ییلاق: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰.۱) +مرتب+تمیز (۱۴.۹ core): + رده:رمه‌گردانی
خط ۱:
'''ییلاق''' به مناطق سردسیری که [[عشایر]] در [[کوچ]] سالانه خود به عنوان اقامتگاه بهاره و تابستانه انتخاب می‌کنند گفته می‌شود. در مقابل به مناطق گرمسیری که عشایر به عنوان اقامتگاه پاییزه و زمستانه خود انتخاب می‌کنند [[قشلاق]] گفته می‌شود. بیشتر عشایر و ایلات به ییلاق و قشلاق می‌روند.<ref>[http://www.ashayer-ag.ir/Default.aspx?tabid=3195 اداره کل امور عشایر آذربایجان غربی]</ref>
 
[[Fileپرونده:Aqdash June 2011 2.jpg|leftچپ|thumbبندانگشتی|250px||<small>نمایی دور از مراتع ییلاقی [[آقداش (خداآفرین)|آغداش]] در [[شهرستان خداآفرین]] ناحیه [[ارسباران]]</small>]]
 
[[Fileپرونده:Khan kandi Village.jpg|leftچپ|thumbبندانگشتی|250px||<small>نمایی از روستای ییلاقی [[خان کندی (گرمی)|خان کندی]] در [[شهرستان گرمی]] </small>]]
 
[[File:Khan kandi Village.jpg|left|thumb|250px||<small>نمایی از روستای ییلاقی [[خان کندی (گرمی)|خان کندی]] در [[شهرستان گرمی]] </small>]]
== وجه تسمیه ==
'''ییلاق''' [یَ ی° / یِ ی°] (ترکی، اِ مرکب) از یی [= یای] به معنی تابستان و لاق که پسوند مکان است، به معنی جایی که در تابستان سکنی گزینند. سردسیر. مقابل قشلاق، گرمسیر. جای تابستانی. تابستانگاه. مصیف: تقییظ; ییلاق رفتن. تصیف، اصطیاف; ییلاق کردن. (یادداشت مولف [دهخدا]). جای سرد و هوادار که به فصل تابستان در آن باشند. مقابل قشلاق که جای باش فصل زمستان است. (آنندراج). جای باش تابستان یعنی جای سرد و خوش هوایی که در مدت تابستان در آن توقف کنند. (ناظم الاطباء). چراگاه. میدان. (آنندراج).<ref>لغت‌نامهٔ دهخدا. مؤسسهٔ انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.</ref><ref>http://www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-f8abbd90b6c14c3daa757eeace0a462a-fa.html</ref>
خط ۱۰:
در زبان فارسی '''ییلاق''' یا '''تابستانگاه''' به کوهپایه، جای سردسیر یا اقامتگاه تابستانی، جای خوش آب و هوا ییلاق نیز گفته می‌شود<ref>فرهنگ فارسی معین. موسسهٔ انتشارات امیرکبیر.</ref>
 
== اهمیت ییلاق و قشلاق در ساختار اجتماعی‌اجتماعی ایران ==
تا قبل از جنگ اول جهانی‌جهانی [[عشایر]] بدنه اصلی‌اصلی جامعه در مناطق کوهستانی ایران را تشکیل می‌دادند. برای مثال،در دوره جنگ‌های روس - ایران بخش مهمی از مردم ارسباران، که بار اصلی‌اصلی جنگ را به دوش می‌کشیدند، زندگی [[عشایر]]ی داشتند<ref>R. Khanam, Encycl. Ethnography Of Middle-East And Central Asia, 2005, p. 313</ref>. بنابراین طبیعی‌طبیعی است که تنظیم سکونتگاه حافظان مرزها دغدغه اساسی‌اساسی حکومت مرکزی بود. خودمختاری عشایر تا حد زیادی در حفاظت مراتع ییلاقها مؤثر بود و دولت مرکزی دخالت چندانی در تخصیص چراگاه به ایلات متخاصم نداشت. مرکز گرایی افراطی دوران [[رضا شاه]] قواعد بین ایلی را مختل کرد<ref>Ervand Abrahamian, Iran Between Two Revolutions, 1982, Princeton University Press</ref>؛ به تدریج عشایر ساکن شدند و روستائیان ساکن مجاور ییلاقها به تخریب مراتع پرداختند. فروپاشی اجتماعی ایل قشقایی در نتیجه تخریب مناسبات ارضی به مثابه نمونه‌ای تراژیک توسط محقق آمریکایی، لوئیس بک، به خوبی توصیف شده است<ref>Lois Beck, Nomad: A Year in the Life of a Qashqa'i Tribesman in Iran, 1991, University of California Press</ref>. آنچه مسلم است تنظیمات مربوط به حدود ییلاقها و قشلاقها، و حقوق مالکیتی عشایر نقشی مؤثر در شکل‌گیری ایران نوین داشته‌است<ref>Stephanie Cronin, Tribal Politics in Iran: Rural Conflict and the New State, 1921-1941, 2007, Routledge</ref>.
 
== ییلاق و فرهنگ ==
{{اصلی|عاشیق}}
زندگی‌زندگی در ییلاق تنها در بخش محدودی از سال ادامه مییافت. [[عشایر]] در سرزنده‌ترین شرایط طبیعت وارد ییلاق می‌شدند، و آنجا را در حالت پژمردگی طبیعت ترک میکردند. این تضاد در چشم‌انداز الهام بخش ترانه‌ها و ادبیات فولکوریک است که تا حدودی تا زمان کنونی حفظ شده‌اند. در میان قبایل ترک زبان، که اکثریت [[عشایر]] را تشکیل می‌دهند، موسیقی [[عاشیق]]‌ها گنجینه‌ای غنی از وصف تصویر ذهنی‌ذهنی ییلاق است. در اینجا، برای مثال، ابیات آغازین یک ترانه عاشیقی را می‌آوریم:
 
دیدی گذرم باز به این خطه نیفتاد ''Bəlkə bu yerlərə birdə gəlmədim''
خط ۲۶:
 
== منابع ==
{{پانویس}}
 
[[رده:انسان‌شناسی فرهنگی]]
[[رده:رمه‌گردانی]]
[[رده:زندگی عشایری]]
[[رده:عشایر]]