یکی از ویژگیهای نظام دموکراسی مجلسی در [[بریتانیا]]، وجود رابطه تنگاتنگ میان [[قوه مجریه]] و [[قوه مقننه]] است: اعضای دولت، کابینه و هیئت وزیران از میان نمایندگان مجلس انتخاب میشوند و [[نخستوزیر]] نیز خود یکی از نمایندگان مجلس عوام و رهبر حزب اکثریت است.<ref name=bbcpelect>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.bbc.co.uk/persian/world/2010/04/100406_an_uk10_election2010.shtml|عنوان=انحلال مجلس و آغاز رقابتهای انتخاباتی در بریتانیا|تاریخ=۱۷ فروردین ۱۳۸۹|ناشر=بیبیسی فارسی}}</ref>
ریشه مجلس کنونی در شوراهای آغاز [[سدههای میانه]] بودهاست. این شوراها وظیفه رایزنی حکومتی را بر عهده داشتند. بهطور نظری، قدرت اصلی قانونگذاری در دست «[[ملکه حاضر در مجلس]]» است، ولی در زمان معاصر، قدرت واقعی به مجلس عوام واگذار شده و ملکه معمولاً طبق توصیه نخستوزیر عمل میکند و قدرت مجلس اعیان نیز محدود شدهاست.
مجلس بریتانیا گاه به عنوان «مادر مجالس» نیز نامیده میشود زیرا ارگانهای قانونگذاری بسیاری از کشورها به ویژه [[اتحادیه کشورهای همسود|کشورهای همسود]] از روی الگوی آن تشکیل شدهاست.
==== کابینه دولت ====
کابینه حدود ۲۰ نفر عضو دارد و هسته مرکزی تصمیمگیری دولت است. اعضای کابینه از میان نمایندگان مجلس عوام و به ندرت از میان نمایندگان مجلس اعیان تعیین میشوند. اعضای کابینه مسئولیت جمعی دارند، و موظفند از تصمیمهای اتخاذ شده حمایت کنند.<ref name=bbcpelect/><ref name=bbcp2parls/> کابینه فعلی بریتانیا، کابینه [[ترزا می]] است.
==== اپوزیسیون ====
== تاریخچه ==
در [[قرون وسطی]] و [[اوایل عصر مدرن]] چهار پادشاهی [[انگلستان]]، [[اسکاتلند]]، [[ویلز]] و [[ایرلند]] در داخل [[جزایر بریتانیا]] وجود داشتند که هریک دارای مجلس مجزا از یکدیگر بودند. [[قانون ولز سال ۱۵۳۵-۴۲]] ویلز را تحت قیمومیت انگلستان قرار داد. [[قانون اتحاد سال ۱۷۰۷]] انگلستان و اسکاتلند را متحد و تحت لوای [[مجلس بریتانیای کبیر]] قرار داد و [[قانون اتحاد سال ۱۸۰۰]] ایرلند را نیز به جمع افزود و پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند را تشکیل داد.
=== مجلس انگلستان ===
ریشههای تأسیس مجلس انگلستان به دوران [[انگلوساکسون]]ها بازمیگردد. [[ویلیام اول انگلستان|ویلیام نرماندی]] در سال ۱۰۶۶ اقدام به ایجاد یک [[فئودالیسم|سیستم فئودالی]] نمود که در آن، پیش از تصویب یک قانون از نظرات شخصیتهای صاحب نفوذ و کلیسا اطلاع حاصل میگردید. در سال ۱۲۱۵ ذینفعان حاکم [[جان انگلستان|پرنس جان]] را وادار کردند تا «[[منشور کبیر]]» ([[مگنا کارتا]]) را بپذیرد. بر طبق این منشور، شاه نمیتوانست بطور خودسرانه اقدام به خراجبندی و اخذ مالیات کند (به استثناء مالیاتهای فئودالی که از قبل نیز وصول میگشتند) و میبایست پیش از هر اقدامی، ابتدا نظر مساعد شورای سلطنتی را کسب میکرد. این شورا بعدها به تدریج بشکل مجلس درآمد.
در سال ۱۲۶۵، [[سایمون دو مانتفورد، کنت ششم لستر]] نخستین انتخابات مجلسی را برگزار کرد. در این انتخابات، حق رای در برای تمام حوزههای انتخاباتی در کشور یکسان بود و حتی برای زمیندارانی که سالیانه مبلغ ۴۰ [[شلینگ پوند|شیلینگ]] بابت اجاره زمینهایشان میپرداختند نیز حق رای درنظر گرفته شده بود. میزان حق رای در قصباتی که دارای نماینده در مجلس بودند. همین ساختار شکلدهندهٔ «الگوی مجلسی» بود که در سال ۱۲۹۵ توسط [[ادوارد اول انگلستان|ادوارد اول]] مورد پذیرش قرار گرفت. در زمان سلطنت [[ادوارد سوم انگلستان|ادوارد سوم]] مجلس به دو مجلس مجزا تقسیم گردید: اولی شامل اشراف و مقامات عالی مذهبی و دیگری شامل شوالیهها و شهروندان میگردید. وضع قوانین یا هر نوع مالیات، بدون جلب نظر هر دو مجلس و در عین حال پادشاه بتصویب نمیرسید.
