهٔ [[مادی]] باشد، در برابر واژهٔ [[فارسی باستان]] پارثه Partha و واژهٔ باستانی پارثوا با پارسوا برابر می شودمی‌شود.{{سخ}}
 
هرچند این ریشه‌یابی نشانی از هوشمندی دارد ولی گمان بسیار اینست که پارسه نام تیره‌ای باشد از ایرانیان، که به سوی [[فارس (سرزمین)|فارس]] یا [[استان خوزستان]] کنونی رفتند و آن سرزمین [[انشان]] نام گرفته‌است.<ref>{{پک|نلسون فرای|۱۳۸۶|ک=میراث باستانی ایران|ص=۷۸}}</ref>
 
در سال ۸۳۰ پیش از میلاد، سده ایی پیش از به قدرت رسیدن خانوادهٔ [[هخامنش]] در پارسوماش، [[شلمانسر سوم]] پادشاه آشور از ۲۷ شاهک سرزمین آسیانی‌نشین پارسوا، در زاگرسجنوب مرکزیغربی زاگرس به گونه هم‌زمان باج گرفت.
 
نام این شاهک‌ها در سالنامهٔ این شاه یاده شده‌است که هیچ یک [[آریایی]] نبودند. یک سده دیگر [[آشور بانیپال]] وارد سرزمین [[عیلام]] گردید و پس از آنکه خاک [[عیلام]] را به توبره کشید، بنابر دیدگاه [[گیرشمن]] نیز '''نخستین تماس [[آشوریان]] با [[پارسیان]]''' ، نه در پارسوا، ودرونکه(بلکه) در مرز عیلام، و در پارسوماش بوده‌است.<ref>{{پک|قرشی|۱۳۷۳|ک=ایران نامک، نگرشی نو به تاریخ و نام ایران|ص=۲۰۱}}</ref>
 
== پانویس ==