مهدی اخوان ثالث: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب‌ها: حذف حجم زیادی از مطالب منبع‌دار ویرایشگر دیداری
Telluride (بحث | مشارکت‌ها)
به نسخهٔ 25625317 ویرایش Vivina3290 برگردانده شد. (توینکل)
برچسب: خنثی‌سازی
خط ۴۹:
 
== تبار ==
پدر او که علی نام داشت، یکی از سه برادری بود که از فهرج در استان یزد به مشهد کوچ کرده بود و از این رو آنان نام خانوادگیشان را ''اخوان ثالث'' به معنی برادران سنخبیعینهاخهبه‌گانهسه‌گانه گذاشتند.<ref>مدیریت مجموعه فرهنگی تاریخی توس. تابلوی زندگینامه مهدی اخوان ثالث در کنار مزارش</ref>
 
== زبان و بیان ==
== سبک‌شناسی ==
چیره‌دستی اخوان در [[شعر حماسی]] است. او درون‌مایه‌های [[حماسی]] را در شعرش به کار می‌گیرد و جنبه‌هایی از این درون‌مایه‌ها را به [[استعاره]] و نماد آراسته می‌کند.
<ref name="اخوان، شاعر حماسه و شکست" />
 
به گفته برخی از منتقدین، تصویری که از م. امید در ذهن بسیاری به جا مانده این است که او از نظر شعری به نوعی نبوت و پیام‌آوری روی آورده و از نظر عقیدتی آمیزه‌ای از تاریخ ایران باستان و آراء عدالت‌خواهانه پدیدآورده و در این راه، گاه ایران‌دوستی او جنبه نژادپرستانه پیدا کرده‌است. در واقع اخوان ثالث شعر را چنین تعریف می‌کند: شعر محصول بی‌تابی انسان در لحظاتی است که در پرتو شعور نبوت قرار می‌گیرد.
 
اما اخوان این موضوع را نمی‌پذیرفت و در این باره گفته‌است: «من به گذشته و تاریخ ایران نظر دارم. من عقده عدالت دارم. هرکس قافیه را می‌شناسد، عقده عدالت دارد. قافیه دو کفه ترازو است که خواستار عدل است… گهگاه فریادی و خشمی نیز داشته‌ام.»
 
شعرهای اخوان در دهه‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ شمسی روزنه هنری تحولات فکری و اجتماعی زمان بود و بسیاری از جوانان روشنفکر و هنرمند آن روزگار با شعرهای او به نگرش تازه‌ای از زندگی رسیدند. مهدی اخوان ثالث بر شاعران معاصر ایرانی تأثیری عمیق داشته‌است.
 
هنر اخوان در آمیزش شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته، مجموعه‌ای به وجود آورد که خاص او بود و اثری عمیق در هم‌نسلان او و نسل‌های بعد گذاشت.<ref name="اخوان، شاعر حماسه و شکست" />
 
