فهرست شاهنشاهان ساسانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایشگر دیداری
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایشگر دیداری
خط ۵۲:
 
== عنوان ==
اردشیر، نخستین شاهنشاه ساسانی، خود را «شاهنشاه ایرانیان» (پارسی میانه: ''šāhān šāh ī ērān''؛ پارتی: ''''šāhān šāh ī aryān'''') خواند. شاپور دوم جانشین او، باتوجه به اینکه مناطق وسیعی را فتح کرده بود که مردم آن عمدتا ناایرانی بودند، خود را «شاهنشاه ایرانیان و [[انیران|انیرانیان]]» (پارسی میانه: ‎''šāhān šāh ī ērān ud anērān؛''یونانی:βασιλεύς βασιλέων Αριανών ''basileús basiléōn Arianṓn'') نامید. او در سنگ‌نبشته خود در کعبه زرتشت، پیشینیانش را با عنوان‌های متفاوتی خطاب می‌کند. وی ساسان را «خداوندگار ساسان»، بابک را «شاه بابک» و اردشیر را «شاهنشاه ایرانیان» می‌نامد. حال آنکه در عنوان خود او - در مقایسه با عنوان پدرش - واژه «انیران» نیز به چشم می‌خورد.
 
واژه انیران تنها برروی سکه‌های متاخر شاپور دیده می‌شود و نشان از این دارد که وی این عنوان را در سال‌های پایانی شاهنشاهی خود اختیار کرده است. عنوان «شاهنشاه ایرانیان و انیرانیان» بر روی سکه‌های تمامی شاهنشاهانی که پس از شاپور بر تخت عاج نشسته‌اند، دیده می‌شود.
خط ۴۶۷:
* همانند پدر، از فرماندهان نظامی دودمان تانگ شد.
* آخرین شاهنشاه ساسانی در تبعید که اطلاعاتی از او به‌دست آمده‌است.
|}<br />
 
== برخی= توضیحات ===
{{همچنین ببینید|گاه‌شمار ساسانیان}}
 
==== اردشیر دوم ====
 
برخی از محققان عقیده دارند که [[اردشیر دوم (ساسانی)|اردشیر دوم]] برادر ناتنی بزرگ‌تر شاپور کبیر یا [[شاپور دوم]] بود که بعد از او به تخت نشست.<ref>{{پک|پیرنیا|۱۳۶۲|ک=تاریخ باستانی ایران|ص=۳۰۶}}</ref> برخی دیگر عقیده دارند که در باب برادریش با شاپور دوم محل تردیداست، به سبب اینکه تا آنجائیکه از سکه‌های او بر می‌آید وی باید خویشاوند شاپور اما از یک شاخهٔ دیگر خاندان ساسان بوده باشد.<ref>{{پک|زرین‌کوب|۱۳۹۰|ک=روزگاران|ص=۲۱۰}}</ref>
 
==== شاهان اواخر دوره ====
 
در مورد ترتیب و نام‌های شاهان ساسانی، بعد از [[شهربراز]]، اتفاق نظر بین همهٔ مؤرخین وجود ندارد. [[ابراهیم پورداوود|پورداود]] نوشته است که از مرگ [[خسرو پرویز|خسروپرویز]] تا به سرکار آمدن [[یزدگرد سوم]] یازده تن به شاهی رسیدند. این شاهان نزد برخی از نویسندگان ده تن و نزد برخی دیگر یازده و دوازده تن یاد گردیده‌اند.<ref>پورداود، ص ۳۷۵</ref>
 
==== پادشاهی ویستهم ====
 
[[ویستهم]] دائی خسرو پرویز بود که پس از پادشاه او در سال ۵۹۱ میلادی بر ضد او قیام کرد و در [[دیلم]] تاج شاهی بر سر گذاشت. در زمان تسلط و حکومت خود در قلب سرزمین ساسانیان اقدام به ضرب سکه‌های طلا، نقره و برنز کاملاً به سبک سکه‌های شاهان ساسانی نمود. در پشت سکه آتشدان و دو روحانی و همچنین نام شهر و سال ضرب سکه دیده‌می‌شود. بر پشت سکه‌های موجود از ویستهم به ترتیب سال‌های دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم حکومت او نقش گردیده‌است. سکه‌ها اغلب ضرب ری بوده و تعدادی نیز در [[نیشابور]] ضرب شده‌اند. این سند بیانگر تسلط ویستهم بر قسمت وسیعی از [[جاده ابریشم]] یعنی ری، [[کومش]] و خراسان در آن زمان می‌باشد.<ref>فروهر، شمارهٔ ۳۲۰، ص ۱۵</ref>
 