هنگامیکه [[الیزابت اول انگلستان|الیزابت اول]] انگلستان در سال ۱۶۰۳ بدون وارث مشخص درگذشت [[جیمز اول انگلستان|جیمز ششم]] [[پادشاه اسکاتلند]] به عنوان پادشاه انگلستان از سوی مجلس این کشور انتخاب شد و هر دو کشور تحت لوای سلطنت او درآمدند ولی هر کدام مجلس خود را حفظ نمودند. پس از آنکه [[چارلز اول انگلستان|چارلز یکم]]، جانشین جیمز، [[جنگهای سه پادشاهی]] را به راه انداخت، با مخالفت مجلس انگلستان مواجه گردید و ادامه این مخالفتهای منجر به [[جنگ داخلی انگلستان]] شد. چارلز در سال ۱۶۴۹ اعدام شد و مجلس لردها در زمان حکومت [[الیور کرامول]] منسوخ گردیده و مجلس عوام به کنترل کرامول درآمد. پس از مرگ کرامول، نهضت تجدید سلطنت انگلستان در سال ۱۶۶۰ پادشاهی و مجلس لردها را احیاء نمود.
از ترس جایگزینی [[کلیسای کاتولیک]]، [[انقلاب ۱۶۸۸ انگلستان]] به عزل [[جیمز دوم انگلستان]] (جیمز هفتم اسکاتلند) بنفع حکومت مشترک [[مری دوم انگلستان|مری دوم]] و [[ویلیام سوم انگلستان|ویلیام سوم]] انجامید، کسانی که توافقشان بر سر [[اعلامیه حقوق بشر انگلستان]] آغازی بر استقرار دوره [[پادشاهی مشروطه]] گردید ولی در عین حال برتری پادشاه به قوت خود باقی بود. برای سومین بار، مجلس سنتی که توسط پادشاه احضار نمیشد، برای تعیین جانشین لازم گردید.
=== مجلس اسکاتلند ===
[[پرونده:Edinburghparlament2008msu.jpg|250px|بندانگشتی|چپ|ساختمان [[مجلس پادشاهی اسکاتلند]] در شهر [[ادینبورگ]]]]
{{اصلی|مجلس پادشاهی اسکاتلند}}
از زمان حکومت [[کنت اول اسکاتلند|کنت مکآلپین]]،مکآلپین، [[پادشاهی اسکاتلند]] توسط رؤسای قبایل و حکمرانان محلی [[تحت فرمان]] پادشاهان اسکاتلند اداره میشد. در این نظام، کلیه مناصب دولتی از طریق انتخابات و توسط شورائی تحت سیستم سنتی [[گالها (بریتانیا)|گالی]] انجام میگرفت که ترکیبی از اجزای موروثی و رضایت حاکمان بود. پس از سرنگونی [[مکبث اول اسکاتلند|مکبث اول]] توسط [[مالکوم سوم اسکاتلند|مالکوم سوم]] در سال ۱۰۵۷، و تأثیرپذیری روزافزون اسکاتلندیها از [[نورمن]]ها، به تدریج سیستم [[فئودالی]] معرفی گردید که در آن فرزند ارشد تمامی میراث خانواده را به ارث میبرد و سهم فرزندان دیگر از میراث هیچ بود.
در اواخر [[قرون وسطی]] شورای اسقفها و کنتها که توسط پادشاه کنترل میگشت تبدیل به [[سیستم یک مجلسی]] در [[طبقات مجلس]] گردید، که «[[مباحثات]]» انجام شده در [[کیرک لیستون]] در سال ۱۲۳۵ (اولین جلسه مجلس که سوابق آن به صورت مکتوب موجود است) این مجلس هم نقش سیاسی و هم نقش قضایی بر عهده داشت. از سال ۱۳۲۶ سه طبقه از طبقات روحانیون و ذینفعان حاکم و کمیسیونرهای قصبات (تقریباً مترادف مناطق شهری که بعداً به اعضای مجلس معاصر با مجلس انگلستان تبدیل گشتند) در تالار واحد تشکیل جلسه داده و قدرت کامله بر وضع مالیات داشته و نفوذی قاهرانه بر [[قوانین اسکاتلند|عدالت]]،عدالت، سیاست خارجی، جنگ و [[لیست قوانین مجلس اسکاتلند تا سال ۱۷۰۷|قانونگذاری]] اعمال مینمودند. مجلس کمیتهای را با نام لردهای قوانین (قابل مقایسه با [[انتخاب کمیته]] مدرن) جهت تهیه پیشنویس قوانین، انتخاب مینمود. این پیشنویسها در مرحله بعد به صورت کامل و جهت تأیید نهایی به مجلس ارائه میگردیدند.
