اسب: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
برچسب: واگردانی |
Aammiinn11 (بحث | مشارکتها) جز جایگزینی با اشتباهیاب: گرشاسپ⟸گرشاسپ (پهلوان)|گرشاسپ، موستانگ⟸ماستنگ (اسب)|ماستنگ، ازگذشتن⟸از گذشتن، دوسالگی⟸دو سالگی، چراکننده⟸چرا کننده |
||
خط ۳۲:
نام اسب همواره با واژههایی مانند چابکی همراه بودهاست. پیشینیان برای اسبهای خود احترام بسیاری قائل بودند به گونهای که صاحب اسب، نیاکان اسب نژادین خود را تا ۱۲ نسل پشت میدانست و به هنگام مرگ اسبش به شدت غمگین میشد.{{مدرک}} همچنین اسب را جانوری نجیب نیز میشناسند؛ ولی در هنگام خشم اسب نزدیکی به او بسیار خطرناک است.
اسب را در [[پارسی میانه]] و [[اوستایی]] نیز اَسپ (asp)میگفتند. نامهای بسیاری از بزرگان ایرانی در روزگار باستان دارای پسوند -اسپ بودهاست (مانند [[گشتاسپ]]، [[ارجاسپ]]، [[گرشاسپ (پهلوان)|گرشاسپ]]، [[جاماسپ]]، [[لهراسپ]]، [[ویشتاسپ]]، [[هیدراسپ]]، [[بیوراسپ]]، [[ساتاسپ]] و …)که نشان از اهمیت این جانور در میان ایرانیان است.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/asb-horse-equus-cabullus-av Encyclopædia Iranica | Articles<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref> در زبان [[سانسکریت]] این واژه به ریخت azva بوده که واژه ''سوار'' و ''اسوار'' نیز در زبان پارسی کنونی از همین ریشهاند. خود این واژه از ریشهٔ واژهٔ [[هندواروپایی]] *eḱwa یا eḱwo ریشه گرفتهاست.<ref>مهرداد بهار، پژوهشی در اساطیر ایران، صفحهٔ ۳۸۶</ref>
اسب برای اولین بار در آسیای میانه اهلی شدهاست.<ref>[http://www.scientificamerican.com/blog/post.cfm?id=first-domesticated-horses-in-centra-2009-03-05 News Blog: First domesticated horses in central Asia more than 5,000 years ago<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref> سپس به دشتهای ایران راه یافتهاست. در ایران باستان به ویژه دوره هخامنشی اسب نقش بسیار زیادی داشت به اسبهای تربیت یافته پارس میگفتند عربها این کلمه را به فارس معرب کردهاند و آن را به معنی تیزرو و سوار کار ماهر به کار میبرند. اسب حیوانی است که با سرما و شرایط سخت کوهستانی سازگار است بر خلاف شتر که با شرایط گرم و شن زار و سرزمین عربی سازگار بودهاست. <!-- عربها برای اولین بار در دوره تجارت معروف به رحله شتا و صیف با اسب آشنا شدند و آن را بکار گرفتند.
{{مدرک}} -->
خط ۳۸:
== ردهبندی و فرگشت ==
{{اصلی|فرگشت اسب|اسبان (سرده)|اسبیان}}
اسب برای ادامه بقا خود را برای زندگی در مناطق باز و وسیع و علفزارها تطبیق داد. در چنین [[زیستبوم]]ی، جانوران
[[پرونده:Urartian Fresco07.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|نقاشی [[فرسکو]] یک اسب مربوط به هنر تمدن [[اورارتو]] در موزهای در [[ایروان]]، [[ارمنستان]]]]
کهنترین گونه شناخته شده از تیره اسبیان [[خرگوشکدد]] {{علمی|Hyracotherium}} است که میان ۵۵ تا ۴۵ میلیون سال پیش در دوره [[ائوسن]] زندگی میکرد. این جانور ۴ انگشت در هر پای جلویی داشت و ۳ انگشت در پاهای عقبی.<ref>{{cite web |url= http://www.flmnh.ufl.edu/fhc/hyraco1.htm|title= Hyracotherium|accessdate=2008-07-09 |work= Fossil Horses in Cyberspace |publisher= [[Florida Museum of Natural History]]| archiveurl = http://www.webcitation.org/6E0d7YzrX | archivedate = 28 January 2013}}</ref> انگشت اضافه در پاهای جلو با پدیدار شدن [[میاناسبآبی]] {{علمی|Mesohippus}} در ۳۷ تا ۳۲ میلیون سال پیش از میان رفت.