== اخوان از نگاه دیگران ==
* [[جمال میرصادقی]]، [[داستان‌نویس]] و [[منتقد ادبی]]، دربارهٔ اخوان گفته‌است: من اخوان را از ''[[آخر شاهنامه]]'' شناختم. شعرهای اخوان جهان‌بینی و بینشی تازه به من داد و باعث شد که نگرش من از شعر به کلی متفاوت شود و شاید این آغازی برای تحول معنوی و درونی من بود.<ref name="اخوان، شاعر حماسه و شکست" />
* .<ref name="اخوان، شاعر حماسه و شکست" />
* [[نادر نادرپور]]، شاعر معاصر ایران که در سال‌های نخستین ورود اخوان به تهران با او و شعر او آشنا شد معتقد است که هنر م. امید در ترکیب شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته مجموعه‌ای به وجود آورد که خاص او بود و اثری عمیق در هم نسلان او و نسل‌های بعد گذاشت.{{سخ}}نادرپور گفته‌است: «شعر او یکی از سرچشمه‌های زلال شعر امروز است و تأثیر آن بر نسل خودش و نسل بعدی مهم است. اخوان میراث شعر و نظریه نیمایی را با هم تلفیق کرد و نمونه‌ای ایجاد کرد که بدون اینکه از سنت گسسته باشد بدعتی بر جای گذاشت. اخوان مضامین خاص خودش را داشت، مضامینی در سوگ بر آنچه که در دلش وجود داشت - این سوگ گاهی به ایران کهن برمی‌گشت و گاه به روزگاران گذشته خودش و اصولاً سرشار از سوز و حسرت بود- این مضامین شیوه خاص اخوان را پدیدآورد به همین دلیل در او هم تأثیری از گذشته می‌توانیم ببینیم و هم تأثیر او را در دیگران یعنی در نسل بعدی می‌توان مشاهده کرد.»<ref name="اخوان، شاعر حماسه و شکست" />{{سخ}}اما خود اخوان زمانی گفت نه در صدد خلق سبک تازه‌ای بوده و نه تقلید، و تنها از احساس خود و درک هنری اش پیروی کرده: «من نه سبک‌شناس هستم نه ناقد… من هم از کار نیما الهام گرفتم و هم خودم برداشت داشتم. در مقدمه زمستان گفته‌ام که می‌کوشم اعصاب و رگ و ریشه‌های سالم و درست زبانی پاکیزه و مجهز به امکانات قدیم و آنچه مربوط به هنر کلامی است را به احساسات و عواطف و افکار امروز پیوند بدهم یا شاید کوشیده باشم از خراسان دیروز به مازندران امروز برسم…»
* [[هوشنگ گلشیری]]، نویسنده معاصر ایرانی مهدی اخوان ثالث را رندی می‌داند از تبار [[خیام]] با زبانی بیش و کم میانه شعر نیما و شعر کلاسیک فارسی. وی می‌گوید تعلق خاطر اخوان را به ادب کهن هم در التزام به وزن عروضی و قافیه بندی، ترجیع و تکرار می‌توان دید و هم در تبعیت از همان صنایع لفظی قدما مانند [[مراعات نظیر]] و [[جناس]] و غیره.<ref name="اخوان، شاعر حماسه و شکست" />
* [[اسماعیل خویی]]، شاعر ایرانی مقیم بریتانیا و از پیروان سبک اخوان معتقد است که اگر دو نام از ما به آیندگان برسد یکی از آن‌ها احمد شاملو و دیگری مهدی اخوان ثالث است که هر دوی آن‌ها از شاگردان نیمایوشیج هستند.{{سخ}}به گفته خویی، اخوان از ادب سنتی خراسان و از قصیده و شعر خراسانی الهام گرفته‌است و آشنایی او با زبان و بیان و ادب سنتی خراسان به حدی زیاد است که این زبان را به راستی از آن خود کرده‌است. آقای خویی می‌افزاید که اخوان دبستان شعر نوی خراسانی را بنیاد گذاشت و دارای یکی از توانمندترین و دورپروازترین خیال‌های شاعرانه بود. اسماعیل خویی معتقد است که اخوان همانند نیما از راه [[واقع‌گرایی]] به نمادگرایی می‌رسد.{{سخ}}وی دربارهٔ عنصر عاطفه در شعر اخوان می‌گوید که اگر در شعر قدیم ایران [[باباطاهر]] را نماد عاطفه بدانیم، شعری که کلام آن از دل برمی‌آید و بر دل می‌نشیند و مخاطب با خواندن آن تمام سوز درون شاعر را در خود بازمی‌یابد، اخوان فرزند بی‌نظیر باباطاهر در این زمینه‌است.<ref name="اخوان، شاعر حماسه و شکست" />
* [[غلامحسین یوسفی]] در کتاب ''چشمه روشن'' می‌گوید مهدی اخوان ثالث در شعر زمستان احوال خود و عصر خود را از خلال اسطوره‌ای کهن و تصاویری گویا نقش کرده‌است.{{سخ}}شعر زمستان در دی ماه ۱۳۳۴ سروده شده‌است. به گفته غلامحسین یوسفی، در سردی و پژمردگی و تاریکی فضای پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است که شاعر زمستان اندیشه و پویندگی را احساس می‌کند و در این میان، غم تنهایی و بیگانگی شاید بیش از هر چیز در جان او چنگ انداخته‌است.<ref name="اخوان، شاعر حماسه و شکست" />
 
