آغاز غرب گرایی در ایران را میتوان با [[عصر ناصری]] قاجار دانست که با سفرهای متعدد [[ناصرالدین شاه]] [[قاجار]] به [[فرنگ]] استمرار یافت و در عصر [[پهلوی دوم]] به اوج خود رسید. از چهرههای پیشتاز غربگرایی در ایران میتوان [[آخوندزاده]]، [[میرزا ملکم خان]] [[محمدرضاشاه]]، [[تقیزاده]] را نام برد.<ref>[http://sahebnews.ir/56778/وابستگی-عجيب-و-شرمآور-شاه-به-غرب.htm وابستگی عجیب و شرمآور شاه به غرب]</ref>
'''اندیشه غربزدگیغربزدگی''' یکی از گفتمان هاوها و اندیشههای عقلانی مسلط بر ایران قبل و بعد از انقلاب است. از چهرههای شاخص این گفتمان میتوان به [[جلال آل احمد]]، سید احمد فردید، [[داریوش شایگان]] و [[رضا داوری اردکانی]] اشاره کرد.
مفهوم غربزدگیغربزدگی را گویا برای اولین بار سید [[احمد فردید]] در ایران رایج کردهاست. فردید این واژه را بر اساس تفکر [[مارتین هایدگر]] در نقد [[فلسفه تکنولوژی]] غرب بکاربهکار بردهاست. این مفهوم تا زمان انتشار کتاب [[غربزدگی (کتاب)|غرب زدگی]] [[جلال آل احمد]] در خفا بود تا آن که کتاب آل احمد در میان دوستانش و [[مارکسیسم|مارکسیستها]] و [[چپ (گرایش سیاسی)|چپها]] دست به دست شد. این مفهوم ناظر به فقدان هویت ایرانی و [[غربگرایی]] در میان [[روشنفکران]] بود.
[[حمید دباشی]] معتقد است که در خلق گستردهٔ واکنشهای مثبت و منفی، و نیز د ردر ایجاد ادبیاتی در مورد نقد اجتماعی ایرانی پیش از انقلاب، هیچ واژی ای همچون غرب زدگیغربزدگی برای درک این اوضاع و شرایط نمیتواند به ما کمک کند. دباشی اضافه میکند که غرب زدگیغربزدگی نزد آل احمد همچون کارت ثبتی است که جوانان انقلابی را میتوان با آن بازشناخت.
[[احسان یار شاطر]] در این باره میگوید که هیچ گفتمان دیگری در تاریخ جدید ایران چنین رواج چشمگیریچشمگیری نداشتهاست و هیچ گفتمان دیگری نیز همچنین موفقیتی نداشتهاست.
این گفتمان حتی به عنوانبهعنوان یکی از اجزای اساسی نقد روحالله خمینی بر حکومت پهلوی دانسته میشود.<ref>https://books.google.com/books?id=YCiyc8AZIXYC&pg=PA13&dq=Westoxification+and+Fardid&hl=en&sa=X&ved=0ahUKEwj0krOCvNvQAhWDjiwKHSEHAsMQ6AEIGjAA#v=onepage&q=Westoxification%20and%20Fardid&f=false</ref>
=== افراد ===
در این سه فرد-جلال آل احمد، داریوش شایگان و رضا داوری- سه معیار وجود دارد که ملاک گزینش آنها به عنوان پیشگامان گفتمان غربزدگیغربزدگی است و این انتخاب صرفاًصرفا به خاطر مشهور بودن آنها نبودهاست. نخست آن که این افراد فکرتهای فلسفی در باب غرب زدگیغربزدگی را تفصیل و توضیح دادهاند. دوم آن که دیدگاههای مختلف و گوناگون در این باره را گسترش دادهاند. سوم آن که آنها پاسخ غالب اندیشمندان ایران در دهههای هفتاد و هشتاد و نود میلادی را به صورت مواجهه با غرب نشان دادهاند.<ref>{{cite book|url= https://books.google.com/books?id=AwKKAgAAQBAJ&pg=PA3&dq=political+cultural+in+the++Islamic+republic&hl=en&sa=X&ved=0ahUKEwiwytnpqtvQAhXMBiwKHb5HClkQ6AEIHDAA#v=onepage&q=political%20cultural%20in%20the%20%20Islamic%20republic&f=false |author=Mehrzad Boroujredi in Farsoun andMashayekhi|title=Gharbzadegi in iran in political cultural in the Islamic republic |page=31|year=1992|publisher=Routledge}}</ref> به نام این سه تن باید از سید احمد فردید نیز نام برد که غرب زدگیغربزدگی را در معنایی متفاوت بکاربردهبهکار برده است.
