ولایت فقیه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۶۱:
 
==مخاطره خودکامه شدن ولی فقیه و نهاد رهبری==
مخاطره دیگری که در ساختاربندی نظام سیاسی ولایت فقیه وجود دارد، این است که ولی فقیه می تواند از سر تکلیف شرعی و خیرخواهی، با در دست گرفتن رسانه ها و افکار عمومی و نیز نظارت و اعمال نفوذ بر انتخابات و گسترش قدرت خود از طریق نهادهای تحت امرش به چنان قدرت اقتصادی و رسانه ای دست یابد که همه دیدگاه های درون دینی مخالف و منتقد را تماما سرکوب کند. مثلاً در نظام سیاسی ایران، در سازمان صدا و سیما تقریبا هیچ یک از نخبگان و اندیشمندان اجازه نقد رهبری را ندارند. نقد رهبر و دیدگاه های او عملاً ممنوع است. حتی کسانی که کوچکترین مخالفتی با او دارند از حضور در رسانه محروم می شوند.. هر کس رهبر را نقد کند، با برچسب های زیادی مانند ضد انقلاب، ضد ولایت فقیه، دشمن، ساده لوح، و... مطرود می شود. خطبای نماز جمعه تماما تبلیغ کننده دیدگاه های رهبر هستند و کاملا امادگی این را دارند که هر دیدگاه مخالف و بیان کننده اشتباهات رهبری را به یک غائله تبدیل کنند. نهایت انعطاف نهاد رهبری این است که «در شرایط حساس کنونی نقد رهبر صلاح نیست.»
همچنین، ولی فقیه به لحاظ ساختار سیاسی، مطلقا پاسخگو نیست و اگر اشتباهات او موجب خسارت شود چون نیت خیر داشته و از مشورت کافی استفاده کرده بین او خدا معذریت بوجود می آید و لذا او همیشه در هاله ای از معصومیت قرار میگیرد. ولی فقیه در برابر خبرنگاران، نخبگان و حتی خبرگان رهبری نیز پاسخگو نیست و اگر مرتکب گناه نشود اما اشتباهات و ناکارآمدی داشته باشد، باز هم معذور است و دخالت خبرگان و نخبگان در کار او روایی ندارد. نخبگان رهبری به مجرد کشف اشتباهات مخرب او، حق برکنار کردن او را ندارند چون او بر تک تک آنها ولایت دارد.
امروزه در ایران هیچ یک از فقها و حوزویان نمی توانند بدون مخاطره در مورد ولایت فقیه بحث علمی مخالف داشته باشند یا بگویند او در زمینه ای اشتباه کرده است. البته از نظر منطقی ممکن است ولی فقیه خودکامه نشود اما به لحاظ تجربه تاریخی این دست حکومتها زمینه استبدادی شدن را دارند.