== نقد ==
دیدگاه‌های اخوان ثالث که در شعر او آشکار است، نقد شده‌است. [[نادر ابراهیمی]] گفت که «مهدی اخوان ثالث، کینه‌اش به عرب، یک کینهٔ ایستای به‌میراث‌رسیده‌است نه کینهٔ اندیشگی و پویا. او عرب را دقیقاً و برای همیشه همان عربِ هزار و پانصد سال پیش می‌داند، که برجای مانده‌است و تکان نمی‌خورد: یک ملّتِ واحدِ یکپارچه، بدون کمترین تغییر قشری، طبقاتی، ملّی، تاریخی، اجتماعی، و سیاسی:بدخون، بدنژاد، فاسد بالذّاته… او صدّام را به‌دلیل عرب بودنش، یزید می‌داند نه به‌دلیل عاملِ استعمار بودنش.»<ref>یادنامه اخوان ثالث، ص 82</ref> سپس می‌گوید که «هیچ شاعری در عصر ما - و شاید در جملگی اعصار - به‌قدر اخوان ثالث، نام‌ها و نشانی‌های بومی و ملّی را در شعر خود به‌کار نگرفته‌است.»
<br />
 
== سیاست ==
 
 
با ه او نخست به [[سیاست]] گرایش داشت ولی پس از رویداد [[کودتای ۲۸ مرداد|۲۸ مرداد]] از سیاست تا مدتی روی گرداند. چندی بعد با [[نیما یوشیج]] و شیوه سرایندگی او آشنا شد. شاهکار اخوان ثالث [[زمستان (شعر)|شعر '''زمستان''']] است.<ref name="اخوان، شاعر حماسه و شکست" /><ref name="اخوان، شاعر حماسه و شکست" />
گفته می‌شود او از نزدیک شدن به صاحبان قدرت به همان اندازه پرهیز داشت که از پیوستن به صف انقلابیان.
[[سید علی خامنه‌ای]]، در سال ۱۳۷۳ در یکی از دیدارهایش با مسئولان فرهنگی کشور دربارهٔ مهدی اخوان ثالث می‌گوید: پس از انقلاب با او تماس گرفته و تلاش کرده او را به همکاری با جمهوری اسلامی ترغیب کند. اما اخوان پاسخ داده: «'''بنای ما بر این است که همیشه بر سلطه باشیم نه با سلطه'''.» خامنه‌ای می‌گوید: «گوشی را گذاشتم و تا آخر هم سراغ او نرفتیم.»
 
در فروردین سال ۱۳۶۹ هم خامنه‌ای در جمع شاعران اهل مشهد دربارهٔ اخوان می‌گوید: نمی‌توانید بروید با او بنشینید، چون او اصلاً شماها را نفی می‌کند؛ شماها هم او را به کلی از رگ و ریشه نفی می‌کنید. می‌بینید که این راه بسته‌است.
اخوان در پی رد دعوت خامنه‌ای برای همکاری با محدودیت‌ها و بی‌مهری‌های زیادی روبرو شد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = فاطمه شمس|نشانی = http://www.rahesabz.net/story/85628/ |عنوان = هیچیم و چیزی کم…| ناشر = جرس|تاریخ = ۶ شهریور ۱۳۹۳|تاریخ بازدید = ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۶}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده = بهزاد کشمیری‌پور|نشانی = http://www.dw.com/fa-ir/یادی-از-مهدی-اخوان-ثالث-امید-شعر-معاصر/a-18669975 |عنوان = یادی از مهدی اخوان ثالث، «امید» شعر معاصر | ناشر =دویچه وله فارسی|تاریخ = ۲۶ اوت ۲۰۱۵|تاریخ بازدید = ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۶}}</ref>
به گفته [[فرج سرکوهی]] بعد از اینکه اخوان از همکاری با خامنه‌ای سر باز زد، در جواب او را کتک زدند و حقوق بازنشستگی اش را قطع کردند، خامنه‌ای در خطبه نماز جمعه او را '''هیچ''' خواند و اخوان در پاسخ شعر '''[[هیچم و چیزی کم]]''' را سرود.<ref>[http://www.radiofarda.com/a/F7_Commentary_on_Khamenei_Meeting_with_Iranian_Artists/2093557.html دیدار خامنه‌ای با هنرمندان؛ تلفیق رهبری مکتب با توهم شاعری]</ref><ref>[https://www.radiozamaneh.com/172971 تلاش برای احراز صلاحیت ادبی رهبر]</ref>{{سخ}}[[مرتضی امیری اسفندقه]] این شعر را نامربوط به این موضوع و در ادامهٔ هیچ‌سرایی‌های شاعرانی چون [[خاقانی]]، [[حافظ]]، [[بیدل]] و [[سهراب سپهری]] می‌داند و از رابطهٔ عاطفی اخوان با علی خامنه‌ای سخن می‌گوید.<ref>[http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13930610001226 خبرگزاری فارس ـ به قول اخوان دشمن و دوست ذکر خیر ایشان گفته و می‌گویند.]</ref> برخی منابع گفته‌اند او از دوستان دوران جوانی [[سیدعلی خامنه‌ای]]، رهبر ایران، بود<ref>https://www.foreignaffairs.com/articles/iran/2013-08-12/who-ali-khamenei</ref> بنا به شواهد موجود این دوستی تا آخر عمر بین این دو نفر برقرار بود.<ref>http://www.mehrnews.com/news/2375647/شعری-که-اخوان-ثالث-برای-حضرت-آیت-الله-خامنه-ای-نوشت-کسی-که-این</ref>
[[سید علی خامنه‌ای]] نیز گفته با اخوان دوست بوده‌است. پایگاه اطلاع‌رسانی خامنه‌ای نیز عکسی از دست‌نوشتهٔ اخوان ثالث در دفتر یاداشت‌های خامنه‌ای منتشر و اعلام کرده‌است که وی دستور دفن اخوان در مقبره‌الشعرای آرامگاه فردوسی در توس را داده‌است.<ref>[http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=27294 دفتر حفظ و نشر آثار سید علی خامنه‌ای]</ref>
 
