ویکتور فرانکل: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز تمیزکاری یادکردها (وظیفه ۱۹)
Pariazallaghy (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۳:
 
== زندگی ==
ویکتور فرانکل در ۱۹۰۵ در [[وین]] به‌دنیا آمد. در دوران دبیرستان او مشتاقانه آرای فیلسوفان طبیعی را مطالعه می‌کرد و در سخنرانی‌های مربوط به [[روان‌شناسی عمومی]] شرکت می‌کرد. در همین دوره او با [[روانکاوی]] آشنا شد.<ref name="Viktor Frankl Institute">{{یادکرد وب|عنوان=Life and Work: Chronology|ناشر=Viktor Frankl Institute|نشانی=http://www.univie.ac.at/logotherapy/e/chronology.html|بازبینی=28 August 2012|زبان=en|کد زبان=en}}</ref> فرانکل در ۱۶ سالگی مکاتباتش را با [[فروید]] آغاز کرد و یکی از دست‌نوشته‌هایش را در حیطهٔ روانکاوی برای او فرستاد که این دست‌نوشته سه سال بعد در ''[[نشریهٔ بین‌المللی روانکاوی]]'' چاپ شد.<ref name="Viktor Frankl Institute of South Africa">{{یادکرد وب|عنوان=Viktor Frankl's Biography|ناشر=Viktor Frankl Institute of South Africa|نشانی=http://www.vfisa.co.za/index.php/about-viktor-frankl-and-logotherapy/46-viktor-frankls-biography|بازبینی=28 August 2012|زبان=en|کد زبان=en}}</ref> فرانکل یک سال بعد، فروید را ملاقات کرد اما به مرور زمان، گرایشهای نظری‌اش به آرای [[آدلر]] نزدیک‌تر شده بود. او در سال ۱۹۲۵ مقاله‌ای را در ''نشریهٔ بین‌المللی روانشناسی فردی'' منتشر کرد و در آن با تمرکز بر مفاهیم [[معنا]] و [[ارزش]] به بررسی تفاوت‌های [[فلسفه]] و [[روانشناسی]] پرداخت.<ref name="Viktor Frankl Institute"/>
 
بین سال‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۳۸ فرانکل در بیمارستان روانی وین به عنوان رئیس بخش خودکشی زنان مشغول به کار شد و در سال ۱۹۳۸ که آلمان به اتریش حمله کرد، او به‌طور خصوصی کارش را به عنوان [[عصب‌شناس]] و [[روان‌پزشک]] شروع کرده بود.<ref>{{پک|Pattakos|۲۰۱۰|ک=Prisoners of Our Thoughts|ص=۲۱|زبان=en}}</ref>
 
او در ۱۹۴۹ از دو [[دانشگاه وین]] و آدیتشنالی موفق به گرفتن درجهٔ دکترای اعصاب و روان شد. در ضمن او از ۱۲۰ دانشگاه در سراسر جهان [[دکترای افتخاری]] گرفت.
 
فرانکل به علت [[یهودی]] بودن در سال‌های ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵ به وسیله [[نازی]]ها ابتدا در [[آشویتس]] و سپس در [[اردوگاه کار اجباری داخاو]] زندانی شد. تجارب او در این اردوگاه‌ها موجب شد مکتب جدیدی را در روانشناسی بنیان‌گذاری کند که [[معنا درمانی]] یا [[لوگوتراپی]] نامیده می‌شود.
 
او پس از پایان [[جنگ دوم جهانی]] ریاست بخش اعصاب بیمارستانی در وین را به عهده گرفت و به مقام استادی دانشگاه در رشتهٔ [[عصب‌شناسی]] و [[روان‌پزشکی]] نایل آمد. در سال‌های ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۳ استاد دانشگاه بین‌اللملی [[سن دیه‌گو]] بود و نظریه معنا درمانی‌اش در میان روان‌شناسان و روان‌پزشکان پیروان زیادی دارد.