دوجنس‌گرایی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اصلاح
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۸:
این کلیشه‌ها غالباً از طرف فضای تک‌جنسگرا (Monosexuality) وارد می‌شود و امکان تمایل و گرایش به بیش از یک جنس را نادیده می‌گیرد.
همچنین این افراد گاهی دروغگو و خیانتکار خوانده می‌شوند؛ به این صورت که اگر در رابطه با یک جنس باشند، در نهایت از او دست کشیده و سراغ جنس دیگری می‌روند.
 
از جمله عواملی که وجود دوجنسگرایی و زیرمجموعه‌های این گرایش جنسی را نادیده می‌گیرد، می‌توان به کتاب‌های کودکان، فیلم‌ها و سریال‌ها، عوامل شهری و وسایل ارتباط جمعی اشاره کرد.
برای مثال در فیلم‌ها و کتاب‌ها، شخصیت دوجنسگرا، شخصی بدون ثبات است که بالاخره به یکی از دو گرایش همجنسگرا و دگرجنسگرا رو می‌آورد.
در وسایل ارتباط جمعی همچون خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها، از اصطلاح ازدواج همجنسگرایان برای توصیف این نوع ازدواج استفاده می‌شود، در حالیکه اصطلاح «ازدواج دو همجنس» دقیق‌تر است، زیرا ازدواج دو فرد با جنس موافق لزوماً به معنای همجنسگرا بودن آن‌ها نیست و دوجنسگرایان نیز امکان ازدواج با جنس موافق را دارند.
در عوامل شهری می‌توان به «گی بارها (Gay bar)» اشاره کرد. این اصطلاح در حالی به کار می‌رود که لزوماً مشتریان اینگونه بارها همجنسگرایان مرد نیستند و دوجنسگرایان مرد نیز می‌توانند به آن بارها بروند.
از دیگر کلیشه‌های موجود نسبت به دوجنسگرایان این است که می‌گویند آن‌ها انتقال‌دهنده و گسترش‌دهندهٔ بیماری ایدز هستند؛ زیرا آن‌ها با همجنسگرایان سکس می‌کنند — معمولاً تفکر بر این است که بیشتر همجنسگرایان مبتلا به ایدز هستند — و بعد این بیماری را به دگرجنسگرایان در هنگام سکس منتقل می‌کنند. این شایعه برای مدت‌ها حتی از طرف خبرگزاری‌ها در حالیکه مدرکی نداشتند، پراکنده می‌شد.
همچنین بعضاً زنان دوجنسگرا را به عنوان «عاشقان سکس» یاد می‌کنند.
دستاوردهای دوجنسگرایان نیز به حاشیه رانده شده است، در حالیکه آنان نیز در اعتراض و پیگیری حقوق خود طی دهه‌های متمادی آمریکا و اروپا سهیم بوده‌اند؛ برای مثال پیشنهاد دهندهٔ برگزاری «گی پراید (Gay pride)» در آمریکا، شخصی دوجنسگرا بود.
دوجنسگرایان در بین نهادهای اجتماعی، حمایتی و قانونی با مشکلات متعددی روبرو هستند.
برای مثال ردّ درخواست پناهندگی دوجنسگرایان ممکن است نسبت به باقی دگرباشان بیش‌تر صورت بگیرد؛ زیرا این گرایش به عنوان یک گرایش مستقل و پدیده‌ای که وجود دارد، در نظر گرفته نمی‌شود. از جمله دلایلی که این درخواست‌ها مردود می‌شوند، چنین است که برای مثال دوجنسگرایان می‌توانند در سرزمین خود از آن جهت که به جنس مخالف نیز گرایش دارند بدون خطر جدی زندگی کنند، اما آن وجه دیگر دوجنسگرایان نادیده گرفته می‌شود و این نیز بخش مهمی از هویت فرد دوجنسگرا محسوب می‌شود.
سازمان ملل از جمله نهادهای بزرگی است که بر وضعیت دگرباشان جنسی متمرکز می‌شود. با این حال، گرایش دوجنسگرایی در گزارش‌های حقوقی نادیده گرفته می‌شود و گزارش‌دهندگان در مورد دوجنسگرایی به عنوان یک گرایش مستقل و ثابت تمرکز نمی‌کنند.
محو دوجنسگرایی در این حالت نیز پیداست که دوجنسگرایی و دفاع از حق دوجنسگرایان، تحت لوای دفاع از حقوق همجنسگرایان و باقی دگرباشان صورت می‌گیرد.
حتی گاهی نهادهای حمایتی مخصوص دگرباشان، خود به باز تولید خشونت و محو دوجنسگرایی می‌پردازند و این از طرف خودِ اجتماع دگرباش نیز نمود دارد.
همچنین اگر دوجنسگرایان با مسائلی مثل آزار و اذیت، خشونت خانگی و تجاوز روبرو شوند، کم‌تر امکان دارد در پیشگاه قانون مورد حمایت قرار گیرند.
*پیامدهای ناشی از نادیده گرفتن دوجنسگرایان در موارد نامبرده شده سبب می‌شود که دوجنسگرایان با مشکلات گوناگونی مواجه شوند.
برای مثال ممکن است آن‌ها دیرتر اقدام به برون‌آیی (Com out) کنند و یا اصلاً آشکارسازی نکنند. حتی در مواردی که دوجنسگرایان برون‌آیی می‌کنند، ممکن است خود را به عنوان همجنسگرا یا دگرجنسگرا آشکار کنند که این موضوع بیش‌تر در فضای تک‌جنسگرا-هنجار (Mononormativity) و تک‌جنسگرا-محور (Monosexism) صورت می‌گیرد.
دوجنسگرایان در خطر بیش‌تری برای آسیب روانی قرار دارند و همچنین ریسک خودکشی آنان بالاتر است، زیرا آن‌ها ممکن است از سوی دگرجنسگرایان و همجنسگرایان و همچنین از طرف باقی دگرباشان مورد قبول نباشند؛ اما افراد همجنسگرا و ترنسجِندر بیش‌تر امکان دارد که حداقل در اجتماعات کوچک خود مورد قبول و حمایت قرار گیرند.
دستاوردهای دوجنسگرایان نیز به حاشیه رانده شده است، در حالیکه آنان نیز در اعتراض و پیگیری حقوق خود طی دهه‌های متمادی آمریکا و اروپا سهیم بوده‌اند؛ برای مثال پیشنهاد دهندهٔ برگزاری «گی پراید (Gay pride)» در آمریکا، شخصی دوجنسگرا بود.
 
== سمبل های دوجنس گرایی ==