== مرگ ==
اخوان ثالث چهل روز پس از بازگشت از [[خانه فرهنگ آلمان]] در چهارم شهریور ماه سال [[۱۳۶۹]] در [[تهران]] از دنیا رفت. وی در [[توس]] در کنار [[آرامگاه فردوسی]] به خاک سپرده شده‌است.
<br />
 
== کتاب‌شناسی ==
{| class="wikitable center" style="width: 100%; font-size:100%;"
|- style="font-size: 120%; height: 50px;"
! colspan="6" style="background:Moccasin;" | '''کتاب‌شناسی'''
|- style="font-size: 120%; height: 50px;"
|bgcolor="PeachPuff"|'''نام'''||bgcolor="PeachPuff"|'''گونه'''||bgcolor="PeachPuff"|'''سال انتشار'''||bgcolor="PeachPuff"|'''انتشارات'''||bgcolor="PeachPuff"|'''توضیحات'''
|-
|[[ارغنون (کتاب شعر)|ارغنون]]||مجموعه شعر||۱۳۳۰||انتشارات زمان||در این کتاب اشعار اخوان ثالث در قالب‌های: [[قصیده]]، [[قطعه]]، [[مثنوی]]، [[ترکیب بند]]، [[مستزاد]] و [[رباعی]] سروده شده‌است.<ref>[[محمد حقوقی]]، ''شعر زمان ما ۲ مهدی اخوان‌ثالث، مؤسسه انتشارات نگاه– چاپ ۱۳۷۰ ''</ref>
|-
|''[[زمستان (کتاب)|زمستان]]''||مجموعه شعر||۱۳۳۵||انتشارات زمان||
|-
|''[[آخر شاهنامه]]''||مجموعه شعر||۱۳۳۸||انتشارات زمان||
|-
|''[[از این اوستا]]''||مجموعه شعر||۱۳۴۴||[[انتشارات مروارید]]||
|-
|منظومه (شکار)||||۱۳۴۵||انتشارات مروارید||
|-
|''پاییز در زندان''||||۱۳۴۸||انتشارات روزن||
|-
|''عاشقانه و کبود''||مجموعه شعر||۱۳۴۸||انتشارات جوانه||
|-
|''بهترین امید''||مجموعه شعر||۱۳۴۸||انتشارات روزن||
|-
|''[[زندگی می‌گوید: اما باز باید زیست...]]''||مجموعه شعر||۱۳۵۷||انتشارات توکا||اشعار این مجموعه شامل [[زندان‌نامه]] مهدی اخوان ثالث می‌باشد.
 
|-
|''[[در حیاط کوچک پاییز در زندان]]''||مجموعه شعر||۱۳۵۵||[[انتشارات توس]]||
|-
|''[[دوزخ اما سرد]]''||مجموعه شعر||۱۳۵۷||انتشارات توکا||
|-
|''[[ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم]]''||مجموعه شعر||۱۳۶۸||انتشارات مروارید||
|-
|}
[[پرونده:Akhavan books.jpg|بندانگشتی|دفترهای شعر مهدی اخوان ثالث]]