روسیه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
|||
خط ۱۱۸:
از دیگر جشنهای بسیار مهم روسیه گرامیداشت روز پیروزی День Победы؛ ۹ می است. این جشن به یاد قهرمانیها و جانفشانیهای مردمان روس در جنگ جهانی دوم برگزار میشود. ۹ می ۱۹۴۵ ارتش شوروی بر ارتش آلمان نازی غلبه یافت و چهار سال نبرد خونین پایان گرفت. این پراهمیتترین اتفاق در تاریخ روسیه معاصر است و جشنهای بسیاری در سراسر کشور به مناسبت آن برگزار میشود. رژه ارتش در میدان سرخ با حضور ولادیمیر پوتین و شخصیتهای مهم نظامی و دولتی نیز از جمله مراسم خاص این روز است.<ref>https://ria.ru/20180509/1520032407.html</ref>
[[]]=== مشاهیر فرهنگی ===
ویچسلاو ایوانوف Вячесла́в Ива́нович Ива́нов؛ (۱۶ ژوئیه ۱۹۴۹–۲۸ فوریه ۱۸۶۶) را فرزانه شعر [[نمادگرایی]] روسیه خواندهاند. شاعر، محقق و منتقد ادبی بود و در [[مسکو]] زاده شد. در دانشگاه [[برلین]] در رشته تاریخ و ادبیات و زبان دوران باستان تحصیل کرد و رساله دکتری خود را در ۱۹۲۳ میلادی به پایان رساند. به زبانهای آلمانی و ایتالیایی مسلط بود. در آغاز پیشه تاریخدانی و واژهشناسی را دنبال میکرد تا آنکه نخستین مجموعه شعر خود به نام «ستارگان راهنما» را در ۱۹۰۲ منتشر کرد و در جایگاه شاعران نمادگرا قرار گرفت.<ref>Аверинцев С. С. «Скворешниц вольных гражданин…» Вячеслав Иванов: путь поэта между мирами. СПб. , 2002. C. 21-22.</ref>و<ref>Н. А. Бердяев. Мутные лики: типы религиозной мысли в России. М. : Канон, 2004. ISBN 9785883731593. С. 124-126.</ref> در ۱۹۰۴ مقاله ای در نشریه «راه نو» منتشر نمود به نام «کیش یونانی رنج و ایزد جاوید» که سر و صدای زیادی به پا کرد. در همان سال شعری به نام «شفافیت» سرود و در سال ۱۹۰۷ شعر «اروس»، ۱۹۱۱ «شور قلبی» و ۱۹۱۲ «راز لطیف» را منتشر کرد. [[انقلاب روسیه]] او را مجبور به مهاجرت کرد. در [[ایتالیا]] ادبیات [[اسلاو]] تدریس میکرد و مقالات متعددی به زبانهای آلمانی و ایتالیایی نوشت. او در سالهای پایانی عمر تحولی را در خلاقیت خود تجربه کرد و وضوح و سادگی و پیوستگی احساس را در «دفتر خاطرات رم» به مخاطب عرضه نمود.<ref>http://az.lib.ru/k/kuzmin_m_a/text_0370.shtml</ref>و<ref>См. поэтический цикл «Стихи смутного времени» , дек. 1917-февр. 1918.</ref>
خط ۱۳۱:
[[ورا پانووا]] Ве́ра Фёдоровна Пано́ва؛ (۳ مارس ۱۹۷۳–۲۰ مارس ۱۹۰۵) نویسنده روس متولد شهر [[روستوف]] است. او نویسندگی را در جریان جنگ جهانی دوم آغاز کرد و رمان «همسفران» در ۱۹۴۶ از وی نویسنده ای معتبر ساخت. پانووا با این داستان جایزه استالین را دریافت نمود. این داستان تنها از جنگ و قهرمانی سربازان نمیگوید بلکه به زندگی خصوصی و مشکلات خانواده سربازان میپردازد اما همه چیز را به شکلی توصیف میکند که پرشور و غرورآفرین باشد. این بانوی نویسنده، رمان «کارخانه» را در ۱۹۴۷ و «گذشت سالها» را در ۱۹۵۳ نگاشت. او داستاننویس کودکان نیز بود و «سریوژا»، «والیا و والودیا» از دید کودکانه روایت میشوند. از آثار او که به فارسی ترجمه شدهاند: «سریوژا» و «هم قطارها» را میتوان نام برد.<ref>https://24smi.org/celebrity/42936-vera-panova.html</ref> و<ref>رفان، فضل اله، دانشنامه شخصیتهای فرهنگی روسیه، نشر عظام، تهران، ۱۳۹۳، ص ۱۴۳.</ref>
