کنترپوان: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Yamaha5Bot (بحث | مشارکتها) جز v1.43b - پروژهٔ چکویکی (دارای پوشاننده و هدف پیوند یکسان) برچسب: WPCleaner |
Yamaha5Bot (بحث | مشارکتها) جز تمیزکاری با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۲:
'''کنترپوان''' {{به فرانسوی|Contrepoint}} ازلحاظ لغوی به معنای نقطه در مقابل نقطه و در موسیقی [[نت]] درمقابلِ نت است.<ref dir=ltr>{{پک|Encyclopædia Britannica|2019|ک=Counterpoint|زبان=en}}</ref> در این فن، تأکید بر روند افقی نت هاست نه روند عمودی. هریک از نتهایی که با هم نواخته میشوند دارای «[[ضربآهنگ|ریتم]]» و «[[ملودی]]» مستقل از هم هستند، ولی در کلّیّتِ آهنگ، دارای [[هارمونی|هارمونی]] هستند. [[موسیقی کلاسیک|موسیقی اروپایی]] تا [[قرن هشتم میلادی]] به صورت یک صدایی اجرا میشد. پس از [[قرن نهم میلادی]] رو به تکامل نهاد و به تدریج به دوصدایی، [[سه صدایی]] و [[چندصدایی]] رسید و نام آن را کنترپوان نهادند. کنترپوان از دورهٔ [[موسیقی رنسانس|رنسانس]] در اروپا رواج یافت و در [[موسیقی دوره باروک|دوره باروک]] به اوج و شکوفایی رسید و از «[[کانن (موسیقی)|کانن]]» و «[[فوگ]]» به عنوان مهمترین و پیچیدهترین بخش کنترپوان یاد میکنند. در ادامه و با پیدایشِ دانشِ «هارمونی» که در آن [[آکورد]]ها به صورت عمودی و همزمان یک ملودیِ واحد را [[همراهی (موسیقی)|همراهی]] میکردند، آهنگسازان را بر آن داشت تا از هر دو شیوه و تکنیک برای غنای آثار خود استفاده کنند و ضمن حفظ ساختار هارمونی، بخشهایی مستقل و کنترپوانتیک بوجود آورند. در این دوره [[موسیقیدانان|موسیقیدانانی]] چون [[یوهان سباستیان باخ]] از موفقترین آهنگسازان در ترکیب هارمونی و کنترپوان بودند.
== تاریخچه ==
در هشت قرنِ نخستِ میلادی، آوازهای کلیسایی در [[موسیقی کلاسیک|موسیقی غربی]] بهطور کلی [[یکصدایی]]{{یاد|dir=ltr|Monodic}}بودند. در [[قرن نهم میلادی|قرن نهم]] در مقابل موسیقی «یکصدایی»، یک بافت جدید موسیقایی به نام «دیافونی»{{یاد|dir=ltr|Diaphony}}(دوصدایی) مرسوم شد. این شیوه در ابتدا از دو صدا به [[فاصله (موسیقی)|فاصلهٔ]] سوم تشکیل میگردید، سپس به فاصلهٔ پنجم تغییر داده شد و نام آن را «ارگانوم»{{یاد|dir=ltr|Organum}}نهادند.<ref>{{پک|دوپره|۱۳۸۶|ک=کنترپوان مدال|ص=۸}}</ref> در این دوصدایی، ملودی اصلی «تنور»{{یاد|dir=ltr|Tenor}}و ملودی دوم «کنترشان»{{یاد|dir=ltr|Contre Chant}}نام داشت. بعد از آن فاصلههای [[اکتاو]]، پنجم و چهارم که در موسیقی یونان نیز رواج داشت، مورد استفاده قرار گرفت. این سبک در [[قرن دوازدهم]] توسط آهنگسازانی مانند «لئونن»{{یاد|dir=ltr|Leonin}}و در [[قرن سیزدهم میلادی]] توسط «پروتن»{{یاد|dir=ltr|Perotin}}و آهنگسازان «مکتب [[نوتردام]]» با استفاده از [[ریتم]] و [[میزان (موسیقی)|میزان بندی]]، به بافتی «چهارصدایی» و پولیفونیک دست یافتند و باعث پیشرفت و تکنیکهای جدیدی در کنترپواننویسی شدند. در [[قرن چهاردهم میلادی|قرن چهاردهم]]، [[مس (موسیقی)|مسهایی]] توسط «[[گیوم دو ماشو]]» تصنیف شد که جزو آثار پولیفونیک محسوب میشود. در [[قرن پانزدهم میلادی|قرن پانزدهم]] مکاتب دیگری به تکامل موسیقی چندصدایی پرداختند که فرم «[[کانن (موسیقی)|کانن]]» یا «موسیقی تقلیدی»،
از تکنیکهای جدید در کنترپواننویسی شد و در نهایت فرم «[[فوگ]]» به عنوان پیشرفتهترین و کاملترین فرم موسیقی کنترپوانتیک بوجود آمد.<ref>{{پک|دوپره|۱۳۸۶|ک=کنترپوان مدال|ص=۹}}</ref> کنترپوان از دورهٔ [[موسیقی رنسانس|رنسانس]] در اروپا رایج شد و در [[موسیقی دوره باروک|دوره باروک]] به اوج خود رسید. در ادامۀ این روند و با پیدایشِ دانشِ «[[هارمونی]]» که در آن [[آکورد]]<nowiki/>ها به صورت عمودی و همزمان یک ملودیِ واحد را [[همراهی (موسیقی)|همراهی]] میکردند، آهنگسازان را بر آن داشت تا از هر دو شیوه برای بیان هر چه غنیتر کردنِ آثار خود استفاده کنند و ضمنِ حفظ ساختار هارمونی، بخشهایی مستقل و کنترپوانتیک بوجود آورند. از آثار باخ به عنوان بهترین نوعِ آثار در ترکیب هارمونی و کنترپوان یاد میکنند.