بدنبال [[اصلاحات اسکاتلند|اصلاحات]] و فشار [[کلیسای اسکاتلند]]،اسکاتلند، [[کلیسای رومن کاتولیک اسکاتلند]] از سال ۱۵۶۷ از ترکیب مجلس خارج و پس از منزوی شدن روحانیون [[پروتستان]] در سال ۱۶۳۸ اداره مجلس اسکاتلند بطور کامل به صورت [[غیر روحانی]] درآمد. در دوران سلطنت [[جیمز ششم اسکاتلند|جیمز ششم]] لردهای قوانین بیش از پیش تحت نفوذ دربار قرار گرفتند و بهدنبال جلوس او بر تاج و تخت انگلستان در سال ۱۶۰۳ او از آنها جهت اداره اسکاتلند از مقر لندن خود استفاده مینمود. در طی [[جنگهای سه پادشاهی]] در دوره [[هم پیمانان|هم پیمانی]] ({{چر}}۱۶۳۸–۱۶۵۱) مجلس اسکاتلند کنترل اجرایی را در دست گرفته و به صورت قاطعانه [[سلطنت]] را از دست [[چارلز اول انگلستان|چارلز اول]] خارج ساخت. پس از درگیر شدن اسکاتلند در [[جنگ داخلی انگلستان]] توسط [[الیور کرامول]]، در [[دوران حکومت کرامول]] دولت او یک اتحادیه مجلسی انگلو-اسکاتلندی را در سال ۱۶۵۷ تحمیل نمود.
در سال ۱۶۶۰، پس از اینکه [[چارلز دوم انگلستان|چارلز دوم]] مجدداً به تخت پادشاهی انگلستان و ایرلند نشست، مجلس اسکاتلند دوباره پا گرفت (او قبلاً شاه اسکاتلند را در [[کاخ اسکون|اسکون]] و در مورخه ۱ ژانویه ۱۶۵۱ تاجگذاری نموده بود). پس از آنکه انقلاب موسوم به «شکوهمند» پادشاه انگلستان را در مورخه فوریه ۱۶۸۹ رسماً از قدرت برکنار کرد، [[ویلیام دوم اسکاتلند]] (ویلیام سوم انگلستان) اقدام به احضار [[مجمع ایالات]] نمود که که به تبادل نامه بین ویلیام و [[جیمز هفتم اسکاتلند]] (جیمز دوم انگلستان) انجامیده و به تعیین شرط و شروط خود در [[دعوی قوانین حقوقی ۱۶۸۹|دعوی قوانین حقوقی]] پرداخته و به صورت مقتضی پادشاهی مشترک [[مری دوم انگلستان|مری دوم]] و ویلیام را بحالت [[ویلیام و مری|پادشاهان مشترک]] بر اسکاتلند در [[ادینبورگ]] و در تاریخ ۱۱ آوریل ۱۶۸۹ اعلام نمودند.
=== مجلس ایرلند ===
{{اصلی | مجلس ایرلند}}
[[پرونده:IrishHC1780.jpg|چپ|بندانگشتی|250px|[[مجلس عوام ایرلند]]]]
مجلس ایرلند در زمان [[اقتدار ایرلند]] و به منظور نمایندگی جامعه انگلیسی مقیم ایرلند شکل گرفت. این در حالی بود که ایرلندیهای اصیل یا [[سلتها|سلتیها]] دارای حق رای یا احراز نمایندگی مجلس نبودند. اولین جلسه ثبت شده این مجلس در سال ۱۲۶۴ برگزار گردید. در این زمان حضور انگلستان در ایرلند کمرنگتر شده بود و محدود به مناطقی در اطراف شهر [[دوبلین]] بود که اصطلاحاً «پِیل» ''(The Pale)'' نامیده میشد.
[[هنری هشتم انگلستان|هنری هشتم]] در سال ۱۵۴۱ با به رسمیت شناخته [[پادشاهی ایرلند]]، تلاش دوبارهای برای به سلطه درآوردن ایرلند آغاز نمود.
در این زمان لردهای سلتی ایرلند صلاحیت حضور متساوی با اکثریت انگلیسی در مجلس ایرلند را یافتند. در پی اصلاحات مذهبی و غلبه پروتستانها در انگلستان، درگیریها در ایرلند ادامه یافت زیرا اکثر مردم این کشور بر مذهب [[کاتولیک]] باقی ماندند.
