وحدت وجود: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Movahhed1366 (بحث | مشارکت‌ها)
وحدت وجود در روایات
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۴:
=== اختلاف علاءالدوله سمنانی با ابن عربی ===
[[علاءالدوله سمنانی]] به دلیل مخالفت شدیدش با برخی از آرای وحدت وجودی [[ابن عربی]] شهرت یافته‌است.<ref>[http://www.kakaie.com/fa/node/63 مقاله دکتر قاسم کاکایی، فرهنگ قومس، سای ششم، شمارهٔ ۲۰]</ref>
 
=== '''<big>وحدت وجود در روایات اهل بیت</big>''' ===
اصولا وحدت وجود یک قاعده تکوینی و حقیقی می باشد که در روایات شیعه اثنی عشری بدان تصریح شده است.[https://vahdatevojood.com/category/%d9%88%d8%ad%d8%af%d8%aa-%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%af-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%a6%d9%85%d9%87/]
 
[[جعفر صادق|امام صادق]] در [[توحید صدوق]] می فرمایند:
 
انما هو واحد متوحد فکیف یوحده من زعم انه عرفه بغیره انما عرف الله من عرفه بالله<ref>{{یادکرد کتاب}}</ref><br />خداوند یک وجود واحد و یگانه است پس چگونه به یگانگی او ایمان دارد آن کسی که می پندارد به وسیله غیر خداوند، خدا را شناخته است؟ فقط کسی خدا را می شناسد که او را مستقیما به خود او بشناسد.<br />ملاحظه می فرمایید که در کلام امام صادق بر اساس قاعده وحدت وجود بیان شده است که خداوند مستقیما به خود او شناخته می شود نه به وسیله چیزی دیگر.<br />اصولا وجود را مستقیما به خود وجود می شناسیم و اشیاء و ماهیات را به طفیلی وجود می شناسیم؛ امام صادق در اصول کافی می فرمایند:<br />لایدرک مخلوق شیئا الا بالله و لاتدرک معرفه الله الا بالله<ref>{{یادکرد کتاب}}</ref><br />هیچ مخلوقی چیزی را ادراک نمی کند مگر به طفیلی خداوند ؛ اما خود خداوند ادراک نمی شود مگر به وسیله خود او.<br />
 
طبق روایات شیعه حتی وقتی می خواهیم جان خودمان را بشناسیم این کار را به طفیلی وجود انجام می دهیم نه به وسیله خودمان، چرا که جدای از وجود نه تنها نمی توانیم هیچ کاری انجام دهیم بلکه خودمان نیز معدوم می گردیم؛ امام صادق در تحف العقول می فرمایند:<br />"و تعرف نفسک به و لاتعرف نفسک بنفسک من نفسک"<ref>{{یادکرد کتاب}}</ref><br />یعنی تو خودت را به طفیلی او می شناسی و به وسیله خودت و از طریق خودت نمی شناسی.
 
البته ناگفته نماند که هرچند وجود یک حقیقت بسیط و صرف و لایتناهی می باشد ولی هیچ کس به حقیقت وجود که در عرفان نظری به آن هویت غیبیه می گویند راه ندارد و ما فقط مرتبه ظهور وجود را در آینه ماهیات و مخلوقات شهود می کنیم؛ به تعبیر [[حسین بن علی|امام حسین]] در [[دعای عرفه]]:"فرایتک ظاهرا فی کل شیء" یعنی ترا در همه چیز ظاهر و آشکارا شهود کردم. غیر از [[وحدت وجود]] پذیرش هرگونه توحیدی منجر به [[شرک]] خفی یا جلی در زندگی آدمی می گردد و البته پذیرش وحدت وجود در بدو امر برای مبتدیان شبهاتی مثل نفی اختیار و جبری بودن اعمال انسانها را پیش می آورد که صد البته همانطور که در روایات شیعه اثنی عشری به قاعده وحدت وجود تصریح شده است شبهاتی که ممکن است بر اثر پذیرش این قاعده پیش بیاید نیز تبیین شده است تا شخصی که به دنبال [[توحید (اسلام)|توحید]] حقیقی می باشد به وادی ضلالت و گمراهی نیفتد.<br />در واقع وحدت وجود سبب می شود که اعتقاد ما نسبت به خداوند از یک تصور ذهنی فراتر برود و در عالم خارجی شهود شود؛ امام جعفر صادق در حدیثی تصریح می فرمایند که اگر عبادت انسان بر اساس تصور ذهنی او از خدا شکل گرفته باشد در حکم [[کفر]] است(هر چند ممکن است رفع تکلیف انجام شده باشد): "من عبد الله بالتوهم فقد کفر"<ref>{{یادکرد کتاب}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب}}</ref><br />هر کس خداوند را بر اساس توهم بپرستد قطعا [https://vahdatevojood.com/1395/09/24/%da%a9%d9%81%d8%b1-%d9%85%d8%b5%d8%a8%d8%a7%d8%ad-%d8%a7%d9%84%d9%87%d8%af%d8%a7%db%8c%d9%87-%d9%88%d8%ad%d8%af%d8%aa-%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%af/ کافر] است.<br />اعتقاد به وحدت وجود سبب می شود که سایر اعتقادات یک مسلمان از حالت ذهنی بدر آید و رنگ و بوی تکوینی در عالم خارجی بگیرد سپس در مراحل بعدی اخلاقیات و احکام دینی هم رفته رفته از حالت اعتباری و قراردادی که در ذهن شخص بوده است، خارج می شود و بر اساس شهود قلبی و ارتباط با حقیقت خارجی صورت می گیرد؛ به همین شیوه سایر شئونات زندگی هر کس و حتی سبک زندگی هر جامعه ای در سیاست و اقتصاد و فرهنگ بر اساس مبنای توحیدی وحدت وجود بنا می شود و تفکرات روشنفکری همانند سکولاریسم و اومانیسم و فمنیسم از جامعه رخت بر می بندد و توحید صمدی حق تعالی تمامی شئونات زندگی آدمی را پر می کند.<br />در واقع علت نسبی شدن ارزش ها و عدم ثبات خطوط قرمز در جوامع اسلامی به ذهنی شدن و نسبی گشتن توحید بر می گردد که اگر مبنای کار بر توحید حقیقی یعنی وحدت وجود بنا شود سایر شئونات اسلامی نیز خلل ناپذیر و لایتغیر می گردد چرا که همه مراتب دین مقدس اسلام بر اساس توحید خداوند بنا شده است.<br />البته در میان توده مردم آنچه رواج دارد اعتقاد به یک تصور ذهنی از خداوند است که بر مبنای وحدت عددی شکل گرفته است و با توحید احدی که روایات اهل بیت بر مبنای وحدت وجود آن را بیان می کند تفاوت بسیار دارد و همین زاویه داشتن توحید توده مسلمانان با توحید حقیقی اهل بیت عصمت و طهارت سبب شده است که سایر مراتب دینی مثل اخلاقیات و سبک زندگی یک حالت التقاطی پیدا کند و مباحثی مثل [[سکولاریسم]] و تفکرات [[روشنفکری]] در جوامع اسلامی پدیدار شود.
 
 
 
== جستارهای وابسته ==