وجود: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Movahhed1366 (بحث | مشارکت‌ها)
واکاوی حقیقت وجود در نگرش عرفانی
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶:
 
'''وجود''' ازنظر واژگانی به معنی هستی، بودن، فرتاش و یافتن است.
 
== وجود در علم عرفان نظری ==
وجود یک حقیقت بسیط و صرف است که همه ماهیت ها را در برگرفته است؛ در نگرش عرفا وجود همان حق تعالی می باشد و ماهیت ها نیز همان آیات خداوند می باشند. امام علی در نهج البلاغه می فرمایند:<code>تشهد له اعلام الوجود</code>
 
یعنی نشانه های وجود برای او شهادت و گواهی می دهند. البته ما همیشه وجود را در آینه ماهیات و مخلوقات که همان نشانه های او هستند می شناسیم و هیچ کس نه در دنیا و نه در آخرت به کنه ذات و [https://vahdatevojood.com/1396/08/09/%d8%ad%d9%82%db%8c%d9%82%d8%aa-%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%af-%d8%ae%d8%af%d8%a7-%d9%86%d8%b5%d9%88%d8%b5-%d9%88%d8%ad%d8%af%d8%aa-%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%af/ حقیقت وجود] راه ندارد بلکه همیشه انعکاس رقیقه و رشحات وجود را در آینه مخلوقات و ماهیات شهود می کند. امام علی در حدیث۳۳۴ از کتاب تحف العقول می فرمایند:<code>کنهه تفرقه بینه و بین خلقه</code>
 
یعنی کنه خداوند با مخلوقاتش مفارقت و جدایی کامل دارد؛ اما کنه وجود یا به تعبیر عرفای اسلامی همان هویت غیبیه هرچند از دسترس همگان خارج است ولی تحت اشراف آن مراتبی ظهور می کند که از دید کلی، آن مراتب وجودی را به سه مرتبه تقسیم می کنیم که نامهای آنها بدین صورت است: [[احدیت]] ، واحدیت و عالم [[خلقت]] . تمامی این مراتب وجودی در کنه خداوند یا همان حقیقت وجود مندک و متلاشی می گردند و در پایین ترین مرتبه از مراتب وجود یعنی عالم خلقت هر کدام از ما می تواند وجود را مستقیما به خود آن بشناسد، به عبارت دقیق تر هیچ کس نمی تواند از شناخت آن حقیقت مقدس سرباز زند چون همه مخلوقات در آن حقیقت نورانی غرقه می باشد. به تعبیر امام صادق در اصول کافی : '''معروف عند کل جاهل''' یعنی وجود که همان حق تعالی می باشد نزد هر جاهلی هم شناخته شده است. البته هر مخلوقی اولا به اندازه ظرفیت خودش و ثانیا فقط در مرتبه خلقت می تواند وجود را بشناسد.
 
 
نکته بعدی اینکه وجود به ذات خودش موجود است چرا که همان حقیقت هستی می باشد و اصولا معنا ندارد که بگوییم وجود را کسی به وجود آورده است چون وجود همان حقیقتی است که به نفس خودش موجود است و اصلا امکان ندارد که موجود نباشد پس حقیقت صرف و محض است. البته بقیه اشیاء همگی در ذات و صفات و افعالشان به طفیلی وجود در عالم خلقت ظهور می کنند ولی وجود به ذات خودش موجود است نه به طفیلی چیزی دیگر. [[ابن عربی]] این مطلب را در کتاب الازل اینگونه تبیین می کند : ''و الذى ينبغى ان يقال ان البارى موجود بنفسه غير مستفاد الوجود من احد فانه ليس الا هو سبحانه و العالم موجود به مستفاد الوجود منه ؛'' یعنی مطلبی که سزاوار است بیان شود اینست که خداوند به نفس خودش موجود است و از احدی وجود را دریافت نمی کند چرا که(خداوند همان وجود است و) غیر از خداوند اصلا چیزی نیست و البته عالم خلقت(که همان نشانه ها و ظهورات وجود است) به طفیلی خداوند موجود می شود و وجود را دم به دم از خداوند دریافت می کند.
 
== جستارهای وابسته ==