== تعریف ==
'''کنترپوان''' به معنی نقطه در برابر نقطه، [[نت (موسیقی)|نت]] در برابر نت، یا [[ملودی]] در مقابل ملودی است.<ref>{{پک|دوپره|۱۳۸۶|ک=کنترپوان مدال|ص=۱۵}}</ref> این اصطلاح در موسیقی به معنای «[[چندصدایی]]» است که در آن دو یا چند خط [[ملودی|ملودیک]] با توجه به استقلال هر یک از بخشها به صورت همزمان به صدا در میآیند و تشکیل یک [[بافت (موسیقی)|بافت]] «موسیقی پولیفونیک» میدهند.<ref>{{پک|دوپره|۱۳۸۶|ک=کنترپوان مدال|ص=۸}}</ref>
تفاوت میان دانش هارمونی و دانش کنترپوان در آنجاست که هارمونی نوعی از موسیقی «هوموفونیک» (چند صدایی هماهنگ) و کنترپوان نوعی از موسیقی «پولیفونیک» (چند صدایی مستقل) است.<ref>{{پک|منصوری|۱۳۶۲|ک=هارمونی تحلیلی|ص=۱۸۱-۱۸۲}}</ref> در شیوه کنترپوان به علت وجود چند خط ملودیک متفاوت شنونده قادر به تفکیک آنها به علت پیچیدگی خطوط ملودیک در یک بار شنیدن نمیشود و بار اول توجه به یک خط ملودیک میکند. اما با چند بار شنیدن است که میتوان بخشهای دیگر را هم به خاطر سپرد. از [[فرم (موسیقی)|فرم]]های [[فوگ]] و [[کانن (موسیقی)|کانن]] به عنوان پیچیدهترین نوع کنترپوان یاد میشود.<ref>{{پک|منصوری|۱۳۶۲|ک=هارمونی تحلیلی|ص=۱۸۶-۱۸۷}}</ref>
سطر ۲۴ ⟵ ۲۳:
=== نوع اول ===
* '''یک بر یک''': در برابر هر نتِ گردِ داده شده (کانتوس فیرموس)، یک نت هم ارزش (کنترپوان) قرار میگیرد.<ref>{{پک|منصوری|۱۳۶۲|ک=هارمونی تحلیلی|ص=۲۴۳}}</ref>
در این نوع کنترپوان، فاصلهٔ «[[همصدا]]» در اول و آخر قطعه ممنوع است. فاصلۀ بین دو بخش در شروع، باید با فاصلهٔ مطبوعِ کامل ([[اکتاو]] یا [[پنجم درست]]) و پایان، در اکتاو باشد.<ref>{{پک|دوپره|۱۳۸۶|ک=کنترپوان مدال|ص=۷}}</ref> کنترپوان بر اساس حرکات متصل استوار است و هر نوع پرشِ ملودیک و گسسته به جز اکتاو، حرکتهای پیدرپی و بیش از حد به فاصلهٔ سوم و ششم، تغییراتِ [[گام کروماتیک|کروماتیکی]]، حرکتهای موازی چند مطبوعِ کامل و عبور بخشها از یکدیگر خطا محسوب شده و برای رسیدن به «همصدا» در بخشهای میانی، صداها باید با حرکت پیوسته به هم وصل و سپس جدا شوند. هر نوع پرشِ ملودیک بیشتر از فاصلهٔ سوم، باید بلافاصله در جهتِ مخالف حل شود. زیباترین حرکات در کنترپوان ابتدا «حرکت مخالف» بخشها نسبت به هم است، سپس «حرکت مورب» است که در مرحلهٔ دوم قرار میگیرد و سوم اینکه باید از «حرکت موازی» حتیالامکان کمتر استفاده کرد و از حرکات منفصل اجتناب کرد.<ref>{{پک|دوپره|۱۳۸۶|ک=کنترپوان مدال|ص=۲۰–۲۱}}</ref><ref>{{پک|کِروبینی|۱۳۶۸|ک=کنترپوان و فوگ|ص=۷–۸}}</ref>
* در مثال زیر خط پایین «کانتوس فیرموس» یا ملودی داده شده، و خط بالا «کنترپوان» یا ملودی مقابل آن است. فاصلهٔ حرکات بخشها نسبت به هم به این ترتیب است: اکتاو، سوم، سوم، ششم، ششم، اکتاو.
<score vorbis="1">
|