نبرد موهاچ: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز جایگزینی با اشتباه‌یاب: دبگر⟸دیگر
جز ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:
خط ۲۱:
}}{{coord|45|56|29|N|18|38|50|E|region:HU_type:event_source:dewiki|display=title}}
 
'''نبرد مُهاچ''' یکی از پراهمیت‎ترینپراهمیت‌ترین نبردهای تاریخ اروپای مرکزی بود که در ۲۹ اوت ۱۵۲۶ در جنوب شهر [[موهاچ|مُهاچ]] در نزدیکی روستایی به نام [[شاترهی|شاتُرهِی]] بین ارتش عثمانی به فرماندهی [[سلطان سلیمان اول]] و ارتش [[لایوش دوم]]، [[پادشاهی مجارستان|پادشاه مجارستان]] و [[پادشاهی بوهم|بوهم]] واقع شد. نبرد به پیروزی قطعی ارتش عثمانی منتهی و منجر به سه پاره شدن و از بین رفتن استقلال مجارستان برای چند قرن حتی پس از ترک [[امپراتوری عثمانی|عثمانی‎هاعثمانی‌ها]] شد.
 
[[کاروی کیش‎فالودیکیش‌فالودی]] شاعر [[مردم مجار|مجار]] از آن به عنوان «مُهاچ! گور بزرگ غرور ملی» یاد کرده‎استکرده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Kisfaludy Károly összes költeménye|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال={{چر}}1788-1830|شابک=963-606-465-2|مکان=|صفحات=27|نشانی=http://mek.oszk.hu/00700/00732/00732.pdf|گفتاورد={{عبارت چپ به راست|Nemzeti nagylétünk nagy temetője, Mohács!}}|زبان=hu}}</ref>
 
== پیش درآمدپیش‌درآمد ==
{{وابسته|اتحاد ایران-هابسبورگ}}در دسامبر ۱۵۲۵، سلطان سلیمان و شورای نظامی‎اشنظامی‌اش تعیین کردند که در سال بعد به [[مجارستان]] حمله کنند. این خبر در بهار ۱۵۲۶ درحالی به مجارستان رسید که کشور به دلایلی چند در موقعیت ضعیفی قرار داشت. یک دلیل، نارضایتی عمومی و گسست جامعه بود که باعث از بین رفتن اتحاد سیاسی در برابر حملۀحملهٔ ترکان شد. در اوایل قرن شانزدهم در بخش‎هاییبخش‌هایی از اروپا تنش‎هایتنش‌های شدیدی بین کشاورزان و نجبا درگرفت، در مجارستان نیز شورش‎هایشورش‌های کشاورزی به رهبری [[جرج دُژا]] در سال ۱۵۱۴ به شدت سرکوب شد. همچنین پیش‎ترپیش‌تر در سال ۱۵۲۴ ضعف نظامی لشگرلشکر مجارستان در محاصرۀمحاصرهٔ [[بلگراد]] آشکار شده‎بود،شده‌بود، زمانی‎کهزمانی‌که شصت روز نیز برای سررسیدن ارتش شصت‎هزارشصت‌هزار نفری مجارستان به قلعه و آزادسازی شهر کافی نبود و بلگراد بدون جنگ به‎دستبه‌دست ترکان افتاد. وضعیت سیاسی آن روز از نامه‎هایینامه‌هایی که لایوش دوم برای درخواست کمک به برادران همسرش، [[کارل پنجم]] و فردیناند دوم آرشیدوک اتریش و عمویش ژیگموند دوم پادشاه لهستان و همینطورهمین‌طور به [[فرانسه]] و [[ونیز]] نوشته‎استنوشته‌است پیداست، که از همۀهمهٔ آنها به بهانه‎هاییبهانه‌هایی چون مشکلات داخلی و حتی هم‎پیمانیهم‌پیمانی با دولت عثمانی جواب رد رسید و تمامی وابستگان این دولت‎هادولت‌ها نیز از مجارستان خارج شدند. تنها [[کلمنت هفتم]] سفیری با ۲۵،۰۰۰۲۵٬۰۰۰ [[فورینت مجارستان|فورینت]] طلا و ۴،۰۰۰۴٬۰۰۰ سرباز به مجارستان فرستاد.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=Mohács Sátorhely Törtenelmi Emlékhely|نام خانوادگی=Zsuzsa Rappai|نام=|ناشر=Pannon Nyomda|سال=1986|شابک=963-555-405-2|مکان=[[وسپرم|Veszprém]]|صفحات=1-3|زبان=hu|نشانی=}}</ref> لایوش به دلیل نگرانی از حمله ترکان عثمانی پیش‎ترپیش‌تر در سال ۱۵۱۷ [[کشیش|کشیشی]] [[مارونی‌ها|مارونی]] به نام [[فراپتروس|پترس دو مونت لیبانو]] را نزد [[شاه اسماعیل یکم|شاه اسماعیل]] فرستاده‎فرستاده بود که به گرمی از او استقبال شد.<ref name=":1">{{یادکرد ژورنال|عنوان=نامه نگاریهای شاه اسماعیل اول صفوی با شارلکن اول امپراتور آلمان|ژورنال=تاریخ روابط خارجی|تاریخ=زمستان ۱۳۸۵|زبان=fa|تاریخ دسترسی=فروردین ۱۳۹۸|نام خانوادگی=غفاری فرد|نام خانوادگی۲=عباس قلی|شماره=۲۹|پیوند=https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/323747/نامه-نگاریهای-شاه-اسماعیل-اول-صفوی-با-شارلکن-اول-امپراتور-آلمان|توسط=[[نورمگز]]}}</ref> شاه اسماعیل چندین نامه به دربار لایوش فرستاد که اطلاعی از آنها در دست نیست. یکی از این نامه‎هانامه‌ها که ترجمۀترجمهٔ لاتینِ آن در اختیار است در ۱۵۲۳ به دست لایوش رسید و در آن عبارت «چندین بار برای شما نامه داده‎ایمداده‌ایم» به چشم میخورد،می‌خورد، شاه لایوش را از خطر عثمانی و خالی شدن اروپا از مسیحیان بر حذر داشته و پیشنهاد هرگونه کمکی از جمله نظامی میدهدمی‌دهد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Régi magyar követjárások keleten|نام خانوادگی=Lajos Tardy|نام=|ناشر=Akadémiai Kiadó|سال=1971|شابک=9630533766|مکان=Budapest|صفحات=87-88|زبان=hu|نشانی=https://www.antikvarium.hu/konyv/tardy-lajos-regi-magyar-kovetjarasok-keleten-296861}}</ref> همچنین شاه اسماعیل نامه‎اینامه‌ای خطاب به [[کارل پنجم]] به پتروس داد. جواب این نامه در ۲۵ اوت ۱۵۲۵ زمانی به [[صفویان|دربار صفوی]] رسید که شاه دیگر در قید حیات نبود.<ref name=":1" />
 