بین سالهای ۱۶۱۳ تا ۱۶۱۵ حوزههای انتخابیه ایرلند بنحوی تنظیم گشتند که مهاجران پروتستان حائز اکثریت مجلس ایرلند گردند. پس از [[شورش سال ۱۶۴۱ ایرلند]] حق رای و حضور کاتولیکها در مجلس در دوره استیلای [[کرامول]] بر ایرلند ممنوع شد.
در دوران حکومت [[جیمز دوم انگلستان|جیمز دوم و هفتم]] کاتولیکها مجدداً اقتدار خود را بدست آوردند و در طول [[جنگ جکوبایتها در ایرلند]]،ایرلند، او با درخواست مجلس ایرلند مبنی بر استقلال و اعاده سرزمینها موافقت نمود. پس از پیروزی [[ویلیام سوم انگلستان]] اقتدار مجدداً حالت معکوس بخود گرفت، با تصویب [[قانون کیفری]] اوضاع وخیم تر نیز گشت. از سوی دیگر [[قانون پوینینگ]] مصوب سال ۱۴۹۴ باعث شد که مجلس ایرلند به زیر مجموعهای از مجلس انگلستان تبدیل گردد، ولی [[قانون اساسی سال ۱۷۸۲]] این محدودیتها را مرتفع ساخته و حدود یک دهه بعد کاتولیکها حق رای یافتند. این در حالی بود که هنوز عضویت آنها در مجلس ممنوع بود.
=== مجلس بریتانیای کبیر ===
بدنبال [[پیماننامه اتحاد سال ۱۷۰۷]]،۱۷۰۷، [[قانون اتحاد ۱۷۰۷|قانون اتحاد]] هم در [[مجلس انگلستان]] و هم در [[مجلس اسکاتلند]] بتصویب رسید که بر اساس آن [[پادشاهی بریتانیای کبیر]] جدید شکل گرفت. این قوانین هر دو مجلس را منحل و «مجلس پادشاهی بریتانیای کبیر» جدید را جایگزین آنها ساخته و مقر این مجلس جدید، تالار سابق مجلس انگلستان تعیین گردید. در حالیکه [[قوانین اسکاتلند]] و نهاد قضایی اسکاتلند به صورت مجزا از یکدیگر باقی ماندند، امر قانونگذاری به مجلس جدید تفویض گشت.
پس از اینکه [[جورج اول بریتانیای کبیر|جورج اول]] در سال ۱۷۱۴ میلادی با پشتیبانی مجلس بر تخت پادشاهی نشست، انتقال قدرت حکومت از پادشاه به مجلس به تدریج آغاز گشت. با پایان سلطنت او، وزرا برای انتخاب نیاز به حمایت مجلس داشتند و موظف به پاسخگویی به آن نیز بودند. تا سالهای آخر [[قرن هجدهم]] پادشاه هنوز نفوذی قابل ذکر بر مجلس داشت که تحت تأثیر عواملی چون اشرافیت انگلیسی و قیمومیت بود، اما پادشاه یا ملکه از اعمال قدرت مستقیم پرهیز میکرد. در انتخابات عمومی رای مردم در حوزههای انتخابیه دور افتاده، توسط افراد با اصالت محدود میگشت. از اینرو در عین حالیکه هنوز شهرهای بزرگ بدون نماینده باقیمانده بودند، کرسی مربوط به قصبات دور دست را میتوانستند براحتی بدست آورند. اصلاح طلبان و افراط گرایان جویای ایجاد اصلاحات مجلسی بودند، اما با گسترش [[جنگهای ناپلئونی]] دولت در برابر نظرات مخالف حالت سرکوب گرایانه بخود گرفته و اوضاع به سمت ایجاد اصلاحات متمایل گردید.
[[پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند]] در سال ۱۸۰۱ با ادغام [[پادشاهی بریتانیای کبیر]] و [[پادشاهی ایرلند]] بوجود آمد.
