کاربر:Sa vaezzadeh/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Sa vaezzadeh (بحث | مشارکتها) |
Sa vaezzadeh (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴:
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
'''سید غلامحسن
== زندگینامه ==
سید غلامحسن واعظ در قریهٔ [[
در این تگاب ها شیعیان زیادی که غالباً [[سادات]] می باشند، زندگی میکنند که در این میان نسب ایشان به [[زید بن علی|زید شهید]] از فرزندان [[سجاد|امام زین العابدین]] علیه السلام می رسد.<ref>سید طالب مروج بلخابی، ورود سادات در افغانستان، چاپ اول، تابستان ۱۳۸۹ ش، ص ۱۷۹.</ref> بیش از دهها [[حسینیه]] و [[مسجد]] وجود دارد. [[مدرسه محسنیه
== مهاجرت به مشهد مقدس ==
سید غلامحسن، در سن سه سالگی از نعمت داشتن پدر محروم گشت و بهمراه والده خویش که در تربیت او نقش مهمی را ایفا کرد، زندگی پرفراز و نشیبی را آغاز نمود. نزد مادرش قرآن کریم را آموخت و با ادبیات فارسی و زبان عربی نیز آشنا گشت. بخاطر هوش سرشار و علاقه فراوان و سفارش اکید مادرش، در سال ۱۳۱۰ خورشیدی و در سن ۱۲ سالگی برای کسب معارف دینی، قصد سفر به [[استان خراسان رضوی|خراسان]] کرد و زیارت [[علی بن موسی الرضا]] نمود. پس از ورود به [[مشهد|مشهد مقدس]] در [[مدرسه بالاسر|مدرسه بالا سر]] حرم حجره گرفتند و بهمراه چند تن دیگر از هم وطنانش همچون [[سید اسماعیل بلخی]] دروس حوزوی را آغاز نموده و در اندک زمانی کتب مقدماتی را به اتمام رساندند.
در حوزه علمیه مشهد، مورد توجه اساتیدی از جمله [[ادیب نیشابوری]] قرار گرفت. در مدتی کوتاه در زمینههای علوم قرآنی، نهج البلاغه، حکمت، ادب، عرفان و سیاست علم آموخت. وی در تجمع و قیام مسجد گوهرشاد در سال ۱۳۱۴ خورشیدی که در اعتراض به طرح کشف حجاب که توسط [[رضاشاه]] اجرا شده بود، با [[شیخ محمد تقی بهلول]] گنابادی در [[واقعه مسجد گوهرشاد|قیام گوهرشاد]] همنوا میگردد و پس از حمله نیروهای دژخیم رضاخانی به صورت معجزه گونه ای در میان کشتگان، سالم می ماند و خود را در دودکش مخفی می سازد. پس از چند روز و آرام شدن نسبی اوضاع، از مخفیگاه خود خارج شده و از مشهد خارج و بسمت نجف اشرف راهی می گردد.<ref name=":0" /><ref name=":1" />
== مهاجرت به نجف اشرف ==
خط ۲۱:
او که تشنه و شیفته دانش بود، حتی در تعطیلات عمومی حوزه نیز دست از تلاش بر نمی داشت و توانست در [[طب سنتی]] و آشنایی با گیاهان دارویی اندوخته های زیادی را کسب نماید تا بعدها بتواند در طبابت نیز به شهرت دست یابد. تبلیغ و نشر معارف [[اهل بیت]] علیهم السلام از دیگر فعالیت های ایشان بحساب می آید که با ظاهری نیکو و صوتی دلنشین، قلوب بسیاری را به معارف اهل بیت علیهم السلام جلب نمود و با تاسیس مراکز فرهنگی و مذهبی آثاری ماندگار از خود در جای جای دیار عراق بجای گذاشت.