==== احمد فردید ====
اصطلاح غربزدگیغربزدگی را فردید متعلق به خود میداند. وی عنوان میکند که این عبارت زمانی که در اروپا میزیسته به سراغش آمدهاست. وی بیان میکند که در بیست سالگی تحت تأثیر پوزیتیویسم و غرب زدگی بودهاست. خواندن کتابهای گوستاو لوبون را هم در همین راستا میداند.<ref>غرب و غرب زدگیغربزدگی و بحران حوالت تاریخی آن در روزگار نیست انگار و مکر لیل و نهار زده آخرالزمان، درس گفتارهای سید احمد فردید، ج اول، بنیاد حکمی و فلسفی فردید،1395ش، ص26</ref>
اندیشه غرب زدگیغربزدگی نزد فردید با مفاهیم بسیاری نظیر نیست انگاری، یونانیت و ادوار تاریخی و مکر لیل و نهار ارتباط دارد.<ref>غرب و غرب زدگیغربزدگی و بحران حوالت تاریخی آن در روزگار نیست انگار و مکر لیل و نهار زده آخرالزمان، درس گفتارهای سید احمد فردید، ج اول، بنیاد حکمی و فلسفی فردید،1395ش، ص21</ref>
خود وی هم به این نکته اشاره کرده که تعبیرهای مختلفی از غرب زدگیغربزدگی دارد. از نظر وی غربزدگیغربزدگی انواعی دارد. اگر غربزدگیغربزدگی همان یونانیت باشد غربزدگیغربزدگی مضاعف است و اگر یونانیت برای باشد ندانسته غربزدهغربزده مضاعف دانسته میشود. از نظر وی سقراط همچون مسیلمه دروغگوست که پرتو وحی بر او افتادهاست. وی این وحی را کالییوگا مینامد. فردید بر این باور است که غربزدگیغربزدگی بهطور رسمی با افلاطون و سقراط آغاز میشود. وی غربزدگیغربزدگی سقراط و افلاطون و ارسطو را غیر مضاعف میداند در حالیکه غربزدگیغربزدگی دوران جدید در قرن نوزدهم مضاعف است. غربزدگیغربزدگی غیر مضاعف در یونان است و در آن قارعه به سراغ کلیت میرود. تفسیر افلاطون خود بنیاد و بازگشت آن به موضوعیت نفسانی قارعه یا طاغوت است. از منطق دکارت تا هگل را فردید نوعی غرب زدگیغربزدگی مضاعف میداند. البته وی غربزدگیغربزدگی را ناپایدار و در بحران میداند.
کسی که غربزدهغربزده است از نظر وی یا تشبیهی یا تنزیهی است؛ و هر کدام یا ایجابی یا سلبی اند. غربزدهغربزده سلبی میداند که غربزدهغربزده است ولی با غرب مخالفت میورزد. فردید حتی آل احمد را غرب زدهغربزده میداند. وی معتقد است در حالیکه آل احمد نمیدانستهاست که غرب زدگیغربزدگی چیست وی به این نکته آگاهی دارد.
از نظر وی اکثر اندیشمندان همچون شیخ اشراق و حلاج، و حتی غزالی غرب زدهغربزده بودند. تعریفی که وی از غرب زدگیغربزدگی ارائه میدهد همان یونانی زدگییونانیزدگی است. از نظر وی غرب زدگیغربزدگی یعنی این که اسمی که بر یونان افتادهاست گسترش یافتهاست. وی علت غربزدگیغربزدگی را دو چیز میداند:یکی علت موجده غرب و شرق جغرافیایی و ژئوپلتیکی است.<ref>آراء و عقاید سید احمد فردید، مفردات فردیدی، سید موسی دیباج،1384ش، صص 274 تا 284، نشر علم</ref> بیزنبیژن عبدالکریمی مفهوم غربزدگیغربزدگی در اندیشه فردید را در ارتباط با فلسفه تاریخ گونه میداند. بر این اساس غرب زدگیغربزدگی پوستهای فردیدی و محتوایی کاملاًکاملا هایدگری دارد. این اصطلاح را خود فردید وضع کردهاست و شیفته آن بودهاست. عبدالکریمی مفهوم غربزدگیغربزدگی نزد فردید را به مفهوم مثلث زر و زور و تزویر از شریعتی مقایسه کردهاست. این مفاهیم شاه کلید دریافت این تفکرات است. وی غربزدگیغربزدگی نزد فردید را به معنایی کاملاًکاملا وجود شناختی و همچون غفلت از وجود میداند. غرب به معنای مرگ تفکر حضوری و اقبال کردن به علم حصولی معنا شدهاست که همان غفلت از وجود است. مفهوم غرب همان مفهوم متافیزیک است؛ و غربز دگیغربزدگی به معنای غلبه تفکر متافیزیکی بر هر گونه تفکر شهودی، قلبی و معنوی و حضوری است.<ref>هایدگر در ایران، نگاهی به زندگی، آثار و اندیشههای سید احمد فردید، بیژن عبدالکریمی، مؤسسه حکمت و فلسفه ایران،1392ش، صص144-147</ref>
== غربگرایی در امپراتوری عثمانی ==
|