اصل واگذاری مسئولیت وزرا به مجلس طبقه پایین تا [[قرن نوزدهم]] کاربردی نگردید – هم به صورت تئوریک و هم به صورت عملی، مجلس لردها در مقایسه با مجلس عوام ممتاز تر بود. اعضای مجلس عوام در یک [[سیستم انتخابات]] منسوخ شده انتخاب میگردیدند که در آن [[حوزه انتخاباتی|حوزههای انتخاباتی]] با اندازههای بسیار متفاوت وجود داشتند. بنابر این، قصبه [[اولد ساروم]] با هفت رایدهنده قادر به انتخاب دو نماینده بود همانگونه که قصبه [[دان ویچ]] که زمینهای آن بر اثر فرسایش سطح در دریا مدفون گشته بود، این اختیار را داشت. در بسیاری از موارد، اعضای مجلس طبقه بالا همچنین بر قصبات کوچک کنترل داشتند که با نام پاکت یا [[قصبات دور دست]] شناخته شده و از این طریق از انتخاب بستگان و حامیان خود اطمینان حاصل مینمودند. بسیاری از کرسیهای مجلس عوام «متعلق» به لردها بود. پس از اصلاحات قرن نوزدهم، که با [[قانون اصلاحات سال ۱۸۳۲]] آغاز شد، سیستم
انتخاباتی مجلس طبقه پایین بسیار نظام مند تر گشت. اعضای مجلس عوام دیگر بدون وابستگی به مجلس طبقه بالا بخاطر تعداد کرسیهایشان، رشد نموده و قادر به طرح نظراتشان گردیدند.
=== عصر مدرن ===
برتری مجلس عوام بطور مشخص در ابتدای [[قرن بیستم]] آشکار گردید. در سال ۱۹۰۹، مجلس عوام قانون موسوم به «بودجه مردم» که بر طبق آن تغییرات زیادی در سیستم اخذ مالیات و به ضرر زمین داران ثروتمند ایجاد گردید را مورد تصویب قرار داد. مجلس لردها که اکثراً از زمین داران قدرتمند تشکیل یافته بود، بودجه را رد نمود. بر پایه محبوبیت برنامه بودجه و متقابلاً بدنامی لردها، [[حزب لیبرال (انگلستان)|حزب لیبرال]] در [[انتخابات عمومی]] سال ۱۹۱۰ به پیروزی دست یافت. به استناد نتایج حاصله به عنوان خواست مردم، [[هربرت هنری اسکوئیت]] نخستوزیر لیبرال به معرفی لایحه مجلس، که در مورد محدود ساختن قدرت لردها بود، اهتمام ورزید. (او به معرفی مجدد مفاد مالیات زمین در بودجه مردمی نپرداخت) هنگامی که لردها از تصویب قانون سر باز زدند، اسکوئیت به نزد پادشاه رفته و در خواست ایجاد چند صد کرسی لیبرال مشابه به منظور حذف اکثریت [[حزب محافظه کار (انگلستان)|محافظه کار]] در مجلس لردها را نمود. در برخورد با چنین تهدیدی، مجلس لردها با کراهت لایحه را تصویب نمودند. با طرح [[قانون مجلس|قانون مجلس سال ۱۹۱۱]] به لردها اجازه تأخیر در تصویب یک لایه حداکثر تا سه جلسه (که در سال ۱۹۴۹ به دو جلسه کاهش یافت) را میداد و مورد پس از این مدت، حتی در صورت مخالفت آنها، به صورت قانون درمیآمد.
در سال ۱۹۲۲ [[ایالت آزاد ایرلند]] مستقل شده و در سال ۱۹۲۷ پادشاهی بریتانیا نام خود را به [[پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی]] تغییر داد.
اصلاحات بعدی مجلس لردها در [[قرن بیستم]] انجام پذیرفت. در سال ۱۹۵۸ [[قانون عناوین طبقه لردها سال ۱۹۵۸|قانون عناوین طبقه لردها]] باعث بوجود آمدن منظم رتبه [[قانون عناوین اشرافی]] گردید. در [[دهه ۱۹۶۰ (میلادی)|دهه ۱۹۶۰]] ایجاد منظم شان موروثی طبقه لردها متوقف گردید؛ از آن پس، تقریباً تمام صاحبان جدید عناوین اشرافی فقط اشراف بودند ولا غیر. اخیراً، [[قانون مجلس لردها مصوب سال ۱۹۹۹]] کلیه حقوق خودکار موروثی اشراف جهت اشغال کرسی مجلس طبقه بالا را از میان برداشت (اگرچه برای ۹۲ نفر از آنان استثنای موقت قائل گردید). در حال حاضر مجلس لردها زیر مجموعه مجلس عوام بحساب میآید.
پس از تفویض قانونگذاری [[یک مجلسی]] ملی اسکاتلند توسط [[قانون سال ۱۹۹۸ اسکاتلند]]،اسکاتلند، [[مجلس اسکاتلند]] تأسیس گردیده و اولین جلسه خود را در مورخه ۱۲ مه سال ۱۹۹۹ برگزار نمود.
== اجزای تشکیل دهنده ==
ریاست مجلس با شخص مقام سلطنت بریتانیا است. بهرحال، نقش پادشاه صرفاً به صورت تشریفاتی است؛ در عمل او تصویب قوانین را با نظر [[نخستوزیر بریتانیا|نخستوزیر]] و دیگر وزرا که آنان نیز متقابلاً به مجلس پاسخگو هستند، به انجام میرساند.