==== پادشاهی خسرو سوم ====
 
بنابر نظر [[عبدالحسین زرین‌کوب|زرین‌کوب]] در خراسان، دعوی سلطنت داشت و تنها قسمت‌های شرقی ایران، پادشاهی او را پذیرفتند.<ref name="زرین کوب، ص ۵۲۹">زرین کوب، ص ۵۲۹</ref> از طرفی دیگر برخلاف نظر تاریخ‌دانان سکه‌های کم‌یابی از خسرو سوم کشف شده‌است که در تیسفون، استخر و کرمان ضرب شده‌اند.<ref name="gtsh35">{{پک|مشیری|اسفند ۱۳۵۲|ک=نشریه انجمن فرهنگ ایران باستان|ص=۳۵}}</ref>
 
==== جوانشیر ====
 
[[جوانشیر]] پسر [[خسرو پرویز]] و [[گردیه]] بود و بمدت یکماه سلطنت کرد.<ref>فرهنگ ادبیات فارسی، ص ۱۲۰۳</ref> سلطنت [[جوانشیر]] پسر خسرو پرویز و گردویه خواهر [[بهرام چوبین]] کوتاه بود و با مرگ او بسر آمد و سلطنت به [[بوراندخت|پوران‌دخت]] رسید.<ref name="زرین کوب، ص ۵۲۹"/>
 
==== پیروز دوم ====
 
از [[پیروز دوم]] در ویکی‌پدیای انگلیسی نامی برده نشده‌است. بعد از بوران باید به عهد سلطنت کوتاه شخصی، به نام [[پیروز دوم]] که به شاهی نصب شد، اشاره کنیم. بعد از او آزرمیدخت، خواهر بوران، در [[تیسفون]] تاج بر سر نهاد.<ref name="کریستن سن، ص ۵۲۲">کریستن سن، ص ۵۲۲</ref> در [[تاریخ طبری]] بعد از سلطنت بوران به سلطنت چشنسده، اشاره شده‌است.<ref>طبری، ص ۷۸۳</ref> یکی را که میسان مقیم بود و فیروز پسر مهران جشنس نام داشت و او را جشنسده نیز گفتند، بیاوردند. بنابر گفتهٔ [[طبری]] [[پیروز دوم]] همان جشنسده است.<ref>طبری، ص ۷۸۴</ref>
 
==== پادشاهی هرمز پنجم ====
 
[[آرتور کریستنسن|کریستنسن]] نوشته‌است، [[هرمز ششم|هرمز پنجم]] و [[خسرو چهارم]] که جز نامی از آن‌ها معروف نیست، این دو تن فقط در بعضی از قسمت‌های کشور، به پادشاهی پذیرفته شدند.<ref name="کریستن سن، ص ۵۲۲"/> از طرفی دیگر برخلاف نظر کریستن سن بررسی‌های سکه‌شناسان نشان می‌دهد که، هرمز پنجم فقط در قسمتی از ایران پادشاهی نکرداست و تعداد زیادی از سکه‌های او ضرب [[تیسفون]] است همچنین سکه‌های دیگری نیز از وی ضرب ری و استخر پیدا شده‌اند. هیچ سکه‌ای از سال اول پادشاهی او یافت نشده‌است اما سکه‌های سال دوم او بسیار فراوان هستند. به نظر برخی از محققان هرمز پنجم کسی جز [[فرخ‌هرمز|سپاهبد فرخ هرمزد]] پدر [[رستم فرخزاد]] نمی‌تواند باشد.<ref name="gtsh35"/>
 
==== فرخزاد خسرو یا خسرو چهارم ====
 
[[خسرو چهارم|فرخزاد خسرو]]، بمدت شش ماه یا به گفتهٔ دیگر یکسال پادشاهی کرد و به پایتخت ایران [[تیسفون]] دست یافت.<ref name="کریستن سن، ص ۵۲۲"/> بلعمی نوشته است، مردی دیگر از [[نصیبین]] به پادشاهی به [[تیسفون]] آوردند که نام او فرخ زاد خسرو و از فرزندان [[خسرو پرویز]] بود، از دست [[شیرویه]] گریخته و زنده مانده بود. او را به پادشاهی نشاندند ولی ملک سامان نگرفت. او را نیز بکشتند و پس از او هیچکس را نیافتند که شایسته پادشاهی باشد. همچنان متحیر بودند تا یزدگرد پسر شهریار را که پنهان بود به پادشاهی برگزیدند.<ref>بلعمی، ص ۱۲۰۹</ref> [[خسرو چهارم|فرخزاد خسرو]] مدتی کوتاه پادشاهی کرد و بعد از او یزدگرد را از استخر بیافتند.<ref>طبری، ص ۷۸۵</ref> دکتر ملک ایرج مشیری (سکه‌شناس) عقیده دارد که برخلاف آنچه در متون تاریخی آمده‌است، سکه‌هایی از [[خسرو چهارم]] موجوداست که ضرب [[تیسفون]] است و این نشان می‌دهد که این این پادشاه فقط بر قسمتی از ایران حاکم نبوده‌است.<ref>نشریه انجمن فرهنگ ایران باستان، مقالهٔ سکه‌های ساسانی، ص ۴۱</ref>