در جریان درگذشت زعیم حوزه علمیه نجف اشرف، [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، مجالس عزاداری از متعددی از سوی طلاب کشورهای مختلف برگزار میگردد. در یکی از مجالس [[سید محسن حکیم|حضرت آیت الله حکیم]] که اکنون زعیم حوزه علمیه نجف بحساب می آید، حضور بهم می رساند. از سوی دیگر آوازه خطابه و بلاغت سید غلامحسن جوان بحدی است که او بعنوان سخنران مراسم برگزیده می شود. از آنجا که طلاب کشورهای مختلف در این جلسه حضور یافته اند، سید غلامحسن با بیان شیوا و سلیس به زبانهای [[عربی]]، [[فارسی]] و [[اردو]] سخنرانی می کند و همگان را تحت تاثیر وعظ و خطابه خویش قرار می دهد. با فرود آمدن از منبر، مورد تفقد [[سید محسن حکیم|حضرت آیت الله حکیم]] قرار می گیرند و در همان مجلس ایشان را مفتخر به لقب [[واعظ]] می گرداند.<ref name=":0" /><ref name=":1" />
در همین مدت ایشان با بی بی معصومه صبیه [[سید علی اصغر]] که از معتمدین [[جُدیده|محله جُدَیده]] نجف بحساب می آمدند، ازدواج نمود و حاصل این ازدواج چهار دختر و یک پسر بنام سید مهدی بودند.
== بازگشت به افغانستان ==
در حدود سال ۱۳۳۰ خورشیدی برادر بزرگترشان [[سید محمود خان]] در مسیر بازگشت از سفر [[بیت الله الحرام]]، با آیت الله سید غلامحسن واعظ در نجف اشرف ملاقات می نماید و پس از آگاهی یافتن از جایگاه علمی و شأنی برادرش، به همراه ایشان نزد [[سید محسن حکیم|حضرت آیت الله حکیم]] رفته و از اوضاع نابسامان فرهنگی و دینی در شمال [[افغانستان]] گلایه می نماید. اصرار بیش از حد [[سید محمود خان]] و ضرورت حضور عالمی فرهیخته در منطقه سبب می شود، [[سید محسن حکیم|حضرت آیت الله حکیم]] ایشان را بعنوان وکیل تام الاختیار خود در آن منطقه منصوب نموده و با اعزام آیت الله واعظ به زادگاهش موافقت نمایند تا صفحه جدیدی در دفتر خدمات این عالم جلیل القدر رقم بخورد.<ref name=":1" />
با ورود ایشان به ولایت [[بلخ]] و [[جوزجان]]، مورد استقبال چشمگیر اقشار مختلف مردم و علما و به ویژه [[سید اسماعیل بلخی]] قرار می گیرند و از همانجا فعالیت های فرهنگی و اجتماعی خویش را در جهت بهبود وضعیت مردم آن دیار آغاز می نمایند. تاسیس [[مسجد|مساجد]]، [[حسینیه]] ها و به ویژه چندین [[مدرسه علمیه]] همانند شهابی شبهای تیره آن دیار را روشنا می بخشد، بحدیکه هر منطقه ای ایشان را از آن خود می دانستند. رویکرد تقریبی و وحدت بخش ایشان به گونه ای بود که عالمان [[اهل سنت]] برای رفع مشکلات علمی و ... به ایشان مراجعه می کردند و از دریای معرفت ایشان قلوب تشنه خود را سیراب می ساختند.
برپایی مراسم [[عزاداری]] [[اباعبدالله الحسین]] علیه السلام و به ویژه بزرگداشت میلاد [[امام زمان]] عجل الله تعالی فرجه الشریف در [[نیمه شعبان]]، از ایشان شخصیتی ویژه و ممتاز ساخته بود و بسیاری را از مرد و زن و نوجوانان تا سالخوردگان در زمره شیفتگان و منتظران [[حضرت مهدی]] (عج) در آورد.
بعلت وکالت ایشان از مرجع تقلید و لزوم رسیدگی به امور حسبیه و شرعیه، سفرهای زیادی را به نقاط مختلف افغانستان نمودند و با هزینه کردن وجوهات شرعیه هر منطقه در همانجا، سبب گردید تا در جای جای افغانستان آثار گرانبهایی را از خویش بر جای گذارند. همچنین شهرت علمی و خطابه های بی نظیر ایشان با استقبال مذهبیون در شهرهای مختلف قرار می گرفت<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=http://m-balkhab.blogfa.com/post/227|عنوان=علمای به نام افغانستان در بلخ}}</ref> و از همین رو سفرهای تبلیغی متعددی به [[ایران]] (از جمله [[مشهد|مشهد مقدس]]، [[درگز]]، [[قم]] و ...)، [[عراق]]، [[کویت]] و ... داشتند.
خط ۴۴:
* حسن رفتار و تعامل نیکو و ...
مهمترین اثر برجای مانده از ایشان، [[مدرسه محسنیه
<br />
|