افراد تشکیل دهنده مجلس طبقه بالا عمدتاً از اعضای انتصابی («لردهای مجلس») هستند. شیوه این مجلس کلاً بر اساس «حق لردها که بر طبق آن، این افراد چه روحانی و غیر روحانی در جلسه مجلس از احترام برخوردار باشد» استوار است. لردهای روحانی مذهبی [[کلیسای انگلستان]] و لردهای غیر روحانی [[اشراف|اشراف مملکت]] بودند. لردهای روحانی و غیر روحانی به عنوان [[ایالات مملکت|ایالات]] مجزا تلقی میگشتند ولی آنها تشکیل جلسه داده، بحث کرده و با هم رای میدادند.
لردهای روحانی از قبل کلیه مقامات ارشد مذهبی کلیسای انگلستان – اسقفهای اعظم، اسقفها، راهبان بزرگ و رؤسای صومعهها را شامل نموده بودند. بمحض انحلال صومعهها در زمان
حکومت هنری هشتم، راهبان بزرگ و رؤسای صومعهها از مقامهای خود در مجلس عزل گردیدند. تمام اسقفهای حوزه اسقفان، به حضور خود در مجلس ادامه دادند لکن [[قانون طبقه اسقفهای منچستر در سال ۱۸۴۷]] و قوانین متعاقب آن فقط ۲۶ نفر از ارشدترین افراد را به عنوان لرد روحانی قلمداد نمودند. این تعداد در هر زمان شامل متصدیان «پنج [[مقام کلیسای اسقفی|حوزه اسقفی]]» برای مثال [[اسقف اعظم کانتربری]]، [[اسقف اعظم یورک]]،یورک، [[اسقف لندن]]،لندن، [[اسقف دورهام]]،دورهام، [[اسقف وینچستر]] میگردد. مابقی ۲۱ نفر لردهای روحانی از بین اسقفهای حوزه اسقفی بودند که رتبه ایشان برحسب [[تقدس]] تعیین میگشت.
لردهای غیر روحانی تماماً از اعضای [[طبقه اشراف]] بودند. قبل از آن، آنها حالت اشراف موروثی را داشتند. حق نمایندگی مجلس برخی از اشراف موروثی به صورت خودکار نبود: پس از اتحاد اسکاتلند و انگلستان و ایجاد بریتانیای کبیر در سال ۱۷۰۷، این امکان بوجود آمد که کلیه اشرافی کهشان آنان توسط پادشاهان انگلستان اعطا گردیده بود به نمایندگی مجلس منصوب گردند، ولی آنهایی کهشان آنان توسط پادشاهان اسکاتلند اعطا گردیده بود، تنها مجاز به انتخاب شماری محدود از [[نمایندگان اشراف]] بودند. ترتیباتی مشابه در مورد ایرلند، در زمانی آن کشور در سال ۱۸۰۱ با انگلستان ادغام گردید، اتخاذ گردیده شد. اما هنگامیکه ایرلند جنوبی در سال ۱۹۲۲ از ترکیب پادشاهی متحد خارج گردید، انتخاب نمایندگان اشراف ایرلندی متوقف شد. با بکار بستن [[قانون اشرافیت سال ۱۹۶۳]] انتخاب نمایندگان اشراف اسکاتلندی نیز متوقف شد؛ و کلیه اشراف اسکاتلندی حق نمایندگی مجلس را یافتند. با رسمیت یافتن قانون مجلس لردها به سال ۱۹۹۹، تنها دارا بودن شان اشرافیت غیر موروثی (که میتوان از آن به عنوان شئون اشرافی که قابل به ارث رسیدن نبودند، نام برد) به صورت خودکار صاحب این عنوان را شایسته نمایندگی مجلس لردها مینمود. از تعداد کل اشراف موروثی، تنها ۹۲ نفر – [[کنت مارشال]]، [[لرد کبیر چمبرلین]] و ۹۰ نفر توسط دیگر اشرافزادگان انتخاب گردیدند—کرسیهای خود در مجلس را حفظ نمودند.