<ref>{{cite web |url= http://www.flmnh.ufl.edu/fhc/mesoh1.htm|title= Mesohippus|accessdate=2008-07-09|work= Fossil Horses in Cyberspace |publisher= Florida Museum of Natural History| archiveurl = http://www.webcitation.org/6E0d7uyip | archivedate = 28 January 2013}}</ref> با گذر زمان، انگشتهای کناری (بیرونی) اضافی کوچک و کوچکتر شدند تا آنکه ناپدید گشتند. همه آنچه در اسبهای کنونی باقی ماندهاست تعدادی استخوان [[وستیجیال]] کوچک در پا زیر زانو است.<ref name="Natural">{{cite web |url= http://www.amnh.org/exhibitions/horse/?section=evolution&page=evolution_b|title= The Evolution of Horses|accessdate=2008-07-09 |work= The Horse |publisher= American Museum of Natural History| archiveurl = http://www.webcitation.org/6E0d8G4Sq | archivedate = 28 January 2013}}</ref> پاهای آنها همچنین با ناپدید شدن انگشتان بلندتر شد تا آنکه اسبها تبدیل به سمدارانی شدند که میتوانستند با سرعت زیاد بدوند.<ref name="Natural"/> تا هنگام ۵ میلیون سال پیش، ''اسب'' نوین کنونی پدید آمده بود.<ref name="Florida">{{cite web |url= http://www.flmnh.ufl.edu/fhc/equus1.htm|title= Equus|accessdate=2008-07-09|work= Fossil Horses in Cyberspace |publisher= Florida Museum of Natural History| archiveurl = http://www.webcitation.org/6E0d8sp1Z | archivedate = 28 January 2013}}</ref> دندانهای اسب همچنین خود را از دندانهایی برای خوردن گیاهان نرم و گرمسیر به دندانهایی برای جویدن علفهای اندکی خشکتر و سپس علفهای دشت و صحراها تغییر دادند. از این رو، اسبهای نخستین از جانورانی برگخوار و جنگلنشین به جانورانی علفخوار و ساکن مناطق نیمهخشک سراسر جهان از جمله [[استپ]]های [[اوراسیا]] و [[دشتهای بزرگ]] <!--Great Plains-->[[آمریکای شمالی]] تبدیل شدند.
خط ۹۱:
از نظر اندام و فیزیک، یک اسب میتواند در ۱۸ ماهگی جفتگیری کند اما برای اسبهای اهلی به ویژه مادهها، کمتر دیده شده که تا پیش از سه سالگی اجازهٔ جفتگیری به آنها داده شود.<ref name="HorseTack129">Ensminger, ''Horses and Tack'', p. 129</ref> اسب چهارساله، بالغ دانسته میشود هرچند که استخوانبندی آن تا شش سالگی همچنان رشد میکند. بزرگسال شدن اسبها به نژاد، جنس، روش نگهداری از آنها و ابعادشان بستگی دارد. اسبهای بزرگتر، به زمان بیشتری برای رشد کامل و تغییر بافت استخوانهایشان نیاز دارند و بیشتر طول میکشد تا برخی [[غضروف]]ها به استخوان تبدیل شود.<ref>{{cite web |url=http://www.equineortho.colostate.edu/questions/dod.htm |title=Developmental Orthopaedic Disease: Problems of Limbs in young Horses|accessdate=2008-04-20|author= McIlwraith, C.W.|publisher=Colorado State University|work=Orthopaedic Research Center| archiveurl = http://www.webcitation.org/6E0dLnZr6 | archivedate = 28 January 2013}}</ref>
بسته به بزرگسالی، پرورش و کاری که از یک اسب انتظار میرود، آنها را در سن دو تا چهار سالگی برای سواری و زیر زین آموزش میدهند.<ref name="Train163">Thomas ''Storey's Guide to Training Horses'' p. 163</ref> اسبهای مسابقه مانند [[درساژ]] عموماً تا پیش از سه یا چهار سالگی زیر زین نمیروند چون ماهیچهها و استخوانهای آنها به اندازهٔ کافی محکم نیست.<ref>Bryant ''The USDF Guide to Dressage'' pp. 271–272</ref> در این میان نژاد [[تروبرد]] یک استثنا است، این اسب مسابقه در برخی کشورها در سن
=== اندامشناسی ===
خط ۲۲۱:
شالپا؛ بافته شده از نخهای خامهرنگی است که برای زیبا کردن و فریبایی اسب بر پشت آن میاندازند.
''سینهریز''؛ یا سینهبند از جنس چرم به شکل مثلث است که یک سر آن به گردن اسب و دو سر دیگر بعد
== جستارهای وابسته ==
* [[ماستنگ (اسب)|ماستنگ]]
* [[سوارکاری]]
* [[رنگ (اسب)]]
|