۱۱
ویرایش
(←روابط شیخ خزعل با انگلیس: کلمه "انجام" جا افتاده بود، اضافه شد%) برچسبها: ویرایش با تلفن همراه ویرایش با مرورگر تلفن همراه |
(←روابط شیخ خزعل با انگلیس: کلمه "انجام" حذف شد. به نظر میرسد با توجه به اصل متن انگلیسی احتمالی نامه، جمله مورد نظر بدون کلمه "انجام"، به مفهوم اصلی نزدیک تر باشد.) برچسبها: ویرایش با تلفن همراه ویرایش با مرورگر تلفن همراه |
||
== روابط شیخ خزعل با انگلیس ==
[[پرونده:Kazal02.jpg|انگشتی|250px|چپ| نام شیخ خزعل در زمانیکه بیشترین قدرت را بدست آورده بود به نام «حاکم المحمره المعظم» (خرمشهر) ثبت گردیدهاست. با وجود برخی مکتوبات اخیر که تلاش میکنند سلطه شیخ را بر مناطق بیشتری از خوزستان بسط دهند اسناد و تصاویر محدوده والی گری او را مشخصا نشان میدهند، در هیچ سند یا تصویری از شیخ به نام حاکم عربستان (منطقه هویزه و محمره) یاد نشدهاست. در سمت چپ پرچم شیر و خورشید قاجار دیده میشود.]]
پس از کشف نفت در [[مسجد سلیمان]] و [[خوزستان]] توسط [[شرکت سندیکای امتیازات]] چند ماه بعد در ماه آوریل ۱۹۰۹ م. (فروردین ۱۲۸۸ ه. خ) [[شرکت نفت ایران و انگلیس]] با سرمایهٔ ۲ میلیون [[لیره]] تأسیس شد و در [[لندن]] به ثبت رسید و جانشین شرکت «سندیکای امتیازات» شد. این شرکت یک سری قراردادها با سران بختیاری و شیخ خزعل منعقد نمود. از جمله در سال ۱۹۰۹ م. (۱۲۸۸ ه. خ) شرکت نفت قراردادی با شیخ خزعل منعقد نمود و یک [[مایل مربع]] از اراضی آبادان را برای ایجاد پالایشگاه از او خریداری نمود.<ref>شمیم، علیاصغر، ایران در دورهٔ سلطنت قاجار، تهران، انتشارات زریاب، چاپ سوم، ۱۳۸۴، صص ۳۱۴–۳۱۳.</ref> سال بعد ساختن پالایشگاه شروع و سه سال بعد خاتمه یافت. به موجب قرارداد دیگری که شرکت با شیخ خزعل داشت، وی حفاظت ناحیهٔ آبادان را در مقابل مبلغی که شرکت میپرداخت، عهدهدار بود و همین امر باعث پیشرفت روند روبهرشد کارهای این شرکت بود؛ اما حقیقت امر این بود که شرکت یعنی عامل سیاست [[امپریالیسم]] [[بریتانیا]] به جای آن که در تقویت دولت مرکزی بکوشد و از دولت ایران ایجاد امنیت را در منطقهٔ نفتخیز بخواهد، صلاح خود را در این دیده بود که با دادن رشوه دل خانهای بختیاری و سران متنفذ خوزستان مانند شیخ خزعل را به دست آورد، تا هم از تجاوز احتمالی آنان به منطقه در امان بماند و هم دولت مرکزی ایران را ضعیف وانمود کند.<ref>شمیم، علیاصغر، ایران در دورهٔ سلطنت قاجار، تهران، انتشارات زریاب، چاپ سوم، ۱۳۸۴، صص ۵۹۴.</ref> چنانکه در سال ۱۹۱۹ م. (۱۲۹۸ ه. خ) خزعل را به درجه KCIE ('''Knight Commander Indian Empire)''' منحصر کرده بود. کنسول انگلستان در [[اهواز]] «جی بی بیل» طی نامهای کاملاً محرمانه به مأمور سیاسی انگلستان در بوشهر مورخ ۳۰ ژوئن ۱۹۲۳ (۸ تیر ۱۳۰۲) از او میخواهد، برای حفظ حوزههای نفتی بر اساس پیشبینی
شیخ نیز برای باقیماندنش در مسند حکمرانی و حفظ موقعیت خود در منطقه به خواستههای انگلیسیها جواب مثبت میداد. چنانکه خود شیخ خزعل در این باره چنین اظهار داشتهاست: «من برای حفظ خود و داراییای که دارم چون مأیوس از دولتم چاره ندارم جز این که مناسبات خود را با انگلیسیها محکم نمایم.<ref>شیخالاسلامی، جواد، همان، ص ۳۶.</ref>». به همین جهت نمایندهٔ انگلستان در [[خلیج فارس]] در ۱۹۱۰ م. (۱۲۸۹ ه. خ) با شیخ خزعل قراردادی بدین مضمون به امضا رساند. در این قرارداد دولت [[بریتانیا]] متعهد گردید در صورت تجاوز ایران به قلمرو حکومتی وی از وی پشتیبانی کند، در عوض شیخ متعهد گردید بدون موافقت قبلی انگلستان دست به انتخاب جانشین و ولیعهد نزند.<ref name="مم">[ رک. گزارش نمرهٔ ۱۹۰۸، بایگانی اسناد وزارت امور خارجه.
]</ref>
|
ویرایش