عوام الناس، آخرین «طبقه» پادشاهی در مجلس عوام نماینده دارند که شیوه رسمی آن به صورت «محترم شماردن عوام الناس در جلسه مجلس» میباشد. هم اکون تعداد نمایندگان این مجلس ۶۴۶ نفر است. تا زمان [[انتخابات عمومی بریتانیا در سال ۲۰۰۵|انتخابات عمومی سال ۲۰۰۵]] این مجلس ۶۵۹ نماینده داشت، ولی با اجرایی شدن [[قانون اسکاتلند سال ۱۹۹۸]] تعداد نمایندگان اسکاتلند کاهش پیدا کرد. هر «نماینده مجلس» یا ''MP'' توسط حوزه انتخابیه واحد و به مقتضی سیستم انتخابی [[سیستم اولین گذراننده مقام انتخابی]] برگزیده میگردد. [[محدودیت سنی]] بینالمللی برای افراد بالای ۱۸ سال است؛ شهروندان بریتانیا، مردم [[جمهوری ایرلند]] و [[اتحادیه کشورهای همسود]] مقیم بریتانیا حائز حق رای هستند. طول دوره نمایندگی اعضای مجلس عوام بطول دوره مجلس وابسته است؛ پس از هر انحلال یک دوره [[انتخابات عمومی]] برگزار میشود که در طی آن تمام کرسیها مورد رقابت واقع میگردند.
انتظار بر آنست که اجزای سهگانه مجلس را جدا از یکدیگر نگه دارند؛ هیچ شخصی قادر به شکلدهی یک بخش تشکیل یافته از بیش از یک جزء نمیباشد. لردهای مجلس به صورت قانونی از حق رای در انتخابات تعیین نمایندگان مجلس عوام محروم هستند؛ به صورت مرسوم شخص پادشاه رای نمیدهد، اگرچه مانع مدونی در این خصوص وجود ندارد.
== روش ==
هر یک از مجلسهای مجلس بریتانیا دارای یک «رئیس» هستند: [[رئیس مجلس عوام بریتانیا|ریاست مجلس]] برای مجلس عوام و [[رئیس مجلس لردها]] برای مجلس اعیان کار میکنند.
در خصوص مجلس عوام، به صورت تئوری تأیید پادشاه قبل از اعتبار یافتن انتخاب رئیس مجلس، لازم است، ولی بر طبق مرسومات مدرن، این تأیید همیشه «گرفته شده» فرض میشود. وظیفه ریاست مجلس میتواند در صورت غیاب رئیس توسط سه معاون او احراز شود: قائم مقام، معاون اول قائم مقام، و معاون دوم قائم مقام موسوم به ''قائم مقام راه و روش''.
قبل از ژوئیه سال ۲۰۰۶، مجلس لردها توسط [[لرد صدر اعظم]] (عضو کابینه) ریاست میگردید. نفوذ این شخص به عنوان رئیس مجلس بسیار محدود بود (در حالیکه اختیارات رئیس مجلس عوام بسیار گسترده بودند). بهرحال، به عنوان قسمتی از [[قانون اساسی اصلاحی سال ۲۰۰۵]] موقعیت رئیس مجلس لردها (همانگونه که در متن قانون نامیده شدهاست) از مقام لرد صدر اعظم تفکیک گردید، اگرچه لردها بطور گسترده به صورت خود گردان باقی ماندند. تصمیمات در خصوص دستورها و نظام متلاطم اعضاء توسط کل مجلس طبقه بالا اخذ میگردید ولیکن در مجلس طبقه پائین این تصمیمگیری تنها بر عهده رئیس مجلس بود. سخنرانیها در مجلس لردها خطاب به کل مجلس بود (که در آن از کلمات «لردهای من» استفاده میشد) لکن سخنرانیها در مجلس عوام تنها خطاب به رئیس مجلس بودند (که در آن از کلمات «آقای رئیس» یا «بانوی رئیس» استفاده میشد).
در هر دو مجلس مسائل به صورت شفاهی مطرح و رایگیری نیز شفاهی برگزار میشد، اعضا در مجلس عوام، داد میزدند که «آری» و «خیر» – و در مجلس لردها میگفتند «راضی» و «ناراضی» --، سپس مأمورانی که مدیریت مجلس را بر عهده داشتند نتیجه را اعلام مینمودند. صدور رای هر یک از رؤسای مجالس نیز قابلیت مباحثه داشتند که بر روی آنها یک رای ثبت میکردند (این روش با نام [[اخذ تصمیم (رای)|تصمیمگیری]] شناخته میشد). (رئیس مجلس عوام توانایی رد در خواستهای بیاساس در مورد یک تصمیم را دارا بود، ولی رئیس مجلس لردها این قدرت را نداشت) در هر مجلس، یک بخش از نمایندگان میخواست که به یکی از دو تالار جانبی تالار اصلی بروند؛ آنگاه نام ایشان توسط یک کارمند ثبت و در هنگام خروج آنها از تالار فرعی و ورود مجددشان به تالار اصلی، رای شان شمارش میگشت. انتظار از رئیس مجلس عوام آن بود که حامی گروه خاصی نبوده و بجز در زمان تساوی رایها، حق رای نداشته باشد؛ ولی در هر حال، رئیس مجلس لردها بهمراه مابقی لردها حق رای داشت.