در آوریل ۱۵۲۶ نشست مجلس در حالی برگزار شد که سلیمان با لشگرش از استانبول به جنوب مجارستان در حرکت بودند.<ref name=":0" />
خط ۳۲:
== جریان نبرد ==
[[پرونده:Battle of Mohács, Turkish miniature.jpg|230px|بندانگشتی|نبرد موهاچ در یک [[مینیاتور]] عثمانی.|جایگزین=|راست]][[پرونده:Battle of Mohács, with Suleiman I in the middle.jpg|200px|بندانگشتی|سلیمان در میانهٔ نبرد موهاچ در مینیاتور عثمانی با شعر فارسی: {{سخ}}دویدند گردن‌زنان بی‌دریغ{{سخ}}بدان بدنهادان نهادند تیغ|جایگزین=]]
در ۲۳ آوریل ۱۵۲۶ قراولان مجار در کمال ناباوری به [[بودا (بوداپست)|بودا]] پایتخت [[مجارستان]] خبر بردند که سلیمان قانونی با صدهزار سرباز که نیمی از آنها [[ینی‌چری|جان نثاری]] هستند از رود دانوب گذشته و در حال نزدیک شدن به شهرهای آباد جنوب مجارستان است. [[لایوش دوم]]، شاه جوان مجار در دشت موهاچ با چهار هزار نیروی آلمانی، [[بوهمی]] و لهستانی منتظر ورود سلطان بودند. نبرد در دشتی در ۹ کیلومتری غرب [[دانوب]] رخ داد. سواره‌نظام مجار به فرماندهی لایوش نبرد را آغاز کرد. در جریان نبرد، پادشاه مجار از ناحیه سر مجروح شد. سواره‌نظام مجار رو به هزیمت گذاشت و به گفته شاهِدان ادامه نبرد تنها قتل‌عام لهستانی‌ها و مجارها و آلمان‌ها توسط ترکان بود. سلطان دستور داد کسی به اسارت گرفته نشود و این به معنای قتل‌عام بود. ۲۴ هزار سوار و پیاده اروپایی در ۳۰ اوت ۱۵۲۶ کشته شدند و این سبب شد که دشت موهاچ به نام نابودگاه موهاچ یا گور ملت مجار معروف شود. [[یانوش یکم|زاپویا یانوش]] پادشاه مجارستان و نفراتش که در راه کمک به نیروهای اروپایی بودند روز بعد به [[دانوب]] رسیدند اما نبرد را بی‌فایده دیده و عقب نشستند. در ۱۰ سپتامبر ۱۵۲۶ پس از آنکه کلیه مقاومت‌ها علیه عثمانی‌ها به شکست انجامید، سلیمان قانونی وارد [[بودا (بوداپست)|بودا]] شد ولی ارتش را مستقر نکرد. بازگشت و استقرار عثمانی‌ها پانزده سال پس از آن در اوت ۱۵۴۱ اتفاق افتاد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=fa|تاریخ=|وب‌گاهوبگاه=|نشانی=http://ebtekarnews.com/index.php?newsid=98322|عنوان=روزنامۀروزنامهٔ ابتکار - نبرد مجارستان|تاریخ بازبینی=دسامبر ۲۰۱۸}}</ref>
 
== منابع ==
{{پانویس}}
 
== پیوند به بیرون ==
{{ویکی‌انبار-رده|Sátorhely}}{{Youtube|title=Battle of Mohács 1526 (بازسازی نبرد موهاچ)|id=mdIgp1davEY}}{{داده‌های کتابخانه‌ای}}