باستانشناسی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
←تاریخچه: اصلاح اشتباه تایپی برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۱:
== تاریخچه ==
قدیمترین مدرک مبنی بر بهکارگیری آثار مادی برای مطالعهٔ گذشتههای دور به قرن ششم قبل از میلاد بازمیگردد، یعنی زمانی که فرمانروایی از بابل به حفاری در بناهای اداری دست زد تا به پیشینهٔ آنها پی ببرد. توکیدیدس، مورخ یونانی دورهٔ کلاسیک، چنین عنوان کرد که گورهای جزیرهٔ دِلُوس از آن اهالی کاریه است و نشان داد که ایشان زمانی این جزیره را در اختیار خود داشتهاند. رومیان آثار باستانی را مرمت میکردند و به نمایش میگذاشتند و مردم با آگاهی از این که آثار مزبور یادمانهای گذشتهاست، به دیدن آنها میشتافتند. در قرن چهارم، سنت هلنا در محلی که عیسی مسیح به صلیب کشیده شده بود، حفاری کرد تا آثار مربوط به این واقعه را بیابد. در صدر مسیحیت و در قلمرو امپراتوری بیزانس، مردم به یافتن بقایای مادی متعلق به مسیحیان و رومیان علاقهٔ فراوانی از خود نشان میدادند. در اواخر دورهٔ بیزانسی قانونی به تصویب رسید که به مردم اجازه میداد که چنانچه یادمان تاریخی مهمی نظیر تندیسهای باستانی سراغ دارند که بنایی مزاحم، دورنمای آن را مخدوش کرده، بشخصه آستین بالا بزنند و آن بنا را تخریب کنند. در این دوره نظریات باستانشناسی به این محدود میشد که از بقایای مادی میتوان به اطلاعاتی دربارهٔ گذشته دست یافت. پس از عصر نوزایی، دوران باستاندوستی آغاز گردید که زمانهٔ فرضیهپردازی محققان دربارهٔ آثار و بقایای مادی بود، اما در این دوره پیشرفت نظری اندکی در ارزیابی ارتباط بین آثار فرهنگی و تفاسیر از آنها رخ داد. از قرن پانزدهم در ایتالیا و از قرون شانزدهم و هفدهم در کشورهای شمال غربی اروپا انجمنهای باستاندوستی برپا شد. اشتیاق اروپاییان باستاندوست به مطالعهٔ گذشتهها با سیاحتها و تفحصات دریانوردانشان و استعمار دیگر بلاد توسط آنها مصادف بود. این امر چشمانداز جدیدی را در برابر محققان اروپایی گشود و آنان را به مقایسهٔ بومیان سرزمینهایی چون آمریکا با مردم اروپا در دوران پیش از تاریخ یا اوایل دوران تاریخی برانگیخت. قرن هجدهم شاهد تحولات و رخدادهای دیگری بود. از جمله رُئد در سال ۱۷۱۹ میلادی به باستانشناسی به عنوان وسیلهای قابل اعتماد برای شناخت دوران پیش از تاریخ اشاره کرد. در سال ۱۷۳۴ دومونتفاسون دوران پیش از تاریخ را به دورههای کاربرد سنگ، مفرغ و آهن تقسیم کرد. علاوه بر این، جفرسون و رُئد به اهمیت لایههای خاک و عناصر باستانی چون گورها در گاهنگاری پی بردند. با این که این محققان و پیش از ایشان دیگرانی چون رابِک (در قرن هفدهم) به مطالعهٔ لایههای باستانی پرداختند، تا اواخر قرن نوزدهم لایهنگاری جای خود را در بین انگاشتهای باستانشناختی باز نکرد. بسیار پیش از آن در قرن پنجم پیش از میلاد توسیدید تاریخنویس یونانی برای نخستین بار اعلام کرده بود که تاریخ بشر را نباید صرفاً بر اساس آثار مکتوب پیشین نوشت؛ و بناها و اشیای متعلق به دورانهای گذشته نیز دربردارنده اطلاعات هستند، که بایستی مورد عنایت قرار گیرند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مبانی نظری باستانشناسی|نام خانوادگی=دارک|نام=کن. آر|ناشر=مرکز نشر دانشگاهی|سال=1393|شابک=978-964-01-1001-0|مکان=تهران|صفحات=ص 6}}</ref>
== انواع یافتههای باستانشناختی ==
|