یِوگِنی زامیاتین Евге́ний Ива́нович Замя́тин؛ (۱ فوریه ۱۸۸۴- ۱۰ مارس ۱۹۳۷) نویسنده، منتقد، نمایشنامه نویس و یکی از موثرترین افراد در تکوین ادبیات روسی به ویژه در دهه ۱۹۲۰ ادبیات این کشور به حساب می آید. پدرش کشیش ارتدوکس و معلم مدرسه ابتدایی و مادرش نوازنده چیره دست پیانو بودند. در ۱۹۰۲ زامیاتین دانشجوی مهندسی دریا در موسسه پلی تکنیک [[سنت پترزبورگ]] بود. در سال ۱۹۰۵ به [[حزب بلشویک]] پیوست. از حدود ۱۹۰۸ به عنوان نویسنده مطرح شد. از ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۱ آثاری منتشر کرد که چندان مورد استقبال نبودند. از ۱۹۱۱ نوشتن را به صورت جدی آغاز نمود. رمانی با عنوان «یک حکایت شهرستانی» در نشریه ادبی «زاویتی» منتشر کرد و با آن در سراسر روسیه مشهور شد. رمان «دخمه فراموش شده»، «آوریل»، «زهدان»، «جان سخت ها» و «آفریقا» از دیگر آثار او طی سال های ۱۹۱۴-۱۹۱۶ هستند.<ref> Александра Шаповал Инженер слова: 10 интересных фактов из жизни Евгения Замятина // «Вечерняя Москва» (9 марта 2014)</ref> مضمون اصلی در رمان های قبل انقلاب زامیاتین اغلب حکایت کارکنان دولت، روحانیان، بازرگانان و طبقه متوسط جامعه بود. پس از [[انقلاب ۱۹۱۷]]، وی از نیروی انقلاب استقبال می کرد و نُمود آن در آثارش نیز هویداست اما به برخی عملکرد افراطی بلشویک ها انتقاد داشت و در سلسله مقالاتی که منتشر می نمود به سیاست های آنان می تاخت. رمان «صیاد انسان ها»، «شمال» و «غار» از دیگر آثار اوست. او در اوج فعالیت نویسندگی با [[ماکسیم گورکی]] در رفت و آمد بود و گورگی او را خبره زبان روسی می دانست و استعدادش را می ستود.<ref>http://www.russofile.ru/articles/article_62.php</ref> زامیاتین با حمایت گورکی به نمایشنامه نویسی نیز روی آورد و نخستین نمایشنامه خود را به نام «شعله های سن دومینیک» در ۱۹۲۲ با مضمون ارتداد، [[اومانیسم]] و خطاپذیری در محیط اسپانیای قرن ۱۶ نوشت. امروزه در غرب بیشتر وی را با رمان «ما» که در سال ۱۹۲۷ نوشته شد می شناسند. این رمان با تصویرپردازی عالی و سبکی موجز جایگاه نویسنده را در سطح جهانی ارتقا داد.<ref>Ахметова Г. А. Роман Е. Замятина «Мы» в контексте русской классики // Российский гуманитарный журнал. — 2013. — Т. 2, № 1. — С. 57—64. — ISSN 2305-8420</ref> و <ref>Елена Дьякова. Все те же «Мы» // Новая газета. — 2012. — № 50—51 от 11 мая 2012.</ref>وی در ۱۹۳۱ شوروی را ترک کرد و در [[پاریس]] تا آخر عمر ماندگار شد. چند داستان کوتاه حاصل مهاجرت اوست. از این نویسنده رمان معروف «ما» به ترجمه بهروز مشیری در [[تهران]] چاپ شد و سپس در سال ۱۳۷۹ شمسی بار دیگر ترجمه و به چاپ رسید.
=== پوشش ===
|