== دورههای مجلسی ==
=== آغاز دوره مجلسی ===
بدنبال برگزاری انتخابات عمومی، جلسات مجلس جدید کار خود را آغاز مینماید. مجلس از ۴۰ روز جلوتر توسط پادشاه یا ملکه، یعنی کسی که سر منشأ قدرت مجلس است، فرا خوانده میشود. در روز مشخص شده در اعلان دربار، هر دو مجلس در تالارهای مخصوص بخود تشکیل جلسه میدهند. آنگاه مجلس عوام به مجلس اعیان فرا خوانده میشوند و در آنجا [[لردهای عالیرتبه]] (نمایندگان پادشاه) به آنها دستور انتخاب رئیس مجلس را میدهند. سپس مجلس عوام انتخابات خود را به انجام میرساند. در روز بعد، آنها مجدداً به مجلس اعیان برمیگردند. در این مرحله، لردهای عالیرتبه صحت انتخابات را مورد تأیید قرار داده و از طرف پادشاه تأیید سلطنتی را به رئیس مجلس جدید اعطا مینمایند.
کار مجلس در روزهای آغازین، دریافت [[سوگند وفاداری (بریتانیا)|سوگندهای وفاداری]] است. بمحض اینکه اکثریت نمایندگان در برابر هر مجلس سوگند یاد نمودند، مراسم رسمی افتتاح مجلس برگزار میگردد. لردها بر کرسیهای خود در تالار مجلس اعیان مینشینند و نمایندگان مجلس عوام در برابر نردهای که درست در بیرون تالار واقع شده، حاضر میشوند. در این زمان پادشاه یا ملکه بر تخت مخصوص جلوس مینماید و گزیدهای از [[اورنگ پادشاهی]] را میخواند. مفاد این گزیده توسط وزرای دربار تنظیم میگردد. در این گزیده راه و روش قانونگذاری دولت در سال آتی مرور میشود. از آن پس، هر مجلس امور قانونگذاری مرتبط با خود را ادامه میدهد.
بر طبق سنت، قبل از بررسی محتوای سخنرانی پادشاه و آغاز کار قانونگذاری دولت، در هر یک از مجالس پیشنویس یک لایحه به صورت نمادین آماده و خوانده میشود: این لایحه در مجلس اعیان ''Select Vestries Bill'' و در مجلس عوام ''Outlawries Bill'' نام دارد. موضوع این لوایح به سخنان پادشاه یا ملکه در روز آغازین بازگشایی مجلس ارتباطی ندارد و این اقدام نمادین صرفاً برای تأکید بر استقلال مجلس از تصمیمات و نظرات دربار است.
=== طول دوره مجلسی ===
در ابتدا محدودیت زمانی در دورههای مجلس وجود نداشت، اما تصویب [[قانون سه سالانه ۱۶۹۴]] حداکثر طول هر دوره را سه سال تعیین نمود. از آنجاییکه برگزاری انتخابات کار مشکلی بحساب میآمد، [[قانون هفت سالانه ۱۷۱۶]] حداکثر طول هر دوره را به هفت سال افزایش داد که نهایتاً [[قانون مجلس|قانون مجلس سال ۱۹۱۱]] آن را به پنج سال کاهش داد. در طول دوران [[جنگ جهانی دوم]] و بر اساس قانون مجلس، طول دوره نمایندگی به صورت موقت به ده سال افزایش یافت. با پایان جنگ، طول دوره دوباره به پنج سال کاهش یافت.
سابق بر این، مرگ پادشاه بطور طبیعی پایان دوره مجلس را بهمراه داشت، و تاج پادشاهی به عنوان «آغاز، اساس و پایان» {{به لاتین|caput, principium, et finis}} در بدنه حکومت تلقی میگشت، اما امروزه به اینصورت نیست. اولین تغییرات در زمان حکومت مشترک [[ویلیام سوم انگلستان|ویلیام سوم]] و [[ماری دوم انگلستان|ماری دوم]] روی داد. در آن زمان جانشینی پادشاه مورد مناقشه بود و قانونی تصویب شد که بر طبق آن مجلس میتوانست در صورت عدم انحلال تا شش ماه پس از مرگ پادشاه بکار خود ادامه دهد. [[قانون نمایندگی مردم مصوب ۱۸۶۷]] به این راه و روش خاتمه داد.
در پایان هر دوره مجلس، مقام سلطنت فرمان نامهای را مبنی بر برگزاری انتخابات عمومی جهت برگزیدن نمایندگان جدید مجلس عوام صادر مینمود. عضویت مجلس لردها با انحلال آن از بین نمیرفت. هر مجلسی که با انتخابات عموم مردم بسر کار آمده باشد از آنکه دورهاش بسر آمده بود متمایز بود و به صورت مجزا شمارهگذاری میگردید.
|